در دورانی که خرمشهر به اشغال دشمن بعثی درآمده بود مردم قم با آغوش باز پذیرای جنگزدگان خرمشهر شدند و از طرفی برای آزادی این قطعه از وطن ۲۰۰ شهید در عملیات آزادی خرمشهر تقدیم کردند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» وقتی در دوران دفاع مقدس تابلوی معروف خرمشهر تعداد جمعیت این شهر را ۳۶ میلیون اعلام کرد این تابلو یک شعار و حرف بدون پشتوانه نبود؛ زیرا زمانی که خرمشهر به اشغال دشمن بعثی درآمد رزمندگان از همه ایران برای آزادی آن گسیل شدند و شهدای زیادی از سراسر کشور برای آزادی این قطعه از خاک وطن تقدیم شد.
در این میان رزمندگان قمی که همواره در خط مقدم دفاع از این نظام و انقلاب حضور داشتند نیز از قافله عقب نماندند و در صف اول برای آزادی خرمشهر اعزام شدند در این زمینه و به مناسبت سالگرد آزادی خرمشهر با محسن بخشینیا رزمنده قمی دوران دفاع مقدس و برادر شهید ناصر بخشینیا به گفتگو نشستیم. قم فردا: از عملیات الی بیتالمقدس آزادسازی خرمشهر برایمان بگویید. بخشینیا: عملیات الی بیتالمقدس از روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ بهمنظور آزادسازی سرزمینهای اشغال شده توسط ارتش بعث عراق در جنوب استان خوزستان آغاز شد، منطقه این عملیات به وسعت ۵ هزار کیلومترمربع از شمال به ۱۵ کیلومتری شهر اهواز و منطقه عمومی هویزه و در شرق به رودخانه کارون و در غرب به مرز بینالمللی ایران و عراق و در جنوب به منطقه عمومی شلمچه و شهر بندری خرمشهر محدود میشد. قم فردا: عملیات الی بیتالمقدس عملیات جدیدی بود؟ بخشینیا: عملیات الی بیتالمقدس در استمرار عملیات رزمندگان اسلام بعد از عملیات ثامنالائمه (شکستن محاصره آبادان)، طریقالقدس (آزادسازی منطقه و شهر بستان)، فتحالمبین (آزادسازی ۲ و ۵۰۰ کیلومترمربع در شمال خوزستان) و با هدف نهایی بندر خرمشهر انجام شد.
ارتش بعث عراق در دو ماه اول شروع تجاوز به خاک ایران بعد از ۳۴ روز مقاومت مردمی، توانسته بود خرمشهر عزیز را به اشغال خود درآورد و روی دیوارهای این شهر مظلوم شعار جِئنٰا لِنَبقٰا (آمدهایم که بمانیم) نوشت و صدام اعلام کرد که اگر ایرانیها بتوانند به خرمشهر دست یابند، کلید بصره را تقدیمشان میکنم. قم فردا: عملیات الی بیتالمقدس چه مدتزمان برد و کیفیت آن را چگونه ارزیابی میکنید؟ بخشینیا: رزمندگان اسلام بعد ۲۳ شبانهروز حماسه، ایثار و جنگ سخت با حمایتهای ۳۶ میلیونی مردم مقاوم ایران اسلامی توانستند ضمن به اسارت درآوردن ۱۹ هزار افسر و سرباز ارتش بعث عراق و واردکردن تلفات و کشته به دشمن در سوم خرداد ۱۳۶۱ بعد از محاصره خرمشهر از مسیر شلمچه پیروزمندانه وارد شهر بندری خرمشهر شوند و نماز پیروزی را در مسجد جامع خرمشهر برپا کنند. قم فردا: نظر شما در مورد اینکه جمعیت خرمشهر در زمان آزادی ۳۶ میلیون نفر بود چیست؟ بخشینیا: در پی این پیروزی بزرگ که باعث شادی ۳۶ میلیونی مردم ایران و ناامیدی دشمنان شد و همه ملت ایران در آن نقش داشتند، حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی طی پیامی این پیروزی را از امداد الهی در دفاع مقدس دانستند.
توکل و توسل رزمندگان با انتخاب رمز یا علی بن ابیطالب برای این عملیات و نمایشی مخلصانه از جهاد در راه خدا، باعث شد که جمله نمادین «خدا خرمشهر را آزاد کرد» تیتر رسانهها شود. قم از ابتدا کنار خرمشهر بود
قم فردا: نقش رزمندگان قمی در آزادسازی خرمشهر چه بود؟ بخشینیا: رزمندگان قم با حمایت بیدریغ مردم قم و خانوادهها از ابتدای شروع تجاوز دشمن بعثی عراق در ۳۱ شهریور ۵۹ بهمنظور مقابله با ارتش بعثی در خطوط مقدم مانند کوت شیخ خرمشهر، خط پدافندی معروف به شیر در دارخوین و خط پدافندی شوش حضور یافته و در سدکردن پیشروی بیشتر دشمن نقش مؤثری داشتند.
