printlogo


جزئیات اولین جلسه دادگاه نجفی/ابهامات در خصوص مهدورالدم بودن میترا استاد
کد خبر: 10866
نماینده دادستان به دست نوشته‌های کشف شده از شهردار اسبق تهران بعد از قتل همسرش اشاره کرد و گفت: نجفی معتقد بود که میترا استاد مهدور الدم است اما در اعترافات خود اعلام کرد برای اینکه خانواده‌ام پس از این موضوع تحت فشار قرار می‌گیرند، عنوان مهدورالدم را به کار بردم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،  نخستین جلسه رسیدگی به پرونده قتل همسر دوم محمدعلی نجفی شهردار اسبق تهران برگزار شد.

قاضی کشکولی در ابتدای جلسه اعلام کرد که قبل از اعلام رسمیت جلسه لازم است با توجه به آثار اجتماعی جرم تذکراتی را در راستای آیین دادرسی کیفری جهت تنویر افکار عمومی و رسانه‌ها بیان کنم.

وی ادامه داد: همان‌طور که مستحضرید در برپایی یک دادرسی الزامات قانونی وجود دارد و رعایت آن الزامی است و به موجب قانون 400 آیین دادرسی کیفری، محاکمات در دادگاه‌های کیفری به صورت ضبط صوتی است و در صورت تشخیص دادگاه، ضبط و انتشار بدون اجازه دادگاه ممنوع است و به موجب تبصره 2 ماده 353 این آیین‌نامه، انتشار رسیدگی به پرونده در محاکمات علنی که متضمن بیان مشخصات شاکی و متهم است برای حفظ نظم جامعه و حریم شخصی به درخواست دادستان کل کشور و رئیس قوه قضائیه امکان‌پذیر بوده و این مهم در این دادگاه انجام شده است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.

قاضی رسیدگی به پرونده نجفی تصریح کرد: انتشار جریان رسیدگی پرونده به صورت علنی آزاد است و از رسانه‌ها تقاضا می‌شود در چارچوب موازین قانونی به انتشار اخبار پرداخته و از مسائل حاشیه‌ای پرهیز کنند.

قاضی کشکولی گفت: شاید تشویش اذهان در جریان این پرونده بی‌شک به دلیل دخالت‌های غیرموازین رسانه‌ها بوده، در نتیجه تصمیم گرفته شد در چارچوب موازین و به صورت علنی برگزار شود و برای برپایی دادرسی منصفانه، اصولی حاکم است.

وی افزود: در تمام نظام‌های حقوقی کشورها این الزامات وجود دارد و در قانون اساسی کشور ما به ویژه در قوانین موضوعه و ماده 7 و 2 آیین دادرسی کیفری این اصول مورد توجه است و اصل توافقی بودن رسیدگی و بی‌طرفی مرجع رسیدگی به همراه حفظ حریم خصوصی و شهروندی مورد توجه قرار دارد و رعایت الزامات آیین‌نامه دادرسی الزامی است. پس در جرایم مهم به اعتبار میزان مجازات و آثار اجتماعی در جامعه به ویژه در این پرونده قاعده مهمی به نام قاعده طلایی از حیث جرم‌شناسی مطرح است که همان حفظ صحنه جرم است.

قاضی کشکولی گفت: نباید رسانه‌ها بدون حضور مقام قضایی نقش بازپرس و مقام قضایی را ایفا کنند که در مورد این پرونده مقام قضایی در صحنه حضور داشت اما متاسفانه برخی دستگاه‌های اجرایی سعی کردند در امور قضایی دخالت کنند و باعث تشویش اذهان عمومی شدند. این تذکر قانونی است و رسانه‌ها در جهت حفظ حریم خصوصی باید موازین قانونی را رعایت کنند.

