هر روز با یک شهید؛

فتح سرزمین قدس، موجب اتحاد مسلمانان می‌شود

در وصیت‌نامه شهید «کاشی زاده» می‌خوانید: به سرزمین قدس بروید و آن سرزمین مقدس را از دست این خیانتکاران دوران که همان اسرائیل غاصب باشد، باز پس بگیرید و همه مسلمانان دنیا با هم دست اتحاد برادری بدهید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» شهید علیرضا کاشی زاده در سال ۱۳۳۹ در شهر قم در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود.

 وی پس از چندی مجاهدت در منطقه عملیاتی والفجر ۸ در تاریخ یکم اسفندماه ۱۳۶۴، به علت مسمومیت گاز خردل به فیض عظیم شهادت نائل آمد.

 در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید.

 
 بسم‌الله الرحمن الرحیم

 به نام خداوندی که ما را آفرید و به ما هستی داد.

 با سلام و درود بر یگانه منجی عالم بشریت، آقا امام‌زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و نایب برحقش امام خمینی و امت شهیدپرور ایران.
 سپس با سلام و درود بر خانواده‌های شهدا و اسرا و مفقودین و مجروحین و معلولین که در راه اسلام جانبازی کردند و به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان خود، یعنی امام خمینی لبیک گفتند و به فوز شهادت که همان راه امام حسین «ع» بود رسیدند و من افتخار می‌کنم که شهادت نصیبم شود که ما خونمان از حضرت علی‌اکبر «ع» که بالاتر نیست که بر زمین بریزد چه خوب است انسان راه خدا را پیکار کند و همچنین راه انبیا و اولیا و امامان معصوم «ع» را برود.

 خدمت مادر عزیزم نور چشمم سلام عرض می‌کنم.

 مادرم از این که اگر یک‌وقت من شما را اذیت کردم مرا ببخشید؛ از روی ندانم‌کاری بوده است. شما خیلی حق به گردن من دارید.

 همچنین پدر عزیزم شما هم خیلی برای من زحمت کشیدید، خداوند به شما اجر و مزدش را در بهشت عنایت کند.

 خدمت برادر عزیز سلام عرض می‌کنم و از خدای بزرگ می‌خواهم که برادر جان، بتوانی در راه اسلام خدمت کنی و بتوانی اسلحه مرا برداری که از اسلام عزیز دفاع کنی و آرزوی شهیدان که همان باز شدن راه کربلا است به آخر برسانید.

 سپس به سرزمین قدس بروید و آن سرزمین مقدس را از دست این خیانتکاران دوران که همان اسرائیل غاصب باشد، باز پس بگیرید و همه مسلمانان دنیا با هم یک‌دست اتحاد برادری بدهید.

 با ندای رهبرمان بلکه روحمان و همه مسلمانان دنیا را از دست این زورگویان دنیا نجات دهید و به‌زودی‌زود ظهور آقا امام‌زمان نزدیک شود و آقا بیاید و جمال نورانی‌اش را ببینیم.

 خدمت همسر عزیزم سلام عرض می‌کنم.

 اعظم جان! فعلاً خدمت به اسلام واجب است و من هم باید خدمت کنم و از شما می‌خواهم که صبر زینب گونه داشته باشید و اگر یک‌وقت از دست من ناراحت شدید مرا عفو کنید.

 من اگر شهادت قسمتم شد در آن دنیا به شما قول می‌دهم که شما را شفاعت کنم؛ سپس خدمت پدر و مادرت سلام عرض می‌کنم و از آنها می‌خواهم که مرا عفو نمایند.

 اگر از دست من یک موقع ناراحت شدند و من از روی ندانم‌کاری این کارها را انجام داده‌ام و از همه فامیل و دوستان و آشنایان می‌خواهم اگر از دست من یک موقع اذیت شدند مرا عفو نمایند.

 همسرم اگر من شهید شدم شما می‌توانید دوباره از فامیل ما شوهر اختیار نمایید و از همه مهم‌تر اینکه اگر برادرم زن نگرفته بود تا وقتی که من زنده بودم و اگر من شهید شدم حتماً باید شما را برای همسری خود اختیار کند و برادر عزیزم اگر می‌خواهی من راضی باشم از دستت حتماً این کار را بکن.

 شما همسر خوبم به زیارت سوریه هم برو و به‌جای من اگر شهید شدم مادرم می‌آید با شما و من مقداری پول پهلوی پدرم دارم که از آن یک سال برای من نماز بده بخوانند.

 یک سال روزه و مقداری از آن را هم به جبهه بده و به فقرا و خمس آن را هم بده و اگر پولی باقی ماند بقیه آن را هم برای مسجد و تکیه امام حسین بده و ۳۰ تومان هم برای شلوار قهوه‌ای‌رنگ من جهت خمس به‌حساب امام بگذارید.

 در پایان از خدای بزرگ می‌خواهم که خداوند پدر و مادر مرا بیامرزد و من در روز قیامت حتماً شما را پدر و مادر خوبم شفاعت می‌کنم.

 ان‌شاءالله که رزمندگان اسلام به‌زودی‌زود به کربلا امام حسین برسند و همه ملت ایران به زیارت قبر آقا امام حسین بروند.
 خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه‌دار
 نمازجمعه را فراموش نکنید و همچنین دعای کمیل را به خانواده شهدا سرکشی کنید.




انتهای پیام/


http://javaneparsi.ir/47270
اخبار مرتبط

نظرات شما