هنگامی که ارتش بعث در ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ با یک حمله سراسری از مرزهای غرب ایران اسلامی کشورمان را مورد هجوم قرار داد، این نیروی هوایی ارتش بود که با هوشیاری و خلاقیت فرماندهانش علیه رژیم بعثی اقدام کرد. نیروی هوایی ارتش در نخستین پاسخ خود به تجاوز رژیم بعثی نخست با اجرای عملیات ۱۴۰ فروندی یا کمان ۹۹ مواضع مهم بعثیها همچون پایگاههای هوایی و مناطق مهم صنعتی و حیاتی آن را مورد حمله قرار داد. در این عملیات بیشتر از ۱۴۰ فروند هواپیمای ایرانی بر روی خاک دشمن به پرواز درآمدند و پایگاههای هوایی رژیم بعث را بمباران کردند. ایران در این عملیات ۴ هواپیما از دست داد و در مقابل دشمن بعثی ۵۵ درصد توانایی نیروی هوایی خود را از دست داد. این ضربه شست تاریخی ایران در کند شدن روند پیشروی متجاوزان بعثی در روزهای اولیه جنگ بسیار تاثیرگذار بود. تنها بخشی از نتایج مهم این عملیات آن بود که برخی از پایگاههای هوایی دشمن قریب به ۲ ماه غیر عملیاتی شد.
پس از عملیات کمان ۹۹ یا ۱۴۰ فروندی و ناکامی پدافند هوایی رژیم بعث در دفاع از آسمان و مناطق حساس این کشور، فرمانده نیروهای مسلح عراق تصمیم گرفت تا هواپیماها و جنگندههای استراتژیک این نیرو را به دورترین نقطه از ایران در خاک خود منتقل کند. پس از تایید همه فرماندهان ارتش عراق برای این کار همه هواپیماهای استراتژیک رژیم بعثی همچون بمب افکنهای توپولف، بالگردها، جنگندههای سوخو، میگ و میراژ و بسیاری از تجهیزات مهم به پایگاههای اچ ۳ در منطقه الولید منتقل شد. اما خلبانان نیروی هوایی ارتش ایران توانستند با استفاده از اصل غافلگیری و پنهانکاری این پایگاهها را شناسایی و در موقعیت مناسب آنها را منهدم کنند.
یکی از اصول مهم عملیاتهای مهم در جهان استفاده از اصل اطلاعات و عملیات است که به نوعی میتوان رزمندگان ایرانی در دفاع مقدس را اساتید این حوزه دانست. باید در ابتدا درباره پایگاههای الولید صحبت کنیم، این پایگاهها با مختصات جغرافیایی '۵۵، ۳۲ شمالی، '۴۴، ۳۹ شرقی یک پایگاه دور افتاده نسبت به مرزهای ایران محسوب میشود. دفاع از این پایگاهها توسط پدافند هوایی متحرک (جنگندههای میگ ۲۱) و موشکهای سام ۲، سام ۳ و سام ۶ و همچنین توپهای ضد هوایی انجام میشد.
پایگاههای الولید با فاصله ۱۲ ناتیکال مایلی از یکدیگر سه راه یک مثلث را تشکیل داده بودند. در اطراف این پایگاه رادارهای مختلفی وجود داشت تا اطراف را به خوبی رصد کند. البته دو رادار P ۱۴ و P ۱۵ نیز مخصوص رصد فاصلههای دور بودند و بیشتر تهدیدات هوایی سوریه و اردن را رصد میکردند تا ایران. طبق اطلاعات به دست آمده، در روزهای اجرای عملیات بیشترین توجه عراق به مرزهای شرقی خود و درگیری با ایران متمرکز و از پایگاههای الولید غافل شده بود. با توجه به شرایط عنوان شده این فرودگاهها میتوانستند هدفهای خوب وقابل قبولی برای بمباران هوایی باشند. از طرفی حمله موفقیت آمیز به این پایگاهها میتوانست ارزش بین المللی و اعتبار جنگ آوری فراوانی برای نیروی هوایی ارتش ایران را به ارمغان آورد و هشداری بود به نیروهای اسرائیلی تا بدانند که خلبانانی که بیش از ۲۰۰۰ ناتیکال مایل را برای حمله به اچ ۳ پیموده اند میتوانند به سادگی خود را به تل آویو و نیروگاههای هسته ای برسانند تا آنها هیچگاه خیال حمله هوایی به ایران را به ذهن خود نیاورند.
