توصیههای علما بر زیارت این مسجد پیشینه چنین اهتمامی است. حضرت آیتالله خامنهای علاوه بر این که مقید به حضور در این مکان مقدس برای ذکر دعا و نماز و توسل هستند، درباره جایگاه این مکان معنوی میفرمایند: «جایی که انسان میداند یا ظنّ به این دارد که مورد توجّه اولیای الهی است، طبعاً معنویّت آن مکان بیشتر است و مسجد مبارک جمکران جزو این گونه جایگاهها و مراکزی است که توجّه به خدای متعال و تذکّر و خشوع و تضرّع در آن برای انسان فراهمتر است.»
بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید ولادت حضرت بقیةاللهالاعظم ارواحنافداه، در گفتگویی کوتاه با حجتالاسلام محمدحسن رحیمیان تولیت مسجد مقدس جمکران، به روایتهایی از حضور حضرت آیتالله خامنهای در مسجد مقدس جمکران و پاسخ به برخی شبهات میپردازد.
یکی از تقیدات حضرت آیتالله خامنهای رفتن به مسجد مقدس جمکران و توسل و دعا و نماز در آن مکان است، با توجه به مسئولیت شما بهعنوان تولیت مسجد مقدس جمکران، از حضور ایشان در این مسجد چه خاطراتی دارید؟
یکی از دوستان دفتر نقل میکرد که حضرت آقا هر زمانی که مثلاً احساس خستگی و ملالت میکنند یکی از این سه کار را انجام میدهند -حالا این نقل ایشان است ولی مشاهدات ما هم تقریباً گویای همین است- به زیارت امام رضا علیهالسّلام میروند، اما بهخاطر اینکه شرایط آن خیلی آسان نیست، سالی دو سه بار بیشتر نمیروند، و دیگری مسجد جمکران و دیدار با خانوادههای شهدا است.
دیدار با خانوادههای شهدا یک امر متمایز و فوقالعادهای برای ایشان است. من یک نمونهی آن را عرض بکنم. در سفر بجنورد (که در سال ۹۱ طی سفر به خراسان شمالی انجام شد) بعد از کار روزانهی مستمر ایشان، شب همراه با آقا به منزل چند خانواده شهید رفتیم که تا آخر شب طول کشید. در راه برگشت، همراه ایشان تا استانداری آمدیم و آقا میخواست به محل اقامتشان بروند و ما هم داشتیم از ایشان جدا میشدیم. لحظهی آخر آقا با یک حالت خاصی فرمودند: «امشب کیف کردید!» یعنی معلوم بود که خودشان اینقدر از دیدار این چند خانواده شهید کیف کرده بودند که موقع خداحافظی این جمله را که حاکی از اوج سرحالی و شوق و اشتیاق ایشان نسبت به این نوع جلسات بود به ما ابراز کردند.
دیدار با خانوادههای شهدا یک امر متمایز و فوقالعادهای برای ایشان است. در سفر بجنورد بعد از کار روزانهی مستمر ایشان، شب همراه با آقا به منزل چند خانواده شهید رفتیم که تا آخر شب طول کشید. در راه برگشت، لحظهی آخر آقا با یک حالت خاصی فرمودند: «امشب کیف کردید!»
اما درباره حضور حضرت آقا در مسجد جمکران در این مدتی که بنده آنجا بودم، گاهی در فاصلههای زمانی خیلی کم مثلاً در ظرف دو تا سه هفته و یا گاهی هم در فاصلههای زمانی بیشتر ایشان به مسجد جمکران مشرف میشدند. معمولاً هم در یک فضای آرام و خلوتی میآیند. بهگونهای که در ایام تابستان چون روزها بلند است به نماز مغرب ختم میشود و در ایام زمستان چون روزها کوتاه است از نماز مغرب به مسجد میآیند.
طبعاً اگر اول مغرب بیایند ابتدا نماز مغرب و عشاء را میخوانند و بعد نماز تحیّت و نماز امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را بهجا میآورند و اگر زودتر بیایند ابتدا نماز تحیّت و نماز امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را میخوانند و طبعاً آخر برنامهشان به نماز مغرب و عشاء ختم میشود. رکوع و سجود و قنوتهای طولانی دارند، مخصوصاً بعد از پایان نمازشان سجدههای طولانی دارند و گاهی من شاهد این بودم که چهرهشان را با چند دستمال خشک میکردند، و سجدههای طولانی و قنوتهای طولانیشان توأم با اشک و گریه بود.
یکی از نکاتی که میتوان اینجا به آن اشاره کرد و از نظر تربیتی خیلی جالب هست، بر خلاف خیلیها که وقتی میخواهند برای تفریح به سفر بروند، بچههایشان را هم همراه خودشان میبرند، ولی آقا معمولاً هر بار که به مسجد میآیند چند نفر از اعضای خانوادهشان و چند نفر از نوههایشان را به همراه خود میآورند که من همیشه این را بهعنوان یک درس برای دیگران عرض میکنم که ما باید بچههایمان را از همان سن کودکی همراه خودمان وصل بکنیم و به مسجد و عبادت پیوند بدهیم که به نظر من از نظر تربیتی نکتهی خیلی مهمی است. و حضرت آقا از فرصت تشرف به نماز و عبادتشان برای پیوند دادن و مأنوس کردن بچهها به این فضا استفاده میکنند. یادم هست که خیلی وقت پیش بعضی از نوههایشان که سن کمی داشتند و خیلی متوجه خواندن نماز امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف نبودند، میبینم که با چه حال معنوی شبیه خود آقا به نماز امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف میایستند و آن را با همهی آداب و حالات خیلی جالب میخوانند، که این برای من، همان محصول شیوه تربیتی ایشان در ارتباط با اعضای خانوادهشان هست.