وی افزود:‌ بر اساس ماده 354 آیین دادرسی تذکر می‌دهم که نظم دادگاه را رعایت کنند والا اختلالگران را از دادگاه اخراج کرده و حتی 3 تا 5 روز بازداشت خواهند شد. در مورد این پرونده که قتل خانوادگی است و ممکن است در جامعه اتفاق بیفتد،‌ برای اینکه در این دادرسی نقش اصول بیطرفی، استقلال قضایی و حریم شهروندی را رعایت کنیم به نماینده دادستان، وکلا، اولیای دم، متهم آقای نجفی، تذکر داده‌ام که اخلاق را رعایت کنند و مطالبی برخلاف اخلاق و نزاکت در دادگاه ارائه نکنند.

رئیس دادگاه افزود: پرونده مذکور پرونده قتل خانوادگی است و ممکن است در آینده در جامعه اتفاق افتد و باید همه برای اینکه در این دادرسی نقش اصولی و بی‌طرفی و حقوق شهروندی به درستی رعایت شود و لازم است نماینده دادستان و اولیای دم و وکیل آنها اخلاق را رعایت کنند و مطالب خلاف وجدان عمومی سخن نگویند.

وی افزود: در این جلسه زهرا نجفی و علیرضا بربری و آقازاده و مسعود استاد و معصومه رشیدیان خبرنگار انصاف نیوز به عنوان مطلع در جلسه حاضرند و اولیای دم در جلسه حضور پیدا نکردند (البته مسعود استاد برادر مرحومه استاد در دادگاه حاضر است) و حاضر خواهند شد.

در ادامه جلسه دادگاه قاضی شهریاری نماینده دادستان با حضور در جایگاه در قرائت کیفرخواست پرونده اتهامات محمدعلی نجفی را  این گونه برشمرد و گفت: آقای محمدعلی نجفی فرزند احمدعلی 66 ساله، بازنشسته با قرار بازداشت موقت به تاریخ 8 خرداد 98 متهم است: 1- مباشرت در قتل عمدی مرحوم میترا استاد 36 ساله همسر خود با سلاح گرم، 2- حمل و نگهداری سلاح و مهمات جنگی غیرمجاز، 3- ایراد صدمه بدنی منتهی به غیرفوت.

وی به قرائت ادامه متن کیفرخواست پرداخت و افزود: ساعت 12:30 روز 7 خرداد کلانتری 134 شهرک غرب در جریان وقوع قتلی در آدرس تهران - میدان صنعت، نبش بلوار خوردین، طبقه 7 برج دوبرال، واحد 2701 قرار گرفت. بلافاصله بازپرس اکیپ جرم  و تشخیص هویت و بنده در صحنه جرم حاضر شدیم؛ مرحوم در وان حمام به قتل رسیده و آثار خونریزی از ناحیه پهلو و دست وی وجود داشت.

وی افزود:در بدو امر جسد مقتوله در وان حمام به نحوی که سر به سمت جنوب و پا‌ها به سمت شمال و آثار خونریزی از ناحیه سینه و پهلو وجود داشت.

وی گفت: حسب بازرسی کارآگاهان در منزل شخصی او مشخص شد که آپارتمان مذکور بهم ریخته و حکایت در اسباب‌کشی در هفته گذشته داشته است. همچنین یک دست نوشته پیدا شد مبنی بر اینکه در یک سال گذشته تلاش زیادی کردم تا بدون خونریزی و توافق مشکلات را حل کنیم اما هیچ راهکاری را مبنی بر طلاق توافقی و گرفتن تمام حقوق خود نپذیرفت.

در این دست نوشته تأکید شده بود همسر دوم من بارها تهدید کرده بود با مردان اجنبی که شما به آنها حساس هستید همبستر خواهم شد و تا این کار را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و شروع کرد به تماس گرفتن با مردانی که در گذشته با آنها سر و سری داشته است. از نظر من مهدورالدم بودن وی ثابت شده بود و بارها مرا تهدید می‌کرد تا این روابط زشت را انجام ندهم دست بردار نخواهم بود و دیگر خسته شده بودم و بارها مرا مورد تهدید و توهین‌های زشت قرار می‌داد.

شهریاری ادامه داد: متهم در اعترافات خود اعلام کرد که، چون احساس می‌کردم خانواده‌ام پس از این موضوع تحت فشار قرار می‌گیرند عنوان مهدورالدم را به کار بردم و به خاطر این بود که خانواده‌ام بتوانند از خود دفاع کنند.

