رامین مهمانپرست، سخنگوی سابق وزارت امورخارجه و سفیر سابق ایران در کشورهای تایلند، قزاقستان و لهستان، اعتقاد دارد در شرایط کنونی که اروپا بیشاز همه برای احیای برجام مشتاق است، اجرای طرحهایی در راستای تحول اقتصادی میتواند بهمثابه برگ برندهای برای حصول «توافق مثبت» در مذاکرات وین باشد. گفتوگوی همشهری با مهمانپرست را در ادامه میخوانید.
بحران اوکراین تا چه اندازه بر نیاز اروپا برای به سرانجام رسیدن مذاکرات هستهای با ایران اثرگذار بودهاست؟
طبیعی است که مذاکرات هستهای ایران و ۱+۴ از این بحران تا حد زیادی متأثر شده و تبعات آن، اروپا را وادار به پافشاری برای به نتیجه رساندن گفتوگوها با ایران و ایجاد گشایشی در بازارهای انرژی کردهاست، اما نخستین مسئلهای که باید به آن اشاره کرد، این است که ابتدا این موضوع را کالبدشکافی کنیم. اساسا ریشه این بحران نتیجه سیاستهای کدام کشورهاست و چه بازیگران و دولتهایی از بحران پدید آمده سود میبرند یا زیان میبینند؟ با توجه به تحولات بهوقوع پیوسته در این منطقه، طبیعی بود روسیه نسبت به در مخاطره قرار گرفتن امنیتملی خود واکنش نشان دهد.
تحولات اخیر در این منطقه اتحادیه اروپا را با چه مخاطراتی مواجه کردهاست؟
بهمحض پدید آمدن بحران در اوکراین، اروپاییها با ۲موضوع جدی مواجه شدند؛ نخست اینکه اگر قرار باشد در شرایط کنونی روسیه با کشوری که در حوزه نفوذ اروپا قرار دارد درگیر شود، امنیت آنها بهراحتی مورد تهدید جدی قرار میگیرد؛ چراکه آمادگی ورود به جنگی با ابعاد اینچنینی را ندارند؛ همانگونه که شاهد بودیم اوکراین قربانی شد و امنیت اروپا هم بهخطر افتاد. دومین موضوع این بود که اگر عکسالعمل اروپا به روسیه نظامی نباشد، باید در حوزههای سیاسی - اقتصادی متمرکز شوند که تحریمها برعلیه روسیه که با واکنش متقابل این کشور نیز مواجه شد، نمودی از این رویکرد است.
میتوان اینگونه تحلیل کرد که فشارهای وارد آمده بر اروپا بهدلیل اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه، آنها را برای به نتیجه رساندن مذاکرات برجامی با ایران مصممتر کردهاست؟
این موضوع بسیار تأثیرگذار بودهاست. اروپاییها زمانی که تحریمهای گستردهای را علیه روسیه اعمال کردند، پیشاز هر چیز با این واقعیت مواجه شدند که خودشان بیشاز همه آسیب میبینند. در شرایط کنونی حدود ۲۵کشور اروپایی از تحریمهای روسیه متضرر شدهاند؛ چراکه تقریبا ۱۸درصد از کل منابع انرژی مصرفی اروپا از روسیه تأمین میشود.
اساسا میتوان ایران را بهعنوان جایگزینی برای روسیه در بازار انرژی جهان درنظر گرفت؟
جایگزین کردن نفت روسیه، برای اروپاییها فرایندی پردردسر و البته هزینهبری بهحساب میآید؛ چراکه نیازمند ایجاد تغییرات بنیادین در پالایشگاههایی است که با ویژگیهای فنی مختص به نفت این کشور فرآوردههای مختلف تولید میکردند؛ بنابراین ایجاد تغییر در پالایشگاهها مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است که قطعا کشورهای اروپایی را متضرر خواهد کرد. اینجاست که مشاهده میکنیم نفت ایران، بهدلیل شباهت به نفت روسیه، میتواند بهعنوان بهترین جایگزین برای تأمین انرژی موردنیاز اتحادیه اروپا مطرح شود.
برخی معتقدند با توجه به اینکه اروپاییها بیشترین زیان را از جنگ در اوکراین متحمل شدهاند، اکنون بیشاز گذشته در پی مجاب کردن آمریکا برای بازگشت به برجام هستند. با این تحلیل موافقید؟
بررسی تحولات بهوقوع پیوسته در این حوزه اثبات میکند آمریکا تنها بازیگری است که از این بحران سود بردهاست. آنها با طراحی زیرکانه خود و تحریک اوکراین برای پیوستن به باشگاه اروپاییهای عضو ناتو، هم قصد آسیب زدن به روسیه را داشتند و هم میخواستند بهنوعی اروپا را بهدلیل تمایل به بحثهایی مانند «ادعای هویت مستقل»، «تشکیل ارتش اروپایی»، «حق عضویت ناتو» و... تنبیه کنند. درچنین شرایطی با گستردهتر شدن درگیریها در اوکراین، اروپا به ۲دلیل عمده برای نزدیکی بیشتر به آمریکا احساس نیاز کرد؛ نخست تهدیدهای امنیتی که در این فرایند متوجه اروپاییها میشد و دومین دلیل را نیز میتوان پدید آمدن بحران انرژی و موادغذایی دانست که نیاز اروپاییها به محصولات آمریکا را دوچندان کردهاست؛ بنابراین در شرایط کنونی اروپاییها بیشاز هر زمان دیگری به همراهی آمریکا برای فائق آمدن بر چالشهای خود نیاز دارند؛ موضوعی که در بحث گفتوگوهای هستهای و بازگشت ایران به بازار انرژی جهان نیز شاهد آن هستیم.
