افسانه جاودانی پهلوانهایی مانند رستم و پیدا شدن فردی همتای مالک اشتر و دوباره تکرار شدن ضایعه تلخ حضرت ابوالفضل (ع) و علمداری که رفت و دیگر برنگشت.
همان سرداری که در یکی از مستندات با سرعت به سمت مقر داعش حمله ور میشد، ولی توسط محافظانش به آرامش دعوت میشد، همان سرداری که از خانواده خود گذشته بود و فراتر از مرزهای ایران از جان و مال ایرانیان دفاع میکرد؛ همان رفیق رهبر و مورد اعتماد حزب الله.
سرداری که آن قدر بر مدار عقلانیت کار میکرد که مصداق بارز آیه شریفه: «اشدا علی الکفار و رحما بینهم» بود.
سرداری که در میدان رزم مالک بود و در دیدار با خانوادههای شهدا جای پدر فرزندان شهدا را پر میکرد و آن قدر در دیدارها مهربان بود که حتی تا سالهای بعد در یاد این کودکان خواهد ماند.
امکان نداشت سردار از هواپیما خارج شود و هنوز به ورودی سالن نرسیده به مادر یا فرزند شهیدی تماس نگیرد، امکان نداشت مدتی در ایران باشد و به دیدار خانواده شهیدی نرود.
در یکی از این دیدارها خانواده شهید خوش محمدی شانزدهمین شهید مدافع حرم استان گلستان مهمان سردار سلیمانی میشود که گفت و گوی خواندنی نیز رد و بدل میشود.
سردار شهید خوش محمدی، تخریب چی ماهری بود که پس از بازنشستگی در سپاه پاسداران راه شهادت را در سرزمین سوریه پیدا میکند و پس از ۲ دوره عزیمت به سوریه سرانجام در مردادماه سال ۹۶ به افتخار شهادت نائل میآید.
سردار شهیدی که بنا بر گفته همرزمانش وقتی خبر شهادتش به سردار دلها میرسد ایشان ناراحتی خود را به چهره میآورند و از اینکه سردار خوش محمدی به خط مقدم رفته اند ناراحت میشوند و این سوال را مطرح میکنند چرا بیشتر از تجربه خوش محمدی استفاده نکردید.
فاطمه چاووشی همسر سردار شهید خوش محمدی در خصوص چگونگی دیدار با شهید حاج قاسم اظهار کرد: با من تماس گرفته شد و برای حضور در یادواره شهدای استان مازندران دعوت کردند، با توجه به اینکه بنده پرستار هستم کمتر فرصت میکنم در مراسمات حضور داشته باشم، اما بعد این تماس حسی به من گفت که بهتر است در این مراسم شرکت کنم.
خانم چاوشی ادامه داد: بعد از دعوت، با دخترم تماس گرفتم که او و همسرش نیز مشتاق حضور در این مراسم بودند، اما با توجه به مسافت طولانی که باید طی میکردیم کمی خستگی برای ما ایجاد شد، آخر برنامه که گفتند خانواده شهدا مدافع حرم برای دیدار خصوصی با سردار سلیمانی حضور داشته باشند که در این لحظه تمام خستگی سفر از تن ما رفت.
وی افزود: شهید سلیمانی بعد از دیدار با چند خانواده شهید سر میز ما نشستند، چند سوال و پرسش را انجام دادند پس از آن نیز تسبیح خود را به من هدیه دادند که اینجا من به شهید سلیمانی گفتم کرم شما ارزشش بالاتر از یک تسبیح است و تسبیح را به دخترم دادم.
همسر شهید خوش محمدی ابراز کرد: گفتم من از حضرت زینب (س) زیارت خواسته ام، اما میدانم شما باید مقدمات کار را فراهم کنید و باز هم تاکید کردم کرم شما بالاتر از این حرفها است. ایشان این وعده را به من دادند و پس از چند مدت به وعده خود عمل کردند.
خانم چاوشی در خصوص نحوه اطلاع از خبر شهادت سردار سلیمانی بیان کرد: خانواده ما خبر شهادت شهید سلیمانی را همانند خبر شهادت سردار خوش محمدی در صبح جمعه دریافت کردیم که برای ما تداعی کننده خبر شهادت سردار خوش محمدی بود.