هواپیماهای جاسوسی نیروی هوایی ارتش اطلاعات مهمی را از این منطقه به شهید فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش داده بودند. در این اطلاعات آمده است که برابر اطلاع اخیراً دشمن تعدادی هواپیما از انواع شکاری بمب افکن و هلی کوپتر در پایگاه هوایی الولید جمع آوری نموده که احتمال میرود آنها هواپیماهایی باشند که از فرودگاههای مقدم به این پایگاه انتقال داده شده اند، در ضمن در پایگاه مذکور انبارهای تدارکات اصلی نیروی هوایی دشمن قرار دارد.
از سویی دیگر در منطقه هدف، یک ایستگاه رادار از نوع p-۱۵ موجود میباشد که هر هواپیما را در ارتفاع ۵۰ متری بالای سطح زمین از محل استقرار آن تا فاصله ۶۰ کیلومتری میتواند کشف کند. هواپیماهای بمب افکن قبل از رسیدن به فاصله ۶۰ کیلومتری هدف باید خود را به ارتفاع زیر ۵۰ متر برسانند تا از خط کشف شدن توسط این رادار در امان بمانند. همچنین یک دستگاه رادار دیگر از نوع p-۱۵ در منطقه هدف موجود بود که میتواند هر هواپیما را در ارتفاع ۴۰ هزار پایی تا فاصله ۷۰۰ کیلومتری از محل استقرار خود کشف کند. احتمالاً هواپیماهای مانوری در مرحله دوم سوختگیری هوایی بر فراز نوار مرزی مشترک عراق و سوریه در برد این رادار قرار خواهند گرفت.
سرانجام طرح عملیات اچ ۳ در ستاد نیروی هوایی ارتش مطرح شد. اگر چه این طرح ۲ بار دیگر تمرین شده بود، اما یکبار، چون تعداد هواپیماهای در نظر گرفته شده برای انجام عملیات بیشتر بود (۱۴ هواپیما) انجام سوختگیری آنها و ادامه عملیات امکان پذیر نبود. به این معنا که در هنگام سوختگیری هواپیمای آخر، نخستین هواپیما هم دوباره نیاز به سوخت داشت و بار دوم هم عملیات به علت نامناسب بودن شرایط جوی انجام نشد. این در حالی بود که برای یک گروه از هواپیماهایی که روی دریاچه ارومیه در هوای ابری و بارانی و شرایط بسیار سخت سوختگیری کرده بودند امکان ادامه عملیات وجود نداشت. تا اینکه کارشناسان و طراحان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از بررسی و رفع مشکلات به وجودآمده در اجرای عملیات سرانجام تصمیم به اجرای عملیاتی دقیق، حساس و حساب شده کردند.
با این دیدگاهها طرح عملیاتی برای تصویب، توسط سرهنگ محمود قیدیان (معاون وقت عملیات نیروی هوایی ارتش) به حضور فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خمینی (ره) ارسال شد. با توجه به اینکه ماموریتهای هوایی ویژگیهای خاصی دارد و ممکن است تصمیمات مورد نیاز فوری توسط لیدر عملیات در ثانیه انجام شود بنابراین رمزها و کدهایی که در این عملیات به کار برده شده کاملا متفاوت بود.
