نبرد مجازی یا جنگ سایبری که با انقلاب اطلاعات ظهور پیدا کرد، به نبردی اطلاق میشود که طرفین در آن از رایانه و شبکههای رایانهای به عنوان ابزار استفاده کرده و حملاتی را در فضای مجازی علیه یکدیگر انجام میدهند. تعریف دقیق این جنگ به باور کارشناسان میسر نیست، اما باتوجه به حملات سایبری صورت گرفته علیه برخی کشورها و بررسی ابعاد و نقاط اشتراکشان، میتوان به تعریفی نسبتا جامع دست یافت. براین اساس، جنگ سایبری را میتوان مجموعههایی از تکنیکها شامل جمعآوری، انتقال، حفاظت، ممانعت از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات عنوان کرد. با آغاز درگیریها در اوکراین، موضوع جنگ سایبری بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. در تازهترین اظهارات، «بردفورد لی اسمیت»، رئیس شرکت مایکروسافت، جنگ روسیه و اوکراین را «اولین جنگ بزرگ ترکیبی جهان» عنوان کرد که عرصه جهانی نبرد را به قلمرو مجازی کشانده است. همین چند جمله از زبان رئیس یکی از بزرگترین شرکتهای فناوری کافی است تا این موضوع را زیر ذره بین ببریم. تعریف جنگ سایبری، اهداف آن و به کارگیری ابزارهای مجازی در پیشبرد مقاصد سیاسی، ما را به واکاوی بیشتر در این زمینه سوق میدهد.
جنگ سایبری شامل اقدامات یک دولت-ملت یا سازمان بینالمللی برای حمله به رایانهها یا شبکههای اطلاعاتی یک کشور دیگر از طریق ویروسهای رایانهای و ایجاد اختلال در زیرساخت هاست. جنگ سایبری این پتانسیل را دارد که زیرساختهای دولتی و غیرنظامی را ویران و سیستمهای حیاتی را مختل کند و در نتیجه به دولت هدف آسیب برساند. این جنگ گاهی اوقات توسط سازمانهای تروریستی یا بازیگران غیردولتی انجام میشود که به دنبال پیشبرد اهداف یک کشور متخاصم هستند. نمونههای متعددی از جنگ سایبری موجود است، اما هیچ تعریف رسمی و جهانی برای آن وجود ندارد. ار مهمترین دلایل راه اندازی جنگ سایبری میتوان به موارد زیر اشاره کرد: جاسوسی، خرابکاری، اختلال در شبکه برق، حملات تبلیغی و نشر اکاذیب، اختلال اقتصادی و حملات غافلگیرکننده. برای تمامی موارد ذکرشده نمونههای عینی وجود دارد که در کشورهای مختلف رخ داده است. هدف جنگ سایبری «تضعیف، مختل کردن یا نابود کردن» یک ملت دیگر است. جنگ سایبری شبیه به جاسوسی سایبری است و این دو اصطلاح گاهی با هم اشتباه گرفته میشوند. بزرگترین تفاوت این دو آن است که هدف اولیه حمله سایبری مختل کردن فعالیتهای یک دولت-ملت است، در حالی که هدف اولیه جاسوسی سایبری دستیابی به اطلاعات اساسی است. حملههای سایبری بین کشورها نخستینبار در سال ۲۰۰۸، با حمله رژیم صهیونیستی و آمریکا به تاسیسات هستهای ایران شروع شد. در حمله سایبری، کشورها بدون اینکه به مرزهای هم حمله کنند نتایج دلخواه خود را به دست میآورند. این حملات هزینه کمی نیز دارند، چون تنها به تعدادی برنامه نویس نیاز است. این حملات همیشه در مقیاسهای بزرگ انجام نمیشود و اتفاقا باید از حملات جزئی ترسید، زیرا این حملات به راحتی قابل و شناسایی نیستند؛ مثل عوض کردن اطلاعات بانک خونی ارتش یک کشور!
«برد اسمیت»، رئیس شرکت مایکروسافت که اخیرا در نشستی درباره جنبه سایبری درگیری مسکو و کییف شرکت کرده بود، درگیری در اوکراین را نشان دهنده تغییر در عرصه جهانی نبرد عنوان کرد. اسمیت همچنین از این جنگ به عنوان نخستین جنگ بزرگ ترکیبی در جهان یاد کرد. در ادامه، رئیس مایکروسافت به نقش مهم این شرکت در درگیری روسیه و اوکراین پرداخت. براساس اظهارات اسمیت، مایکروسافت به دولت اوکراین کمک کرد تا به سرعت به سمت فضای ابری حرکت کند.
اسمیت تاکید میکند که اولین گلولههای جنگ در ۲۴ فوریه نبود که شلیک نشد، بلکه جنگ کمی قبل از آن و در فضای سایبری آغاز شد. به باور این متخصص حوزه فناوری، سلاحهای سایبری میتوانند با سرعت نور و بسیار سریعتر از هر سلاح مافوق صوتی در جهان حرکت کنند.
اسمیت در این نشست گفت مایکروسافت تلاش کرده تا به سرعت اطلاعات مربوط به حملاتی را که میبیند «به افرادی که میتوانند آنها را متوقف کنند» ارسال کند. شناسایی و امنیت برای دفاع از دولت اوکراین و زیرساختهای حیاتی این کشور در برابر حملات سایبری ضروری به نظر میرسید. به باور او، فناوری نقش بزرگی در جمع آوری شواهد مورد نیاز برای تعقیب مجرمان، به ویژه جمع آوری، حفظ و تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به تحقیقات جنایات جنگی دارد.
