پیش از واقعه!/ خاطراتی تلخ از اتفاقات اخیر دانشگاه تهران

دو هفته بعد از تصویب طرح در شورای فرهنگی دانشگاه تهران، تلاشمان شده بود بارها و بارها صحبت با معاونت فرهنگی که آقا! مجموعه دانشجویی را نمی‌شود درگیر التهاب کرد و عقب نشست. بیایید حرف بزنید. بیانیه بدهید، شفاف کنید، جواب؟ سکوت. انفعال. خنثی باش و بی‌خیال قانون‌مداری که دامنت لک نیافتد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، فاطمه بیدکی یکی از دانشجویان دانشگاه تهران اتفاقات اخیر این دانشگاه را از هفته های قبل از ماجرا را روایت کرده که در ادامه آمده است.

* پیش از واقعه!

« آنچه می‌خوانید پاره خاطراتی است تلخ برای پیش از ساعت دوازده و سی‌دقیقه روز دوشنبه ۹۸/۲/۲۴!
بعد از آن مصوبه شورای فرهنگی که حراست موظف شد قوانین فرهنگی را کامل اجرا کند و از بسیج گرفته تا معاونت فرهنگی و انجمن اسلامی و فلان و فلان در تصویبش سهیم بودند.

این دو هفته بعد از تصویب طرح در شورای فرهنگی، تلاشمان شده بود بارها و بارها صحبت با معاونت فرهنگی دانشگاه که آقا! مجموعه دانشجویی را نمی‌شود درگیر التهاب کرد و عقب نشست. بیایید حرف بزنید. بیانیه بدهید، شفاف کنید برنامه دانشگاه را. موضع دانشگاه را. قانون یا عدم قانون! مسئله این است. آقایان تصمیم گیر دانشگاه حواستان هست؟

جواب؟ سکوت. انفعال. خنثی باش و بی‌خیال قانون‌مداری که دامنت لک نیافتد. مهم هم نیست که تصمیم گیر باشی و مجری قانون!

چه می‌شد کرد؟ با حراست دانشگاه نشستیم. گفتیم و گفتند. حرفمان این بود قانون که شل بگیر سفت بگیر ندارد. قانون گذاری یکسان لازم است در هرجای دانشگاه. حراست هم وظیفه ارشاد ندارد که راه بیافتد تذکر بدهد. راه اجرای قانون مشخص است و این نیست. به حمدالله! پذیرفتند. تذکرها تمام شد.

بگذریم که رفقای انجمن اسلامی و انجمن صنفی‌مان شورش را درآورده بودند و قضیه تذکر به ابعادی که در بیانیه‌هایشان گفته بودند نبود.

این‌ها را هیچ‌کس نمی‌بیند. ولی بگذارید بگویم تا یک ساعت پیش از آن تجمع سخیف را... 

ما! ما بسیجیان که برخی هم دانشگاهی ها و رفقای غیر دانشجوی شان از سر لطف غیر قابل گفت وگو می‌نامند... داشتیم می‌دویدیم که دانشگاه بیاید در جمع معترضین و فضای گفت‌وگو ایجاد کند. گفتنی‌ها را که با تمام اصرارهای پیشین ما نگفت الان بگوید. حرفی اگر غیر هوچی‌گری هست بشنود. نگذارد استاد و دانشجو، دانشجو و دانشجو مقابل هم قرار گیرند. ناسلامتی مردمی که آن طرف نرده‌های سبز زیست می‌کنند به جمع این ور نرده‌ای ها می‌گویند نخبه!

این حرف‌ها یک ساعت قبل از تجمع زده‌شد. جناب دکتر سرسنگی، سلیمانی، به‌نژاد شنیدند و پذیرفتند و هر کدام کنشگری قرار بود داشته‌باشند و از ابتدای تجمع دکتر سرسنگی بیاید گفت‌وگو کند.

نیامدند و شد آن‌چه شد!

حالا مهم نیست که فحشش را ما می‌خوریم. کلا بسیجی‌ها فحش خورشان ملس است. بزن هرجایی را می‌خواهی خراب کن به هرحال یک جمع بسیجی هم هست تهش فضاحت‌هایت را گردشان بیاندازی...

بگذریم از این هم که بزرگواران در جمع دانشجوها هم که حضور پیدا کردند بی هیچ توانایی مدیریت فضایی بیانیه را شنیدند و نه عرضه اش بود نه عزمش که جمع را نگه دارند و لااقل جواب بدهند.

قانونی شروع کردیم. نخبگانی‌گونه پیش آمدیم و خواستیم ادامه پیدا کند. کوتاه نمی‌آییم که هم لگدش را بخوریم. هم هوچی‌گری‌اش را تحمل کنیم و هم فحشش را بخوریم. بعد هم رفقا بیایند بیانه‌ی تجمع غیر قانونی‌شان را بخوانند و بروند. مدیریت افتصاح دانشگاه را هم هیچ کس پاسخی ندهند.

بزرگواران! جناب دکتر سرسنگی. جناب دکتر نیلی محمود آبادی. راستش ما دلمان نمی‌خواهد دانشگاه تهران را عام و خاص، داخل و خارج کشور این طور بی دروپیکر و بی‌مبالات و ملتهب از بی‌مدیریتی ببیند. هستیم پای مطالبات قانونی‌مان.»



انتهای پیام/
http://javaneparsi.ir/8437
اخبار مرتبط

نظرات شما