سرانجام پس از تصویب طرح عملیات فعالیت ارتش به خصوص در نیروی هوایی شدت گرفت و کارشناسان و طراحان عملیات ساعتها، روزها و ماهها در یک فضای کاملا امن بر روی نحوه اجرای عملیات، خلبانان حاضر و دیگر شرایط کار کردند. آنها با توجه به ناموفق بودن ۲ مرحله قبل این بار با یک ظرافت و دقت خاص طرحهای اجرای این عملیات را پیگیری و بررسی کردند. هر چه که به زمان انجام عملیات نزدیک تر میشدیم، دقت و حساسیت عملیات بیشتر می شد و در همین راستا جلسات متعددی با فرمانده وقت نیرو شهید فکوری برگزار کردند.
امیر سرتیپ خلبان فرج الله براتپور لیدر این عملیات که در هنگام حمله درجه سرگردی داشت درباره این عملیات میگوید: ۲۸ اسفندماه سال ۵۹ من به همراه سرهنگ گلچین که آن روز به عنوان فرمانده پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان بود از طرف شهید فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی به تهران احضار شدیم و حکم انجام این ماموریت به ما ابلاغ شد. حکم ماموریتی عظیم و حیاتی که هم میتوانست خطرناک وخطر ساز برای ایرانیان باشد و هم در صورت عدم موفقیت می توانست به از دست رفتن دست کم ۸ فروند از هواپیماهای اف ۴ بیانجامد و از سوی دیگر و در صورت موفقیت میتوانست گرد خستگی را از رخساره تمام رزمندگان بزداید و به مردم ستمدیده ایران آرامش و امیدی مضاعف بدهد. شهید فکوری به من دستور داد که به عنوان لیدر این عملیات باشم و اعلام کرد که حاضر است هر خلبانی را از سراسر پایگاههای هوایی ایران که بخواهم برای شرکت در این عملیات دعوت کند.
از آنجا که این عملیات یکی از عملیاتهای مهم و اساسی نیروی هوایی ارتش بود طراحی آن در یک محیطی کاملا حفاظت شده انجام گرفت. طراحان و فرماندهان وقت به صورت شبانه روزی روی اجرای عملیات کار میکردند. ساعت یک بامداد ۱۵ فروردین سال ۶۰ خلبانانی که برای انجام این کار در نظر گرفته شده بودند به پایگاه احضار شدند و حکم آنها برای شرکت در عملیات اچ ۳ ابلاغ شد. توجیه خلبانان نسبت به نحوه اجرای عملیات نزدیک به دو ساعت به طول انجامید و خلبانان پس از صرف صبحانه به دلیل حفاظت و امنیت بالا در اجرای این ماموریت لباس پروازشان را نیز در همان مکان پوشیدند.
معاونت عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرای این طرح را به پایگاه سوم شکاری شهید نوژه همدان واگذار کرد که فرمانده وقت این پایگاه سرهنگ خلبان قاسم پورگلچین بود که او و معاون عملیات وی با استفاده از زبدهترین خلبانان جنگنده اف ۴ مامور به اجرای این ماموریت شدند.
در طرح این عملیات قرار شد ۱۰ فروند جنگنده فانتوم که ۲ فروند آنها رزرو بودند پس از برخواستن از پایگاه همدان با حرکت به سمت دریاچه ارومیه از دو فروند تانکر سوخت رسانی که بر فراز دریاچه منتظر آنها بودند سوخت خود را دریافت کرده و سپس با پرواز به سمت نوار مرزی ترکیه و عراق از سمت شمال وارد حریم هوایی عراق شوند که در آنجا نیز پس از سوختگیری از دو فروند تانکر سوخت رسان که با استراتژی خاصی از فرودگاه دمشق پرواز کرده بودند با ادامه مسیر به سمت پایگاههای اچ ۳ رفته و آنها را مورد هدف قرار دهند.