وی تأکید ‌کرد: با کشف چنین دست نوشته‌ای ما به این استنباط رسیدیم که ممکن است آقای نجفی قاتل باشد و لذا دستگیری وی در دستور کار قرار گرفت.

در این جلسه بالشتی که در حین ارتکاب جرم نجفی از اتاق خواب برداشته شده بود و با خود به سمت مقتوله برده و در زمان شلیک گلوله به همراه داشت روی میز نماینده دادستان قرار گرفت.

 

شهریاری افزود: در این یادداشتی که از سوی متهم به دست آوردیم قید شده که برخی نهادها وارد قضیه شدند و در نتیجه علی‌رغم میل من، میترا استاد به عقد دائمی با مهریه هنگفت در آمد که در اینجا قاضی به نماینده دادستان گفت اعلام برخی مطلب در دادگاه غیرعلنی باید باشد و شهریاری در پاسخ اعلام کرد که این مطلب در کیفرخواست آمده است.

شهریاری افزود: در این یادداشت آمده مشکلات عمیق‌تر می‌شد و توهین و تهمت بارها به من می‌زد و تهدیدات به ارتباطات و فاش کردن مسائل بود و امروز کارش را یکسره کردم. امیدوارم خدا مرا ببخشد و از همه دوستان و آشنایان پوزش می‌طلبم و تقاضای عفو دارم. از باران عزیزم که شش ماه است به دلیل این خانم از دیدنش محروم شدم پوزش دارم و از این دست‌نوشته‌ها احساس شد که دست به خودکشی زده و در نتیجه به منزل ولنجک دخترش و ویلای لواسان رفتیم و بررسی‌ها را آغاز کردیم اما آنجا نبود و از همه دوستان او پرس‌وجو کردیم اما خبری نداشتند که در ساعت ۱۹ همان روز نجفی خود را به پلیس آگاهی در خیابان وحدت اسلامی معرفی کرد.

نماینده دادستان افزود: در صفحه ۲۵ پرونده آمده که خشاب از قبل پر بود ولی مسلح نبود. او (نجفی) گفته به سمت حمام رفته و اسلحه را مسلح کردم البته اشتباه کرده‌ام و مرتکب قتل شدم و در مدت ۸ ماه عقد موقت و یک سال عقد دایم تماماً درگیری و جدل داشتیم و مدام به خانواده‌ام توهین می‌کرد. مجموعه این اختلافات وجود داشت حتی به درگیری فیزیکی  و چند بار منجر به ضرب و جرح شد و حتی میترا استاد چاقوکشی کرد و به او پیشنهاد طلاق دادم اما او گفت که می‌خواهم از تو و دخترت انتقام بگیرم.

شهریاری در تشریح روز حادثه از قول نجفی گفت: فرزندش محیا به مدرسه رفت و مقتوله شروع به فحاشی کرد و لباسش را در آورد و وارد حمام شد. اسلحه سازمانی که مسلح بود و یک بالشت را برداشتم تا سلاح دیده نشود و مقتوله جلوی وان بود و اسلحه را نشان دادم ترسید. یک دست را روی شانه‌ام گذاشت و گفت علی غلط کردم. یک تیر نشانه رفت و چند تیر زده شد و تیر آخر به قلبش خورد و در وان افتاد. آنجا بود که با خودم کلنجار می‌رفتم که خودکشی کنم یا نه. دو یادداشت نوشتم و به اتوبوس‌رانی بیهقی رفتم و روانه قم شدم و حتی آنجا یکی مرا شناخت.

شهریاری تصریح کرد: با کسب چنین دستنوشته‌ای چنین احتمال می‌رفت که آقای نجفی قاتل باشد آثار پاشیدن خون تا درِ حمام و داخل وان قابل رویت بود همچنین آثار شلیک چند گلوله به در و دیوار و ورود و خروج گلوله بر روی یک بالشت مشاهده می‌شد.

