مینا ارجمندپور، روانشناس و دکتری تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، به تبیین این مسئله پرداخت و گفت: احساس قدرت در خانواده همانند یک هرم وارونه است که پدر، مادر و هر یک از فرزندان بنا به جایگاهی که دارند در آن قرار میگیرند. در قاعده این هرم پدر و پس از آن مادر و سپس فرزندان اول و دوم و الی آخر جا میگیرند.
این روانشناس تاکید کرد: نقش پدر و مادر در رابطه ی فرزندان با هم و دعواها و چالشهای آنان مهم است، باید دانست که به هویت هر کدام از فرزندان احترام گذاشته و طوری با آنها برخورد کنیم که بدانند هر کدام منحصر به فرد بوده و هویت مختص خود را دارند. این مسئله ضروریست که از مقایسه فرزندان با هم پرهیز کرد، چون هر کدام از فرزندان خانواده، توانمندیهای متفاوتی داشته و در مسیر تربیت باید از مقایسه فرزندان به شدت دوری کرد. مقایسه کودک تنها در صورتی شدنی است که کودک را با خودش و گذشته اش مقایسه کرد، مثلا گفته شود: "قبلا نمیتوانستی بند کفشت را ببندی، اما الان میتوانی این کار را انجام دهی" یا "خودت توانایی از پله بالا رفتن را پیدا کردی".
ارجمندپور افزود: هر کودک با توجه به این که فرزند اول، دوم یا سوم است جایگاه بالاتری در هرم خانواده و نسبت به فرزندان بعدی خود دارد. معمولا از فرزند بزرگتر خواسته میشود تا در دعواهای خواهر برادری کوتاه بیاید، با جملاتی نظیر "تو بزرگتر هستی، خواهر یا برادرت کوچکتر است و باید مراعاتش را بکنی" مورد خطاب قرار میگیرند؛ اما در این مواقع فرزند بزرگتر تمایل دارد رفتارهای فرزند کوچک را از خود نشان دهد تا مورد توجه قرار گرفته و دیده شود، زیرا از بزرگ بودن خودش سودی نمیبرد و ترجیح میدهد کوچک باشد تا بتواند امکانات و خدمات را در خانواده داشته باشد.
ارجمندپور بیان کرد: اگر مسئلهی هرم قدرت به خوبی در خانواده جا بیوفتد، به فرزند کوچک این آموزش داده میشود که "کوچکتر از برادرش هست و باید از برادر بزرگتر اجازه بگیرد تا وسایلش را بردارد" یا "فرزند کوچک بداند احترام گذاشتن به خواهر یا برادر بزرگترش ضروری و مهم است".
وی گفت: باید به فرزندان کمک کرد تا جایگاه خود را در هرم قدرت خانواده بدانند و میل به رشد داشته باشند تا در ذهن شان شکل بگیرد که اگر بزرگتر شوند چه اختیارات و توانمندیهایی را پیدا خواهند کرد. فرزندان بزرگتر هم با آموزش صحیح میتواند جایگاه اصلی خودشان را دریافته و نسبت به بچههای کوچکتر خانواده احساس مسئولیت داشته باشد.
نقش پدر خانواده در پذیرش مسئولیت ضروری است، آرامش و امنیتی که فرزند در حضور پدر دارد، میتواند برای کمتر شدن مشکلات قبل از متولد شدن فرزندان دوم و سوم موثر باشد.
این روانشناس با اشاره به این که ممکن خانواده ی چند فرزندی در دعواهای خواهر و برادری کودکان به هم حسادت کنند، گفت: حتی حسادت فرزندان ممکن است نسبت به ارتباطی که فرزند دیگر با هر کدام از والدین دارد باشد و رو به رفتارهای اعتراضی یا پرخاشگرانه و دعوا با همشیر خود بیاورد. در این مواقع باید برای کودکی که نسبت به پدر و مادر و دیگر فرزند خانواده حسادت میکند، کارهایی که پدر و مادر برایش انجام داده اند را یادآوری کرد. اگر کودکی که حسادت میکند بزرگتر است باید بر توانمندیهای بیشتری که او دارد تاکید کرد تا از بزرگتر بودن خود احساس ارزشمندی کند. یا به کودک کوچک یادآوری کرد که به فرزندان بزرگتر احترام بگذارد.
وی اضافه کرد: مهم است فرزندان در محیطی رشد کنند که فضای آن سرشار از همدلی باشد و خواهران و برادران درکنار هم بتوانند هر احساسی اعم از خشم، ناراحتی، شادی و ترس را بروز دهند و به کودک حق بدهیم در ارتباط با دیگر فرزندان خانواده بتواند هر احساسی را درک کند تا به شناخت خودش و دیگران منجر شود و احساسات پدر، مادر، خواهر و برادرش را بشناسد.
این روانشناس کودک تاکید داشت: وقتی والدین تصمیم میگیرند چند فرزند داشته باید بدانند که مسئولیت و فرصتی که برای فرزندانشان میگذارند بیشتر میشود. خوب است برای هر کدام از فرزندان زمانهای اختصاصی برای گذران وقت داشته داشته باشیم تا در آن زمان به کارهای مورد علاقه آن پرداخت، حتی اگر کارهای درخواستی اش تکراری باشد.
همه این موارد در کمتر شدن دعواهای خواهر و برادری موثر است و باید دانست خانوادهای که چند فرزند دارند بهتر است برای نگهداری از آنها و نقشهایی که قبول کرده اند از اطرافیان کمک بگیرند. از سن سه سالگی به بعد بهتر است کودک در فضای مهد کودک قرار بگیرد تا مهارتهای رعایت نوبت و مشارکت را یاد بگیرد. اینکه در خانهای با وجود دو یا سه فرزند فضای مهدکودک تداعی میشود نادرست است چرا که لازم است هر کدام از فرزندان در فضای جداگانه هویت خود را کسب کنند و با تعامل دوستان خود را پیدا کنند.
وی بیان کرد: یکی از فاکتورهای مهم که در ارتباط مثبت بین فرزندان و دعوای کمتر آنها مورد توجه است، جدای از جنسیت فرزندان، فاصلهی سنی آن هاست. پدر و مادرهایی که تمایل دارند بیش از یک فرزند داشته باشند باید بدانند اگر فاصله سنی زیر ۱۸ ماه و بیش ۵ سال باشد میتوان مشکلات و مسائلی بیشتری را برای ارتباط فرزندان به وجود بیاورد.
این روانشناس گفت: دلبستگی ایمن از جانب پدر و مادر برای ارتباط موثر همشیرها مورد توجه ماست، کودکی که احساس امنیت میکند با خواهر و برادر خودش ارتباط بهتری خواهد داشت چرا که سلامت روان آن تامین شده است.
دعواهای بین فرزندان اگر از خود فراتر بروند باید مورد برسی کارشناسان قرار بگیرد و یک نسخه واحد برای همه وجود ندارد، اما همانطور که گفته شد سن و جنسیت فرزندان در این مسئله دخیل است. پدر و مادر باید بتوانند چالشهای میان فرزندان و احساسات آنان را کنترل کنند.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/29416 |