رزمندگان قم در عملیاتی آزادسازی مناطق اشغالی از جمله عملیات الی بیتالمقدس نقش ویژه و مؤثری داشتند که در آن حماسه بیش از ۲۰۰ شهید تقدیم کردند.
رزمندگان قم در عملیات الی بیتالمقدس علاوه بر حضور در یگانهای ارتش جمهوری اسلامی ایران در قالب دو گردان نیروهای بسیجی در تیپ ۲۷ حضرت رسول و یک گردان در تیپ ۷ ولیعصر و یک گردان در تیپ ۱۷ قم و حتی در جهاد سازندگی حضوری حماسی و نقش مؤثری داشتند.
این حضور گسترده رزمندگان در جبهه بهخصوص در عملیات الی بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر یگان اختصاصی رزمندگان قم و استانهای مرکزی و سمنان و زنجان موجب شد که فرماندهان تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب را به این رزمندگان و استانها اختصاص دهند که در حین عملیات رمضان در تابستان ۶۱ سردار شهید مهدی زینالدین به فرماندهی این تیپ منصوب و بلافاصله تیپ ۱۷ به لشکر ارتقا یافت و تا پایان دفاع مقدس رزمندگان این لشکر جانانه از کیان انقلاب اسلامی و خاک پاک ایران اسلامی دفاع کردند. قم فردا: در آن زمان جنگزدگان خرمشهر در استانها و شهرهای دیگر اسکان یافتند آیا در قم هم حضور جنگزدگان را شاهد بودیم؟ بخشینیا: مردم مؤمن و انقلابی و ولایتمدار قم ضمن اعزام جوانان و فرزندانشان به جبههها حتی در اولین روزهای اشغال خرمشهر پذیرای خیل مردم جنگزدگان خرمشهری در قم شدند، حتی خانوادههای خرمشهری را در خانههای خود به مدت دو سه ماه میزبانی کردند تا اینکه کمپهای متمرکز در قم ایجاد شد.
قمیها مفتخر هستند که گلزار اختصاصی برای شهدای آزادی خرمشهر در دامان خود با ۶۰ شهید دارند و ۱۴۰ شهید دیگر قمی آزادی خرمشهر در گلزارهای شهدای دیگر قم به خاک سپرده شدند. اسکان عزتمندانه جنگزدگان خرمشهری در قم
قم فردا: از میزبانی مردم از جنگزدگان خرمشهری بیشتر برایمان بگویید. بخشینیا: جنگزدگان زن و مرد، کوچک و بزرگ، بیشتر عربزبان که در روزهای اول تهاجم ارتش بعث عراق در مهرماه ۱۳۵۹ از زیر آتش پر حجم و جلو آمدن و اشغال شهرهای خرمشهر، بستان، سوسنگرد ، هویزه و روستاهای اطراف و محاصره آبادان مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و به شهرهایی از جمله ماهشهر، شیراز، اصفهان، قم و...کوچ کردند.
گرچه جوانان این شهرها و روستاها در کنار نیروهای ارتش و سپاه بهاتفاق نیروهای مردمی اعزامی از شهرهای دیگر از جمله قم با مقاومت جانانه و حماسی خود مانع از پیشروی بیشتر دشمن بعثی و اشغال آبادان و سقوط اهواز شدند؛ اما هفته اول شروع جنگ خانوادههایی از جنگزدگان به قم آمدند در چند محل اسکانشان دادند از جمله بیمارستان علی بن ابیطالب فعلی، مدرسهای در خیابان ساحلی که بعدها مدرسه رزمندگان در آنجا مستقر شد، ساختمان قدیمی مدرسه دارالشفا در همسایگی مدرسه فیضیه و مهمتر بعضی خانوادههای قمی در منزل خودشان هم پذیرای خانوادههای جنگزده شدند. قم فردا: آن زمان اوضاع شهرها از جمله شهر قم چگونه بود؟ بخشینیا: روز و شبهایی بود که مردم قم بدون تجربه از جنگ و تجاوزی که دشمن تحمیل کرده بود در حیرت و ابهام بودند که چه میشود، البته فرمایش امام خمینی (ره) در شب اول و یا دوم شروع جنگ آبی بود بر آتش؛ که فرمود «دزدی آمده، سنگی انداخته و دررفته».
