ابوذر غفاری صحابی بزرگ رسول خدا(ص) نقل می کند: به سلمان و بلال می نگریستم که به سوی پیامبر می آمدند، ناگهان سلمان خود را بر پاهای رسول خدا افکند و آن را غرق بوسه کرد. پیامبر اکرم (ص) سلمان را از این کار بازداشت و فرمودند: «رفتاری که دیگران با پادشاهان خویش دارند، بر ما روا مدار. من بنده ای از بندگان خدایم. مانند سایر بندگان می خورم و همچون آنها مینشینم.» سلمان گفت: مولای من، تو را به خداوند سوگند میدهم که از فضل و فرزانگی بانو فاطمه (س) در روز قیامت برایم سخن بگو. پیامبر(ص) خندان و شادان به سلمان فرمودند: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، فاطمه(س) بانویی است که از پهنه رستاخیز، سوار بر ناقهای میگذرد، ناقهای که سرش را از خشیت خدا آفریدهاند و چشمانش را از نور حق تعالی...، جبرئیل از سمت راست فاطمه(س)، میکائیل از سمت چپ و علی (ع) در پیش و حسن (ع) و حسین(ع) از ورای وی میروند...، درحالی که اینان نرم و آهسته بر پهنه رستاخیز میخرامند، بانگی از جانب خداوند برمیخیزد: ای آفریدهها، چشمانتان را فرو بندید و سرهایتان را فرو افکنید که این فاطمه دختر پیامبرتان محمد و همسر علی امام شما و مادر حسن و حسین است که میگذرد.
در این هنگام فاطمه با دو جامه سپید بر تن از صراط میگذرد. وقتی بر بهشت قدم میگذارد، کرامت هایی را مینگرد که خداوند برایش فراهم آورده است، زبان سپاس میگشاید و میفرمایند: «سپاس خدایی را که اندوه را از ما زدود، براستی که پروردگار ما همواره میآمرزد و پاداش میبخشد، پروردگاری که ما را در سرایی جاودان جا داده است، سرایی که هیچ رنجی در آن به ما نرسد.(فاطر. 35)
در این حال خداوند به فاطمه (س) وحی می کند: فاطمه از من بخواه تا بر تو ببخشم و آرزو کن تا با برآوردنش، خرسندت سازم.
فاطمه (س) میگویند: پروردگار من، تو آرزوی منی و از آن هم فزونتری، از تو میخواهم که دوستداران من و عترت مرا به آتش نسوزانی.
خدای تعالی به او وحی می فرستد: فاطمه! به عزت و جلال و بلندمرتبگی خود سوگند که دو هزار سال پیش از آن که آسمان ها و زمین را بیافرینم، بر خویشتن پیمان بسته بودم تا دوستداران تو و عترت تو را در آتش عذاب نکنم. «جلد سوم تفسیر برهان علامه بحرانی نیز نقل شده است.»
در تفسیر آیه 23 سوره شوری که خداوند متعال می فرماید: «(ای رسول ما به امت) بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که موّدت و محبت مرا در حق خویشاوندان منظور دارید»
ابن عباس نقل می کند هنگامی که این آیه نازل شد، گفتند: ای فرستاده خدا، آنان که خداوند متعال ما را به محبت و دوستی شان امر فرمود، چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند: علی و فاطمه و دو پسران آنها.
پیامبر اسلام(ص) در جایی دیگر در اینباره فرمودند: «خدای تعالی پاداش و اجر مرا بر شما، مهر ورزیدن نسبت به اهل بیتم قرار داده است و من فردای قیامت از شما درباره محبت و دوستی تان با آنان، سؤال خواهم کرد.»
علی (ع) نیز میفرمایند: در سوره شوری درباره ما آیهای هست که وظیفه محبت به ما را جز مؤمن حفظ نمیکند.
صفوری شافعی از ابن جوزی نقل میکند: رسول خدا(ص) در شب عروسی برای فاطمه زهرا(س) پیراهن تازهای تهیه کردند و جامهای کهنه و وصلهدار نیز در نزدشان بود. در این هنگام سائلی در زد و گفت: از خانه رسول خدا جامه ای کهنه میخواهم. فاطمه زهرا(س) خواست که جامه وصلهدار را به وی دهد، و فرموده خدا در قرآن را به یاد آورد: «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون» (آل عمران92. ) «به نیکوکاری نمیرسید مگر آنکه از آن چه دوست میدارید، انفاق کنید.» پس جامه نو را به سائل داد.
وقتی که هنگام زفاف نزدیک شد، جبرئیل به محضر نبی اکرم(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله، پروردگارت سلام می رساند و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه سلام برسانم و برای فاطمه، توسط من جامهای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است.
آنچه باعث تأسف است آنکه با همه این فضایل و تأکیدات و سفارشات پیامبر مبنی بر نگاه داشتن حرمت و جایگاه فاطمه زهرا(س)، متأسفانه نیت های شیطانی و احقاد بدریه و کینههای رسوب شده، اجازه نداد امت اسلام از آن سرچشمه علم و ایمان و معرفت بهره مند شود و تنها چند روز پس از رحلت پیامبر(ص) حرمتش شکسته شد و جهان از نعمت وجودش محروم گشت.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/2709 |