وی وارد سپاه شد و بعد از یک ماه از استخدامشدن برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی به جبهه شوش داوطلبانه عزیمت کرد و در برابر متجاوزان بعثی در کنار سایر رزمندگان به دفاع برخاست و با مجاهدتهای فراوان به خیل شهیدان پیوست.
در ادامه زندگینامه این شهید والامقام را میخوانید.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
شهید در محرومیت بزرگ شد و همراه پدر مرحومش به کشاورزی میپرداخت و از سال ۱۳۴۲ قبل از تبعید امام امّت، مبارزات خود را علیه رژیم آغاز نمود.
در آن بحبوحه اختناق که فساد بیداد میکرد با پخش نوار امام و غیره و عکس امام به کمک فرزندش مردم را به مبارزه دعوت مینمود و با تشکیل هیئت عزاداری حسینی فعالیت خود را گسترش داد و در سال ۱۳۴۹ به قم عزیمت کرد. در قم نیز در جلساتی که برای سینهزنی تشکیل میشد شرکت مینمود همیشه پای صحبت روحانیون بود.
در سال ۱۳۵۶ که انقلاب در رشد بوده در همدان فعالیت خود را گسترش داد و در چهلم شهدای قم و چهلم شهدای تبریز، مردم روستاهای اطراف را برای سخنرانی یکی از روحانیون جمع نمود و نیز در عید برای شهدا مجلس یادبودی گرفت که به همراه چندین نفر از برادرانش توسط جاسوسان رژیم به تهران فرستاده شد، ولی به لطف خدا انقلاب شد و نتوانستند ایشان را دستگیر کنند.
باید تذکر داده شود که قبل از انقلاب چند بار دستگیر و سپس آزاد شدند یکبار نیز در قم توسط یک ساواکی شناسایی و دستگیر شدند. افراد رژیم بعد از شکنجۀ زیاد و سیاه کردن بدن ایشان او را آزاد کردند.
بعد از انقلاب به علت مبتلا شدن به زخم معده به قم عزیمت کرد. یکبار از طریق بسیج جوان به جبهه غرب اعزام شد. ایشان را به علّت داشتن عکس شهید رجایی چندین بار تهدید به مرگ کردند؛ ولی این تهدیدها هیچ خدشهای در اراده آهنین ایشان نداشت.
در قم وارد سپاه شد و بعد از یک ماه از استخدامشدن به جبهه شوش داوطلبانه عزیمت کرد تا این که با اثبات لیاقت خود برای شهادت در سال ۱۳۶۱ در عملیات پیروزمندانۀ فتحالمبین شربت شهادت را نوشید و به لقاءالله پیوست و در تاریخ ۱۱ فروردینماه ۱۳۶۱ همراه دیگر همسنگرانش تشییع شدند.
آری این شهید از امامش درس گرفته بود. روحش شاد و روانش پرنور باد.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/51171 |