روز ۱۵ فروردین، ۸ فانتوم مسلح به بمبهای BL-۷۷۵ و MK-۸۲ از پایگاه نوژه بلند شدند و پس از ملاقات با تانکرهای سوخت رسان بر فراز دریاچه ارومیه و سوختگیری با قرارگیری در مسیر به سمت مرز عراق آماده ورود به خاک این کشور شدند، در همین زمان ۲ فروند جنگنده اف ۵ که از پایگاه تبریز پرواز کرده بودند برای انجام عملیات فریب و جلب توجه پدافند هوایی عراق به سمت پالایشگاه کرکوک یورش بردند و این گونه بود که فانتومهای ایرانی وارد خاک عراق شدند.
۸ فانتوم پس از مدتی پرواز در خاک عراق در میانه راه با دو تانکر سوخترسان دیگر برخورد، سوخت مورد نیاز خود را دریافت و به سمت پایگاههای اچ ۳ پرواز کردند و در نهایت با پرواز بر فراز این پایگاهها بیش از ۸۰ درصد تجهیزات موجود در آنها را نابود کردند. شدت حمله و غافلگیری به نحوی بود که پدافند هوایی عراق فرصت کوچک ترین واکنشی را پیدا نکرد و جنگندههای ایرانی بدون دغدغه تمام اهداف خود را با دقت بمباران کردند و نابود ساختند و فقط یک فروند جنگنده ایرانی دچار آسیب ناشی از برخورد ترکش شد، اما بقیه پرندهها با سوختگیری مجدد از هواپیماهای تانکر به سمت کشورمان ادامه مسیر دادند. البته پس از بمباران، نیروهای عراقی که متوجه موضوع شدند با به پرواز در آوردن هواپیماهای اسکرامبل خود در صدد رهگیری و انهدام هواپیماهای اف ۴ بودند که با مواجه شدن با جنگندههای اف ۱۴ مجبور به ترک منطقه شدند، این عملیات چنان در بین نیروهای هوایی نادر بود که تا همین امروز به عنوان برترین عملیات هوایی جهان شناخته میشود.
ارتش رژیم بعث در این عملیات ۶ فروند هواپیمای آنتونوف ۱۲، ۵ فروند سوخو ۱۷، ۲ فروند بمب افکن توپولف ۱۶، ۷ فروند میگ ۲۱، ۳ فروند میراژ اف ۱، ۱۰ فروند میگ ۲۳ و ۷ فروند بالگرد استراتژیک خود را از دست داد.
خلبانان حاضر در این عملیات در دو گروه الوند و شاهین تقسیم شده بودند. خلبانان گروه الوند عبارتند از؛ سرگرد فرج اله براتپور با ستوان محمد جوانمردی، سرهنگ قاسم پورگلچین با ستوان علیرضا آذر فر، سرگرد ناصر کاظمی با ستوان ابراهیم پوردان، سروان غلامعباس رضایی خسروی با ستوان محمد علی اکبر پور سرابی. گروه شاهین نیز از سرگرد محمود اسکندری با ستوان کاوه کوهپایه عراقی، سرگرد محمود خضرایی با ستوان اصغر باقری، سرگرد منوچهر طوسی با سروان حسین نیکوکار، سروان منوچهر روادگر با ستوان احمد سلیمانی تشکیل شده بود.
پس از حمله به اچ ۳ دستور داده شد سرود پیروزی از طریق صدا و سیما در سراسر کشور نواخته شود و برابر اظهار نزدیکان حضرت امام خمینی (ره) با شنیدن خبر موفقیت نیروی هوایی در اجرای این دستور، فرماندهی کل قوا بسیار خوشحال شد به طوری که از آغاز جنگ تا آن روز به این شادابی و خوشحالی دیده نشده بودند. در روز هجدهم فروردین ماه ۶۰ یعنی سه روز بعد از انجام موفقیت آمیز این عملیات طراحان و خلبانان و فرماندهان شرکت کننده در این عملیات را به حضور پذیرفتند.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/24959 |