شبها مردم با توصیههای صدا و سیما پشت شیشهها و پنجره پارچههای ضخیم نصبکرده بودند و چراغهای ماشینها را رنگ آبی زده بودند تا خاموشی رعایت شود تا هواپیماهای دشمن شهر را تشخیص ندهند، غافل از اینکه حامیان صدام چنان صدام را تجهیز کرده بودند و این حمایتها را ادامه دادند که همین قم در سالهای بعد بارها مورد حمله هوایی قرار گرفت و دشمن چشمبسته چند بار قم را هدف موشکهای «اسکاد بی شوروی سابق» قرار داد (قم ۵۳ مرحله با هواپیما و ۱۳ مرحله با موشک مورد تهاجم قرار گرفت که در این حملات ۲۴۹ نفر شهید و یک هزار و ۱۹۲ نفر مجروح شدند.) قم فردا: نحوه میزبانی مردم از جنگزدگان خرمشهر چگونه بود؟ بخشینیا: در هفته اول شروع جنگ مردم قم علاوه بر پذیرا شدن از جنگزدگان به صورت خودجوش و مردمی به محل سکونت جنگزدگان میرفتند تا سرکشی کرده و نیازشان را برطرف کنند و همدردی کرده باشند.
چند تن از بانوان انقلابی و فعال از دوره مبارزات انقلابی گروهی را تشکیل دادند و با جمعآوری هدایای بانوان در روضههای خانگی و کمکهای مردمی مانند لباس گرم، نیازمندیهای ویژه مادران و بانوان و بچهها را جمعآوری کرده و با پول نقد به دیدار بانوان جنگزده میرفتند و ساعتی هم با آنها همنشین میشدند.
بانوانی قمی که در مهرماه ۵۹ در محدوده سنی سی تا سی و پنج سال قرار داشتند و خانهدار بودند در ادامه دفاع مقدس مادر شهید، همسر شهید و یا خواهران شهید شدند.
از جمله زنان معروف و فعال قم که حاجخانمهای انقلاب بودند حاجخانم موحدی مادر شهیدان موحدی، حاجخانم موقاری مادر شهید موقاری، حاجخانم شکوریان مادر شهید محمدجواد شکوریان فرد، حاجخانم اصفهانی مشهور مادر شهید ناصر بخشی نیا، حاجخانم یابنده مادر شهید محمد یابنده و دیگر بانوان و شیرزنان از قم که از شروع انقلاب اسلامی تا آخرین نفسها پایکار انقلاب اسلامی بودند. قم فردا: خاطرهای هم از آن دوران دارید؟ بخشینیا: مادرم نقل میکرد پنجروزی از جنگ گذشته بود و بهاتفاق خانم موحدی به مدرسه دارالشفا محل حضور جنگزدگان رفتیم چیزهایی هم با خود برده بودیم، پیرزن عربزبانی را دیدیم گوشهای نشسته بود و گریه میکرد و با زبان عربی مویه میکرد از همشهریهایش پرسیدم که چه میگوید، گفت «از خرمشهر که آمدیم عروسم پابهماه بود وارد قم شدیم درد سراغش آمد و دیگران عروسم را به بیمارستان بردند نمیدانم کدام بیمارستان رفته از او خبر ندارم، پسرم هم در خرمشهر در حال دفاع است» این صحبتها را که شنیدم فوری از مدرسه خارج شدم خودم را به تنها زایشگاه قم که ایزدی بود رساندم، از پرستاری در مورد خانم جوانی با مشخصاتی که پیرزن داده بود پرسیدم، گفت: اینجاست! چند روزی است که وضعحمل کرده؛ اما کسی سراغش نیامده و فارسی هم بلد نیست.
من را بر بالینش بردند، دیدم زن جوان سبزهرویی است و نوزاد پسری در آغوش دارد سلام کردم و نامش را پرسیدم، خودش بود با سرعت از زایشگاه خارج شدم و از نزدیکترین مغازه لباس نوزاد، شیرخشک و پوشک و... تهیه کردم و برگشتم هزینه زایشگاه را پرداخت کردم، زائوی جوان جنگزده را ترخیص کردم و در مدرسه دارالشفا به مادرشوهرش تحویل دادم از خوشحالی دست در گردن هم گریه کردند و من از آنها هم خوشحالتر بودم.
مادر من روز پنجم این نوزاد جنگزده بهاتفاق خانمهای دیگر با تهیه شیرینی و... در مدرسه دارالشفا با جمعکردن خانمها و دخترهای جنگزده دور پیرزن و عروسش مراسم پنجمین روز تولد نوزاد را میگیرند و قدم نورسیده را تبریک میگویند نورسیدهای که پدرش در کوچهپسکوچههای خرمشهر رزمنده است و از متر به متر شهر دفاع میکند و اگر نبود خیانت منافقین و بنیصدرها خرمشهر سقوط نمیکرد. قم فردا: از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید از شما سپاسگزارم. بخشینیا: من هم از شما سپاسگزارم و امیدوارم جوانان نسل جدید هرگز آن حماسه و دلاوریها را فراموش نکنند.