نماینده دادستان تهران ادامه داد:‌ دوربین‌های مداربسته نشان می‌داد ساعت 11:43 روز قتل آقای نجفی کیف کوچکی در دست دارد و در حال خروج از ساختمان است، قبل از خروج وی راننده وی آقای فرهاد آقازاده به در واحد منزل آقای نجفی مراجعه و دو عدد کیف را خارج کرد.

سرپرست دادسرای امور جنایی تهران به تحقیقات به عمل آمده از راننده آقای نجفی اشاره کرد و گفت: فرهاد (راننده آقای نجفی) در اظهارات خود می‌گوید «ساعت 9:26 همان روز (روز وقوع قتل) نجفی تماس گرفت و گفت به آدرس بروم که من ابتدا به پارکینگ ساختمان مذکور رفتم و پس از 3 بار تماس با آقای نجفی، جوابی نگرفتم، سپس به مقابل واحد رفتم، زنگ زدم که دکتر در را باز کرد و با دادن دو کیف به من، گفت «کیف‌ها را نزد دخترش زهرا ببرم و از من خواست پایین ساختمان بایستم تا با من تماس بگیرد، ساعت 10:14 آقای نجفی تماس گرفت و گفت کیف قهوه‌ای را بیاور، کیف را به او دادم و مجدا به من بازگرداند که من کیف‌ها را نزد دختر آقای نجفی بردم، نامه‌ای داخل آنها بود، سپس همراه با دختر آقای نجفی به منزل آنها بازگشتیم که پسر میترا به هویت مهیار 16 ساله از پشت سر همراه ما وارد خانه شد، در اتاق‌ها را باز کردیم که در نهایت با جسد میترا مواجه شدیم، مهیار گفت بابا مادرم را کشته که ساعت 12:28 با 110 تماس گرفتیم».

 

شهریاری خاطرنشان کرد: آقای فرهاد آقازاده (راننده آقای نجفی می‌گوید) آقای نجفی را در همان ابتدا با شلوارکی خونین و پایی زخمی دیده است.

شهریاری افزود: نجفی در اعترافات خود نوشته به قم رفتم و کیفی که در آن اسلحه بود را به امانت‌داری بردم اما مرا شناختند و گفتند می‌توانی به داخل ببری. آنجا خواستند با من عکس بگیرند و تسلیت هم گفتند اینجا بود که فهمیدم که همه از ماجرا باخبر شده‌اند و با یک سواری به ترمینال جنوب رفتم و سپس خود را به پلیس معرفی کردم‌.

نماینده دادستان گفت: سلاح از قبل مسلح بوده ولی در تحقیقات اولیه متهم اعتراف می‌کند که قبل از حمام مسلح کرده بود. همچنین مشروبات مصرف نکرده است و دست نوشته‌ها را خودش نوشته است.

وی با اشاره به اعترافات متهم گفت: اختلافات خانوادگی انگیزه قتل اعلام شده و سلاح تا تاریخ ۲۹ مهر ماه ۹۴ دارای مجوز بوده است ولی تمدید نشده است و متهم به آن اعتراف دارد.

شهریاری ادامه داد: اظهارات شاهدان در زمان وقوع قتل وجود ندارد و کسی نبوده است فقط راننده متهم می‌گوید زمانی پس از جنایت مشاهده کرده که پای چپ نجفی خون‌آلود و از او علت را پرسیده و نجفی گفته با همسرم درگیر شدم.

وی درباره آلت قتاله و نحوه کشف گفت:اسلحه مذکور به همراه شش فشنگ همراه و ۵ گلوله زده شده بود و سلاح در بدو امر گفته شده با مجوز بوده ولی تمدید نشده و همچنین سلاح به حرم برده شده است و در نتیجه دادرسی ۸ فشنگ در این اسلحه تأیید و ۵ پوکه جنایی به دست آمده و سلاح از نوع جنگی و عیرخودکار بوده است.

