اولین مشکل ساپینتو این است که لیگ امسال را به هیچوجه نمیتوان با فصل گذشته مقایسه کرد. با احترام بهکار بزرگی که فرهاد مجیدی پارسال انجام داد و جام طلایی را برای آبیها به ارمغان آورد، فصل گذشته لیگ قدرتمندی نداشتیم. سپاهان البته مثل امروز پرمهره بود، اما کادری مثل مربیان فعلی را کنار خودش نمیدید. پرسپولیس در آتش حاشیههای خودساخته میسوخت، فولاد اعتمادبهنفس کنونی را نداشت و تراکتور هم یک سال اسفبار را پشت سر میگذاشت. امروز اما شرایط کاملا عوض شده است. تیمها به شکلی بیسابقه خودشان را تقویت کردهاند و انواع و اقسام مربی و بازیکن خارجی به لیگ افزوده شده است. در نتیجه همینطوری هم کار ساپینتو از مجیدی سختتر بود و طبیعتا باید فاکتورهایی مثل ناآشنایی او با شرایط فوتبال ایران را هم به این داستان اضافه کرد.
تکرار میکنیم که شرایط فنی لیگ برتر تا چند هفته آینده واقعا قابل تحلیل نخواهد بود و باید زمان بدهیم تا مربیان جدید، خودشان را در تیمهایشان نشان بدهند. مسئله عدمتوازن نیروی انسانی در استقلال اما، ربط زیادی به این داستان ندارد. آبیها به شکل بسیار عجیبی لیستشان را با انواع و اقسام مهاجمان پر کردهاند. این تیم به اندازه ۴ تیم فوروارد یا عناصر هجومی دارد. کوین یامگا، آرمان رمضانی و ارسلان مطهری از پارسال ماندهاند و امسال هم نفراتی مثل کاوه رضایی، سجاد شهباززاده، پیمان بابایی، محمد محبی و مهدی قائدی به این جمع افزوده شدهاند. تازه احتمال دارد چند نام را از قلم انداخته باشیم! باید زمان داد تا روشن شود کادرفنی بابت جمع کردن این همه مهاجم کنار هم استراتژی خاصی را دنبال میکرده یا تعدادی از خریدها صرفا جنبه «هیجانی» داشته است. مثلا واقعا نمیشود با جذب محبی و قائدی در فاصله فقط چند روز کنار آمد. بدیهی است که بیرون ماندن طولانیمدت گروهی از این مهاجمان میتواند برای تیم تولید حاشیه کند. این در حالی است که آشکارا میشد بخشی از این بودجه را صرف خرید هافبکهای طراح و تقویت خط میانی کرد؛ جایی که استقلال در گام اول نشان داد آنجا ضعف دارد.
همیشه هم اینطور نیست که تمام ابعاد یک شکست «منفی» باشد. اگر از ما میپرسید عقیده داریم باخت استقلال به سپاهان فوایدی هم داشت که ازجمله آنها میتوان به ترکیدن حباب توهم نزد آبیها اشاره کرد. حالا آنها بهطور کامل از جلد آن قهرمان بدون باخت خارج شدهاند و میدانند که برای بالا ماندن، باید سختتر تلاش کنند. تلنگر هفته اول هم خیلی بهتر از زمانی است که دیگر جایی برای جبران باقی نماند. به علاوه حفظ رکورد بیشکستی، خودش یکبار روانی مضاعف روی دوش تیم بود که بالاخره زمانی باید از بین میرفت. حالا بازیکنان استقلال آزادتر کار خواهند کرد. کلا هم «باخت» به معنی قهرمان نشدن نیست. گابریل کالدرون در شروع کارش با پرسپولیس ۳ شکست را تحمل کرد، اما در ادامه بخشی از بهترین نتایج تاریخ باشگاه را گرفت. ببینیم داستان استقلال و ساپینتو به کجا میکشد.
قرار نیست از پیروزی سپاهان برابر استقلال بیش از حد ذوقزده شویم و به ژوزه مورایس، سرمربی این تیم اعتبار اضافه و هیجانی بدهیم، اما واضح است که تیم اصفهانی در گام اول و در یک بازی بزرگ موفق شد از هواداران فوتبال دلبری کند. سپاهان در ورزشگاه آزادی، تیمی مخوف و سراپا حمله نبود که البته در بازی اول نمیشد هم چنین انتظاری از طلاییپوشان داشت اما آنها باهوش و فرصتطلب عمل کردند و عجیب نبود که بعد از بازی از کلیدواژه «مورینیو» در تحلیلها زیاد استفاده شد. خیلیها با توجه به سابقه طولانی همکاری مورایس با مورینیو، مدعی شدند تیزچنگی و استفاده سپاهان از فضا و ضدحملات، شباهت زیادی به الگوی معروف مورینیو داشته است. البته که برای قضاوت در این زمینهها خیلی زود است اما فعلا که سپاهان تیمی قابل احترام نشان داده است؛ درست مثل سرمربی زردپوشان که حضور او در نشستهای خبری قبل و بعد از بازی با استقلال با اقبال افکار عمومی مواجه شد. مورایس شخصیت آرامی دارد و مخصوصا زمانی که قبل از بازی، از تغییر فلسفه زندگیاش بعد از یک بیماری سخت سخن گفت، خیلیها را تحتتأثیر قرار داد. او سابقه فنی خوبی هم بهعنوان مربی و سرمربی دارد و با توجه به بضاعت انسانی سپاهان، بسیار سخت است که این تیم را مدعی جدی کسب عنوان قهرمانی ندانیم.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/35647 |