پـدر ایشان یک روحانی شناخته شده در منطقه بود. اما از لحاظ اقتصادی در وضع نامطلوبی به سر میبرد. آموزشهـای اولیه از جمله قرائت قرآن را در کنار پدر آموخت و برای ادامه تحصیلات، به ترتیب به نوشهر و تهران و پس از اخذ دیپلم به مشهد مقدس هجرت کرد و بیش از پنج سال در آنجا در حجرههای تنگ و تاریک با نهایت فقر و تنگدستی به کسب معرفت، روزگار گذراند و سرانجام به قم، پایگاه علم و معنویت، روی آورد.
وی از محضر بزرگان حوزه از جمله آیتالله بروجردی کسب فیض کرد. او در سخنرانیهایی که در مجامع مختلف انجام میداد از یک سو به ارشاد مردم به مبانی درست اسلام میپرداخت و اسلام خالص را معرفی میکرد و از سوی دیگر با افشــای مظالم رژیم، مردم را آماده شورش علیه حکومت طاغوت میکرد که بیشتر این سخنرانیها در نوشهر و اطراف آن از جمله علمده انجام میگرفت.
چندین بار به ساواک نوشهر احضار شد و پس از دو روز بازجویی آزاد گردید و بر فعالیت خود علیه رژیم ساواک افزود. به دلیل شرکت نکردن در مجالس دعای شاه، بارها مورد آزار و هتک حرمت و نیز تحت تعقیب ساواک قرار گرفت که به اجبار شبانه منطقه را ترک مینمود.
پس از پیروزی انقلاب، از زمانی که مسئله انتخابات مجلس شورای اسلامی مطرح شد، به اصرار مردم با توجه و آگاهی کامل به مسئولیت بزرگ نمایندگی، خود را کاندید کرد و در جریان انتخابات به کسانی که برای ایشان فعالیت تبلیغاتی میکردند، متذکر میشد که پس فردا نکند بگویند باید خواسته تکتک ما برآورده شود. باید خدمت به همه بشود و سرانجام ایشان با رأی مردم به مجلس راه یافت.
اینکه یک سال از تشکیل مجلس میگذرد، فعالیتهای ایشان و کارهایی که برای منطقه انجام داده است، گویای تلاش صادقانه این روحانی وارسته است. وی سرانجام در روز ۷ تیرماه ۱۳۶۰ به دست مزدوران امریکایی منافق، به آرزوی خود که همان شهادت بود نائـل آمد و در شهر قم، قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/53931 |