باتوجه به اینکه شما مدتی زیادی با امام خمینی (رحمهالله) مصاحبت داشتید، نظر ایشان دربارهی زیارت مسجد مقدس جمکران چه بود؟ آیا ایشان به زیارت مسجد جمکران آمده بودند؟
ببینید بعضیها مسئلهی امام زمان و اعتقادات اصلی شیعه را هدف میگیرند و به همین جهت مسجد جمکران را مورد حمله قرار میدهند. لذا گاهی به حضرت امام استناد میکنند که ایشان اعتقادی به مسجد جمکران نداشتهاند. در حالی که این یک تهمت بزرگ و یک حرف کاملاً بیجایی است. من اینجا به اختصار چند مورد را در ارتباط با حضرت امام عرض میکنم.
اسناد ساواک در رابطه با امام که مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام کتابی با عنوان امام در آیینه اسناد؛ سیر مبارزات امام خمینی رحمةاللهعلیه به روایت اسناد شهربانی آن را چاپ کرده است، مسئول مربوطه یعنی رئیس شهربانی و یا در جایی دیگر رئیس ژاندارمری تشرف امام به مسجد جمکران در سال ۴۳ را برای ساواک گزارش میدهند. آقای شیخ حسن صانعی در این باره میگوید که من همراه با امام چندین بار به مسجد جمکران مشرف شدم و امام در آنجا نماز خواندند و توسل داشتند. آقای رضا فراهانی که الان هم در قید حیات هست، و راننده مرحوم حاج احمدآقا بود و در زمان امام به همراه ایشان بود، میگوید من خودم شخصاً امام را به مسجد جمکران میبردم و این مربوط به بعد از پیروزی انقلاب و حضور کوتاهمدت اقامت حضرت امام در قم است.
بعضیها مسئلهی امام زمان و اعتقادات اصلی شیعه را هدف میگیرند و به همین جهت مسجد جمکران را مورد حمله قرار میدهند. لذا گاهی به حضرت امام استناد میکنند که ایشان اعتقادی به مسجد جمکران نداشتهاند. در حالی که این یک تهمت بزرگ و یک حرف کاملاً بیجایی است.
آقای سیدمحمد سجادی اصفهانی از دوستان ما و از شاگردان امام در نجف و از حواریون مرحوم حاج آقا مصطفی نیز از قول آقای کشمیری شخصاً بدون واسطه میگوید که من یک بار که خدمت حضرت امام به جماران رفتم، وقتی که میخواستم از ایشان خداحافظی کنم امام دست مرا گرفت و فرمود آقای کشمیری به جمکران برو و برای من دعا کن.
آقای کشمیری در خانهشان هم دعا میکرد و شاید دعای مستجابی داشت ولی اینکه امام به او میگویند به جمکران برو و برای من دعا کن حاکی از یک امر عجیب و غیرعادی هست. در ملاقاتی که من با آیتالله شبیری زنجانی داشتم، ایشان به تواتر و قطعیت میگوید که مسجد جمکران جای فوقالعاده و مورد عنایتی هست. و راجع به امام میگوید که وقتی ایشان بیمار شدند، یکی از بستگان پزشک ما به عیادت امام رفت و از حیات امام اظهار ناامیدی کرد. از خصوصیات بیماری و زمان آن چیزی نمیگوید ولی میگوید که امام دچار بیماری فوقالعاده حادی شده بودند و دکتر هم امیدی به حیات ایشان نداشت. آیتالله شبیری زنجانی میگوید من با یکی از دوستان به جمکران رفتیم و برای شفای ایشان دعا کردیم و مسئله حل شد.
من به یک نکته هم راجع به امام اشاره بکنم که اصلاً سبک امام چگونه بود. امام سیزده سال تمام در نجف بود. یعنی سیزدهم مهر سال ۴۴ امام از ترکیه وارد عراق شدند و سیزدهم مهر سال ۵۷ از عراق خارج شدند. در طول این مدتی که امام در عراق بودند، فقط یک بار به سامرا و یک بار به کاظمین و یک بار به مسجد کوفه رفتند. مسجد کوفه بعد از مسجدالحرام و مسجدالنبی سومین مسجدی است که نماز در آن کامل خوانده میشود، چون مقر امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف است.
مسجد کوفه مقر حکومت و محل شهادت حضرت امیر علیهالسلام بود و در این مسجد مسلمبنعقیل سفیر امام حسین علیهالسلام و هانیبنعروه و کمیلبنزیاد و بسیاری از بزرگان دیگر دفن هستند. ولی امام یک بار به مسجد کوفه رفتند. البته یک بار دیگر هم به کوفه نه به قصد زیارت رفتند. امام به «حی السعد» یکی از محلات نجف به طرف کوفه برای دیدن یک شخصی آمده بودند و موقعی که میخواستند برگردند مرحوم شیخ نصرالله خلخالی که همراه امام بود به راننده میگوید که به طرف کوفه برود و ناخواسته امام را به طرف کوفه میبرد. ولی به کنار پل کوفه میروند و شط را نشان ایشان میدهند و برمیگردند. امام در طول مدت ده سالی که در تهران و در جماران بودند، از سه راه بیت پایینتر نیامدند. اما تا قبل از حضور در تهران در دیماه ۵۸، مکرر به مسجد جمکران میرفت.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/18290 |