اسمیت فاش کرد با استفاده از تصاویر ماهوارهای، مایکروسافت یک الگوریتم هوش مصنوعی را توسعه داد «که میتواند هر بیمارستان، مدرسه و برج مورد حمله یا تخریب را شناسایی کند.» در پایان او از راههایی سخن گفت که مایکروسافت از طریق آنها تواناییهای عملیاتی عظیم خود را برای حمایت از اوکراین به کار گرفته و میگیرد، از جمله تماس با رهبران امنیت فناوری اطلاعات در اوکراین و همکاری با آنها، مسدود کردن دسترسی به منابع اطلاعات نادرست روسیه و کمک به عقبنشینی نیروهای روسی از اوکراین. حمایت از اوکراین فقط به این شرکت آمریکایی محدود نمیشود. بازیگران دیگری نیز در این صحنه حضور دارند.
«پل ناکاسون»، مدیر آژانس امنیت ملی آمریکا، اخیراً در شهادتی در مجلس سنای این کشور خاطرنشان کرد که پیش از شروع درگیری روسیه و اوکراین، فرماندهی سایبری آمریکا از اوکراین در فضای سایبری حمایت میکرد. به اذعان این مقام امنیتی، واشنگتن به کییف کمک کرده تا دفاع سایبری خود را تقویت کند. در واقع، مداخله آمریکا در بحران اوکراین از طریق فضای سایبری بسیار بیشتر از کمک تسلیحاتی به این کشور است. حمایت واشنگتن از کییف در تمامی جبهه ها، از جمله حمله و دفاع سایبری، آگاهی اطلاعات، اتصال دیجیتال و اطلاعات سایبری جاری و ساری بوده است.
از زمان آغاز درگیری روسیه و اوکراین، آمریکا بارها تاکید کرده که درگیر نبرد مسلحانه با روسیه نخواهد شد و از ایجاد منطقه پرواز ممنوع و آزمایش موشکهای بالستیک قاره پیما خودداری کرده است. این نشان از نگرانی آمریکا از امکان تشدید اوضاع و حتی آغاز جنگ هستهای با روسیه دارد. با این وجود واشنگتن در خط مقدم نبرد سایبری با مسکو بوده است. دلیل این کار آن است که ایالات متحده معتقد است با برتری فنی خود میتواند مقیاس و پیامدهای درگیری سایبری را به طور یکجانبه کنترل کند. اما این فرضیه به مثابه یک شمشیر دو لبه است؛ از آنجایی که اینترنت در تمامی جنبههای زندگی اجتماعی رسوخ کرده، وسعت و عمق تأثیر جنگ سایبری ممکن است خارج از کنترل هر کشوری باشد. در چارچوب جنگی به این وسعت، موقعیتها دقیقاً از خواستههای آمریکا پیروی نخواهند کرد و میتوانند باعث ایجاد خرابیهای غیرقابل جبران شوند. حملات سایبری به تأسیسات هستهای روسیه و درگیری سایبری مستقیم آمریکا با روسیه منجر به یک اشتباه محاسباتی خواهد شد. وزارت امور خارجه روسیه در بیانیهای آمریکا و ناتو را به دلیل به راه انداختن جنگ سایبری علیه مسکو با مشارکت طیف وسیعی از هکرها محکوم کرد. این یک هشدار جدی در خصوص «بازی خطرناک» واشنگتن در فضای سایبری است که احتمالاً باعث درگیری بین کشورهای دارای سلاح هستهای میشود.
کارشناسان فضای مجازی آمریکا را به راه اندازی جنگ نیابتی در فضای سایبری محکوم میکنند. آمریکا از چین و روسیه به عنوان دشمنان خیالی برای ترویج استراتژی سایبری خود برای «فرار به جلو» و «حضور مداوم» در این فضا بهره میگیرد. ایالات متحده عمیقاً در ایجاد قدرت سایبری اوکراین مشارکت دارد و از آن به عنوان پل ارتباطی برای شناسایی نزدیک، نفوذ شبکه و حملات سایبری علیه روسیه استفاده میکند و برای رویارویی سایبری با روسیه آماده میشود. این کشور به غیر از اوکراین، در منطقه آسیا و اقیانوسیه نیز همین رویه را پیش گرفته و به بهانه تهدیدات امنیت سایبری چین علیه همسایگان، آنها را به سمت «همکاری امنیت سایبری» با خود سوق میدهد. این استراتژی همان استراتژی استقرار سامانههای موشکی و ضد موشکی آمریکا در نزدیکی مرزهای چین و روسیه است که توان بازدارندگی و تهاجمی آمریکا را افزایش میدهد.
کارشناسان، فضای مجازی را فضای مشترک تمامی کشورها میدانند و معتقدند که واشنگتن باید انحصار در این فضا را کنار گذاشته و «بازی با توپ لمسی» در فضای مجازی را متوقف کند. برای دستیابی به فضای سایبری آرام و ایمن باید از ماجراجویی سیاسی در این فضا دست برداشت.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/33618 |