این نیاز تا چه اندازه میتواند بر سرنوشت مذاکرات تأثیر بگذارد؟
در شرایط پدید آمده بهدلیل دامنگستر شدن بحران اوکراین، ایران موقعیت ویژهای پیدا کردهاست؛ چراکه اکنون اروپا، بیش از هر زمان دیگری به انرژی ایران، برای فائق آمدن بر بحرانهای خود نیاز دارد. بههمین دلیل شاهدیم در هفتههای اخیر اروپاییها برای به نتیجه رساندن گفتوگوهای هستهای وین دست به تحرکات قابلتوجهی زدهاند.
در این میانه ایران چگونه میتواند نقشآفرینی کند؟
میتوانیم با بهکارگیری مدیریت مناسب، از شکاف بهوجود آمده میان شرق و غرب به نفع خود استفاده کنیم. همانگونه که مقاممعظمرهبری در صحبتهای اخیرشان بیان کردند، شرایط جدیدی در نظام بینالملل بهوجود آمدهاست و شاهد تغییر موازنه قدرت در ساختار نظام جهانی هستیم؛ بنابراین باید با برنامهریزی دقیق و کارآمد، از فرصت بهوجود آمده برای تغییر موازنه قدرت به سود خود استفاده کنیم.
با توجه با رایزنیهای انریکه مورا (معاون مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا) در تهران، تا چه اندازه میتوان به گشایش در مذاکرات امیدوار بود؟
در جریان جزئیات سفر مورا به تهران نیستم، اما میتوانم بگویم شرایط بهوجود آمده، بهویژه در بحران اوکراین، تمایل قبلی اروپاییها برای احیای برجام را تشدید کردهاست. ازسوی دیگر ما هم بهدنبال حق خود بودیم. پس دوطرف آمادگی لازم را برای توافق داشتند، اما اتفاقهای جدید و زیادهخواهی غربیها و بهویژه آمریکا، شرایط را پیچیدهتر کرد. بههر صورت معتقدم با توجه به بروز بحرانهای تازه در ساختار نظام بینالملل، اکنون غربیها باید با دستورالعمل مناسبتری به مذاکرات بازگردند و از موضع منطقی تحولات را بررسی کنند. همچنین آنها باید به آنچه در توافق هستهای سال۲۰۱۵ آمده بود، بسنده کنند و درخواستی فراتر از آن نداشته باشند و از مطالبات فرابرجامی دست بردارند؛ چراکه بحثهای فرابرجامی ارتباطی به آنها ندارد.
اروپاییها پیشاز سفر مورا به تهران تلاش کردند این حضور را (آخرین تلاشها برای احیای برجام) ارزیابی کنند. این موضوع را یک تهدید میدانید یا بلوف سیاسی؟
بهنظرم بیشتر بستگی دارد به شرایط اروپا و بهطورکلی غربیها که به چه نقطهای رسیده باشند. ازسوی دیگر باید شرایط داخلی خودمان را نیز مدنظر قرار دهیم. اگر در داخل راهحل مناسبی برای ایجاد گشایشهای اقتصادی داشته باشیم، هیچ تهدیدی برای ما از اهمیت ویژهای برخوردار نخواهد بود. باید با حل مشکلات اقتصادی برای گسترش رفاه عمومی و رونق معیشت مردم گامهای اساسی برداریم تا مسیر پیشرو را در تحولات جهانی با قدرت مضاعفی ادامه دهیم. اگر نتوانیم فشارهای اقتصادی را بهدرستی مدیریت کنیم، باعث خوشحالی غربیها میشویم و باید مستمرا شاهد طرح درخواستهای جدید ازسوی آنها باشیم. باید به نقطهای برسیم که احساس کنند در اعمال فشار و تهدید ایران اشتباه میکنند و نتیجهای بهدست نخواهند آورد.
اجرای طرح اصلاح ساختاری نظام اقتصادی کشور تا چه اندازه دراین زمینه موثر است؟
اجرای چنین طرحهایی نقش محوری در ناکام گذاشتن اهداف تحریمکنندگان دارد. مسئولان باید برای اصلاح ساختاری اقتصاد کشور، دست به اقدامهای بزرگ و شجاعانهای بزنند و برنامه جامعی دراین زمینه داشته باشند. باید با ایجاد هماهنگی مناسب میان مدیران، اجرای دستورالعملهای همهجانبه و پیشبرد طرحهای اقتصادی بزرگ، اقتصاد کشور را متحول کنیم تا بتوانیم با دستپر وارد موازنهسازی جدید در نظام جهانی شویم. مسئولان باید در این زمینه برنامههای ویژهای برای بهرهمندی از دیپلماسی اقتصادی داشته باشند. راهبری این حوزه ازسوی مجموعهای توانمند، میتواند به تحولات قابلتوجهی منجر شود. باید با الگو قرار دادن تحولات چشمگیر حوزه نظامی - دفاعی کشور، نقاط ضعف اقتصادی خود را رفع کنیم تا بتوانیم در شرایط جدید جهانی، نقشآفرینی موثری داشته باشیم.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/33492 |