وی ادامه داد: گاهی بعد از نماز صبح تلفن همراهم را چک میکنم و آن روز هم همین کار را انجام داد و خبر را بر روی کانالها میدیدم، اما هر چه سعی کردم نتوانستم تکذیبیهای را پیدا کنم، لحظهها برای من تکرار میشد و همین طور اشک میریختم و امیدوار بودم یک تکذیبیهای صادر شود.
روایت تسبیحی که گره گشایی فرهنگی میکند
دختر شهید خوش محمدی نیز در خصوص دیدار با سردار دلها عنوان کرد: بنده پس از شهادت پدر در دو مکان خیلی آرام شدم یک بار پس از حضور در حرم حضرت زینب (س) و یک بار هم پس از دیدار با سردار سلیمانی بود که ایام فاطمیه نیز نزدیک بود و متنی که نوشته بودند قوت قلبی برای ما شد.
وی متذکرشد: در دیدار با سردار ایشان تسبیحی به من هدیه دادند، من چیزی از پدر به یادگار نگرفته بودم، اما این تسبیح را همیشه برای خود نگه میدارم. دفترچهای همراهم بود که سردار برای ما دلنوشتهای نوشت که همیشه قوت قلبی برای ما خواهد بود.
خانم خوش محمدی عنوان کرد: وقتی ایشان را دیدم احساس کردم چقدر اینها جهادگر هستند و خالصانه پای کار هستند، چون کار فرهنگی زیاد انجام میدهم هر زمان کارم گره میخورد من هستم و این تسبیح حاج قاسم که دلتنگیها و مشکلاتم را با آن بیان میکنم.
دختر شهید خوش محمدی ادامه داد: حاج قاسم بارها گفته اند مدافعان حرم از عاطفیترین انسانها هستند که این موضوع در چشمان حاج قاسم نیز دیده میشد، این همه بچههای کوچک و فشار کاری را نیز تحمل میکرد، اما همیشه سعی میکرد در دیدار لبخند داشته باشد تا این آرامش را به ما هم منتقل کند.
هدیه سردار دلها که بعد از شهادتش به مادر شهید مدافع حرم گلستانی رسید
پدر شهید قاسم غریب در گفتگو با خبرنگار ما نیز بیان کرد: زمان شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی خیلی ناراحت شدیم، ایشان زحمت زیادی برای مدافعان حرم کشیده بود، او برای امنیت انسانها جانش را فدا کرد.
وی ادامه داد: هیچوقت او را فراموش نخواهیم کرد، هرچند قسمت نشد از حضور ایشان بهرمند شویم، اما بعد از شهادتش در تشییع او و در کنارمیلیونها ایرانی بدرقه اش کردیم و این برای ما سخت بود.
پدر شهید قریب تصریح کرد: با ما تماس گرفتند و پرسیدند هدیهای که سردار پیش از شهادتش برای مادر شهید غریب در نظر گرفته بود به دست ما رسیده یا خیر که جواب دادیم نرسیده، سردار یک چادر برای مادر شهید فرستاده بود دو نفر از تهران به خانه ما آمدند و هدیه سردار را تقدیم کردند.
سلام نظامی فرزندان شهید ذورقی اول به سردار بعد به پدر
محسن ۵ ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمده و در این یک سال آنقدر برای حاج قاسم اشک ریخت و بهانه میگرفت که برای پدر خودش بهانهای نگرفته است.
همسر شهید ذورقی با بیان اینکه محسن مدام تکرارمی کند من نوکر و سربازحاج قاسمم، اظهار کرد: فرزندان من ارادت قلبی به ایشان دارند، همه شان فدایی حاج قاسم و رهبری اند، زیرا ما ملت امام حسینی هستیم که حاج قاسم مدام تکرار میکرد و همواره پشتیبان ولایت خواهیم ماند.
وی متذکر شد: بعد از شهادت آقا افشین فرزندان من هر روز صبح اول به پدرشان سلام نظامی میدادند و بعد از شهادت سردار اول به حاج قاسم بعد به پدرشان سلام میدهند.
همسر شهید ذورقی یادآور شد: هر زمان که روضهای در خانه داریم به ذاکر اهل بیت میگویند که روضه برای حاج قاسم بخواند، ما هرکاری کنیم جبران شهادت حاج قاسم نمیشود.
وی گفت: مردان ما رفتند، اما حاج قاسم بزرگ آنها بود وقتی در دل شب همه خواب بودیم او بیدار و ایستاده بود و به شهادت رسید، هرکس با آمریکا مذاکره کند قطعا دستش به خون حاج قاسم آلوده است.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/23190 |