صحبت‌های دختر نجفی در دادگاه

در این جلسه زهرا نجفی با حضور در جایگاه گفت: بنده فرزند آقای محمدعلی نجفی هستم و شهادت می‌دهم و قسم می‌خورم جز واقعیت چیزی نگویم. در ۷ خرداد آقای آقازاده (راننده نجفی) به منزل ما آمد و دو کیف دستی به من داد و در یکی از آن نامه‌ای از پدرم که شامل سه صفحه بود مشاهده کردم‌ و به دلیل اینکه پدرم در آن نامه از مردم ایران و فامیل و خانواده عذرخواهی کرده بود ترسیدم. نگران شدم و با همسرم تماس گرفتم و حدود ساعت ۱۲ تا ۱۲ و نیم به برج آرمیتا محل زندگی پدرم رسیدیم.چند بار آقای آقازاده زنگ زد ولی کسی جواب نداد و بعد با کلید در را باز کردیم و قبل از ورود آقای آقازاده باز هم همسر و پدرم را صدا زدند ولی صدایی نشنیدیم و هیچ کس در را باز نکرد و ما نهایتاً  وارد شدیم. آقای آقازاده اولین نفری بودند که جسد را مشاهده کردند. بعد همسرم رفت و سپس من جسد را مشاهده کردم و در این زمان پسر خانم استاد رسید که من از همسرم خواستم او را به بیرون ببرد تا این صحنه را نبیند و سپس آقای آقازاده سمت اتاق خواب رفت و در را باز کرد و یک دفعه گفت یا ابوالفضل و همسرم پشت سرشان رفت و با جسد مرحومه روبه‌رو شدند، شوکه شدیم و به بدن میترا استاد دست زدند که سرد بود.

دختر شهردار اسبق تهران ادامه داد: من براساس نامه‌ای که در آن نوشته شده بود انالله و انا الیه راجعون نگران شدم و فکر کردم می‌خواهد خودش را بکشد و بیشتر به این دلیل رفتم. زمانی که همسرم به اورژانس زنگ زد متوجه نشده بود که خانم استاد تیر خورده و گفت که حالشان بد شده و اورژانس از او خواست که مرحومه را بخواباند و بعدش من عکس گرفتم که این خانم به حالت نشسته در وان افتاده بود و حتماً صدای ضبط شده ما خواهد بود و خود اورژانس مکالمه‌ها را ضبط می‌کند.

زهرا نجفی افزود: من‌ یک عکس گرفتم و وقتی وارد شدم دیدم که مرحومه خون‌آلود هست و اول متوجه نشدم که او تیر خورده و وقتی که به درخواست اورژانس با همسرم شروع به ماساژ خانم استاد کردیم، دیدم سینه او جای گردی سوراخ است و دو  تیر آنجا افتاده و متوجه شدم که خانم استاد تیر خورده و به همسرم گفتم ماساژ ندهد.

وی افزود: آقای آقازاده اولین نفر بود که جسد را دید و غیر از من و همسرم کسی آنجا نبود. البته پسر مرحومه استاد از سمت اتاق دوید و شاید یک لحظه آن را دیده باشد. خون کف حمام و داخل وان بود ولی خون خشک شده بود.چون اورژانس به ما گفت که خون خشک است. جسد برهنه و یک حوله سفید رویش بود.

قاضی از زهرا نجفی پرسید: در عکس بالشت روی جسد افتاده است دلیلش چیست که او گفت: بالشت روی جسد نبود و کف حمام بود و بدنشان خشک بود. وقتی من دست زدم دیدم خانم استاد سرد است.

قاضی از زهرا نجفی خواست با توجه به اینکه صحنه بهم خورده است صحنه جرم را تشریح کنید که زهرا نجفی گفت: جسد به حالتی بود که دست سمت راستش مشت شده و پای راستش از وان بیرون و گردنش خمیده به سمت چپ بود و حالت نشسته بود و معلوم بود که در وان افتاده است.

