شاید بزرگترها راست میگویند؛ آن زمانها سفرهها کوچک بود و دلها بزرگ. وقتی کنار هم مینشستند، نه موبایلی بود که حواسشان را پرت کند، نه کسی آنقدر درگیر بحثهای مختلف جامعه بود. آن شب همه به فکر خانواده بودند. خانواده از هر چیزی مهمتر بود؛ اما چه شده که کسی جرئت مهمانی گرفتن و برگزاری مراسم شب یلدا را ندارد؟ شاید چون مراسم باید آن چنانی باشد و آبروی میزبان میان فامیل نرود! همه چیز باید جور باشد و میزبان هزینه گزاف پرداخت کند. آنها که جیبشان پر پول است، دچار ولخرجی و تجمل شدند و آنهایی که چندان پولدار نیستند و به قول معروف از طبقه متوسط هستند، بی خیال برپایی این دورهمی میشوند. معدودند کسانی که هم تعادل را در مخارج حفظ کنند و هم مراسم را با همدلی برگزار کنند.
قدیمترها به جای خرجهای زیاد امروزی و نگاه به دست دیگری، سبدهای خیریه داشتند. سبدی که حاوی میوه و خوراکی بود و جلوی در خانه قرار میگرفت. با این کار فقیری که حیا مانعِ درخواست وقت و بی وقتش از مردم بود، شکمش را سیر می کرد. آن فقیر با سبد خیریه از همان میوهای میخورد که فرد دارا در کنار خانواده اش تناول میکرد. اینگونه دلها به هم نزدیکتر میشد. واقعا آن سه دقیقه طولانیتر شدن شب یلدا، بهانهای برای یک عمل یا اعمال خیر بود.
صله رحم، صدقه دادن، ولیمه دادن، خوردن از میوههای بهشتی و ... همان اتفاقاتی بود که در این شب رخ میداد. حالا بازی با گوشی و تجمل گرایی جایگزین این کارهای خیر شده است. برخی اوقات پایبند ماندن به سنتها اهمیتی ندارد؛ اما وقتی این سنتهای حسنه، زیر تجملات آجیلها و سفرههای آن چنانی شب چِله خاک خرده است، باید آنها را با تلاش بیشتر زنده نگه داریم.
بازار آجیل شب یلدا بسیار عجیب و غریب است. قیمتها غیر استاندارد شده و عدهای سودجو، از آب گِل آلود گرانی ها ماهی میگیرند. در این شرایط باید بیشتر پایبند سنتهای قدیمی و ساده زیستی گذشتگانمان باشیم و از تجملات دوری کنیم.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/953 |