در ادامه علیرضا ببری داماد نجفی با حضور در جایگاه گفت: حدود ساعت ۱۰ و نیم یا ۱۱بود که همسرم به زنگ زد و من سریع خود را به خانه رساندم. دیدم آقای آقازاده و خانم‌ام بسیار پریشان هستند. همسرم گفت دکتر نامه‌ای داده و نوشته انالله و انا الیه راجعون. نامه طولانی بود همه آن را نخواندم اما پاراگراف آخر که عذرخواهی و حلالیت کرده بود را دیدم‌. با دو ماشین به خانه دکتر رفتیم. حدود ۱۱ و ربع رسیدیم. اول در زدیم و من فکر می‌کردم برعکس شده باشد، دکتر حالش خوب نباشد و خانم استاد در خانه باشد اما در باز نشد که آقای آقازاده کلید داشت. من و زهرا در چارچوب در ایستادیم و صدا می‌کردیم که در همین حین مهیار (پسر استاد) آمد و جزوه‌ای در دستش بود و چون تا حالا او را ندیده بودیم فکر کردیم از اهالی ساختمان است اما وقتی شروع به صدا زدن کرد و آقازاده او را به ما معرفی و ما را به او معرفی کرد.

وی ادامه داد: در حمام باز شد و دیدم خون کف حمام ریخته است و مهیار داد می‌زد بابا مامانم را کشته و می‌خواست تو برود. کف حمام را دید اما نگذاشتم به داخل بیاید و آقازاده او را به بیرون اتاق برد. من و زهرا وارد حمام شدیم و زهرا گفت بدنش سرد است اما فکر کردم خودکشی کرده است. سوراخ روی سینه خیلی کوچک بود و به اورژانس زنگ زدم و شرح دادم و گفت او را صاف بخوابانید اما خانم استاد به وان چسبیده بود و نمی‌شد او را تکان داد. به همین دلیل صاف صاف نشد.

وی بیان کرد: ماساژ دادن را تلفنی انجام می‌دادم که دیدم از سوراخ خون می‌آید و به اورژانس گفتم گفت حوله یا دستمالی را رویش فشار دهید. همین موقع زهرا گفت ول کن. تیر خورده و چند دقیقه بعد اورژانس و پلیس رسید.

قاضی از او پرسید چه کسی با اورژانس تماس گرفت که پاسخ داد بنده.
قاضی مجدداً پرسید آیا نامه را خوانده‌اید که علیرضا ببری گفت: نامه را در سه برگ و ۶ صفحه دیدم اما کل نامه را نخواندم.

قاضی پرسید چطور به خانه دکتر رفتید که او گفت ما خانه دکتر را بلد نبودیم و به همراه آقازاده به آنجا رفتیم و فکر کنم که آقازاده به پلیس زنگ زد و من نزدم‌.

ببری افزود: کف حمام خیلی خون بود اما در وان رد خون افتاده بود.

قاضی از او پرسید آیا داخل اتاق بهم ریخته بود که او گفت: کل خانه بهم ریخته بود و لباس خونی ندیدم. بیرون حمام کمی خون بود.

قاضی در مورد اختلاف خانوادگی آنها پرسید که او پاسخ داد از اختلاف خانم استاد با خودمان بیشتر خبر داشتم و ارتباط ما قطع شده بود و فقط زهرا زنگ می‌زد و حال دکتر را می‌پرسید اما می‌دانستیم که با ما اختلاف دارد.

قاضی کشکولی در مورد این اختلاف پرسید که ببری گفت: من زمانی که اولین بار خانم استاد را دیدم در نمایش فیلمی در باغ کتاب بود و کنار دکتر با یک مانتوی سرخابی رنگ جیغ نشسته بود که به مراسم نمی‌خورد. به فاصله یک هفته بعد در مراسمی در برج میلاد او را به همراه برادرش دیدم اما کاملاً محجبه. این اختلاف پوشش و اینکه جلو می‌نشست برایم سؤال شد اما به پاسخی نرسیدم تا اینکه خانم استاد به من زنگ زد، در محل کارم بودم و صحبت خوبی نداشتیم و حتی به من گفت تا تو باشی درمورد زن مردم پرس و جو نکنی. فکر می‌کنم دلیل مشکلش با من این بود و قبلاً او را اصلاً ندیدم.
قاضی از او پرسید در صحنه جرم رنگ حوله چه بود و آیا بالشتی دیده‌اید که گفت: یک حوله سفید رنگ رویش بود و اصلاً بالشتی ندیدم. خانمم گفت گلوله خورده و بیرون وان دو پوکه مسی دیدم و در این مدت با نجفی تماسی نداشتم اما ترسیده بودیم چون یکبار سابقه خودکشی داشت. ما در منزل مادر همسرم بودیم که دکتر زنگ زد و گفت حالم خوب است و می روم خود را معرفی کنم نگران نباشید همه چیز درست می شود. حدود ساعت ۸ و نیم شده بود که به آگاهی رسیدیم.

قاضی از او پرسید چه کسی تلفن را در منزل جواب داد که او گفت: زهرا وقتی فهمید دکتر است گوشی را روی بلندگو زد و صدایش را همه شنیدند.

قاضی به عنوان آخرین سؤال از او پرسید آیا تاکنون متوجه وجود اسلحه شده بودید که ببری گفت: می‌دانستم که دکتر اسلحه دارد اما از نزدیک ندیده بودم و زهرا از همان ابتدای ازدواجمان در سال ۹۵ به من گفته بود‌.

قاضی کشکولی رئیس دادگاه، حدود ساعت ۱۲ ظهر، پایان اولین جلسه رسیدگی را اعلام کرد و گفت که جلسه بعدی رسیدگی این پرونده، ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه 26 تیر برگزار خواهد شد.

 اولیای دم ضروری است که در جلسه بعدی دادگاه بیایند

 قاضی کشکولی در پایان جلسه رسیدگی به پرونده محمدعلی نجفی در رابطه با عدم حضور اولیای دم در این جلسه، گفت: به هر حال آنها تصمیم گرفتند که وکیل معرفی کنند البته ضروری است که در جلسه بعدی دادگاه بیایند. 

وی در پاسخ به اینکه عدم حضور آنها آیا خللی به جلسه وارد می‌کند، گفت: در روند رسیدگی به پرونده خللی ایجاد نخواهد شد.

قاضی کشکولی در مورد اینکه عدم حضور فرزند میترا استاد به دلیل مشاهدات عینی آیا مشکل‌ساز خواهد بود یا خیر، پاسخ داد: در مورد ماهیت پرونده بهتر است صحبت نشود.

وی در مورد تعداد برگزاری جلسه رسیدگی گفت: بستگی به دفاع طرفین دارد.

قاضی کشکولی همچنین در پاسخ به این سؤال که گفته می‌شود برخی‌ها اصرار دارند شهردار اسبق تهران قتل را به گردن گرفته، گفت: این موضوع در رابطه با ماهیت پرونده است و اجازه دهید در جلسه دادگاه بررسی شود.

وی همچنین در مورد اینکه گفته شده شاید این پرونده ختم به صلح و سازش شود، گفت: بهتر است این موضوع را از خودشان بپرسید.

برادر میترا استاد:کوتاه نمی‌آییم

برادر میترا استاد در حین خروج از دادگاه در پاسخ به سؤال خبرنگاران گفت: به هیچ عنوان کوتاه نمی‌آییم.

وی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه خیلی‌ها اصرار دارند که بگویند نجفی قتل را به گردن گرفته است، گفت:خیر،  این‌گونه نیست تمام مدارک و شواهد در دادگاه موجود است که فقط وی از ساختمان خارج شده و شخص دیگری نبوده است.

* ماجرا چه بود؟

خبر شوکه کننده بود؛ ظهر هفتم خرداد و حوالی ساعت ۱۲ بود که خبر قتل همسر دوم شهردار اسبق تهران مخابره شد و همه را در شوک فرو برد.

جنس این اتفاق نه فقط از آن جهت که قتلی رخ داده بود و زنی جوان کشته شده، عجیب و تاثیرگذار بود، بلکه قسمت تراژدی آنجا بود که قاتل، محمدعلی نجفی بود؛ یک چهره معروف سیاسی و آموزشی بود که سال‌ها با عنوان یک مسؤول در مناصبی مثل وزیر آموزش و پرورش، شهردار تهران، رئیس سازمان برنامه و بودجه و ...در بین مردم شناخته شده بود.

روز هفتم خرداد و در همان دقایق ابتدایی پس از وقوع حادثه، محمد شهریاری خبر به قتل رسیدن میترا استاد همسر دوم محمدعلی نجفی را در ساختمانی مسکونی در منطقه سعادت‌آباد تهران داد و تأیید کرد که مقتول با اصابت پنج گلوله آن هم به قلبش کشته شده است.

بررسی‌ها و اعزام اکیپ‌های جرم شناسی سر صحنه آغاز شد؛ تحقیقات برای شناسایی قاتل توسط ماموران و کارشناسان خبره جنایی ادامه داشت تا اینکه ساعاتی بعد زمزمه‌هایی از دست داشتن نجفی در ارتکاب این قتل به گوش رسید.

سرانجام سرپرست دادسرای امور جنایی تهران از اعتراف نجفی به قتل همسرش خبر داد و دقایقی بعد تصاویر ابتدایی از ورود شهردار اسبق به اداره آگاهی و پخش اعترافات او افکار عمومی را حیرت زده کرد. 

 قتل میترا استاد اگرچه به تعبیر محمدعلی نجفی به دلایل خانوادگی به وقوع پیوست اما بازتابی سیاسی داشت؛ بازتابی که آن را از مسأله‌ خانوادگی صرف خارج کرد و ابعادی سیاسی و بعضا جناحی به آن داد.

در نهایت؛ پزشکی قانونی از محمدعلی نجفی تست روانشناسی، مواد مخدر و الکل گرفت و حتی پرونده شخصیت نیز برایش تشکیل شد و حدود دو تا سه هفته بعد از آن ، علی القاصی‌مهر دادستان عمومی و انقلاب تهران از صدور کیفرخواست پرونده نجفی به اتهام قتل‌ عمد، حمل و نگهداری سلاح غیرمجاز و ایراد صدمه بدنی عمدی منتهی به جرح (غیرفوتی) با تقاضای اولیای دم مبنی بر قصاص خبر داد.

پرونده نیز پس از صدور کیفرخواست به مجتمع دادگاه‌های کیفری یک استان تهران ارسال و برای رسیدگی به شعبه نهم دادگاه کیفری یک به ریاست قاضی کشکولی ارجاع شد اما دادگاه 10 روز به وکلای متهم وقت داد تا پرونده را مطالعه و در صورت لزوم وجود نقص یا ایراد را اعلام کند.

موضوعی که غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه درباره آن به خبرنگار فارس گفته بود که دلیل عدم برگزاری دادگاه صرفا مطالعه کیفرخواست از سوی وکلا در موعد ۱۰ روزه است.

وی گفته بود: رسیدگی دادسرایی به این پرونده با رویکرد پرونده قتل خانوادگی انجام شده است و کیفرخواست صادر و به دادگاه ارسال شد و دادگاه در چارچوب ضوایط و مقررات قانونی به آن رسیدگی می‌کند. ما هیچ پیش داوری نسبت به این پرونده نداریم و نتیجه پرونده دایر بر مطالبه اولیای دم، اسناد و مدارک، دفاعیات متهم و وکلای او و در نهایت تصمیم هیأت قضایی شعبه رسیدگی کننده است.

سرانجام وکلای نجفی پرونده او را مورد مطالعه قرار دادند و نهایتاً قاضی کشکولی، ساعت 9 صبح روز شنبه 22 تیر(امروز) را برای برگزاری نخستین جلسه دادگاه اعلام کرد. 

قاضی کشکولی، رسیدگی به پرونده سعید مرتضوی در ارتباط با تخلفات سازمان تامین اجتماعی، قاتل بنیتا دختربچه هشت ماهه، محمد ثلاث قاتل سه تن از ماموران نیروی انتظامی در جنایت خیابان پاسداران و ... را در پرونده کاری خود دارد.



انتهای پیام/
لینک مطلب: http://javaneparsi.ir/News/item/10866