مستوره صداقت روانشناس بالینی و زوج درمانی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب گفت: در نظر گرفتن تفاوتهای فرهنگی در ازدواج، خیلی اهمیت دارد. هر قوم و قبیلهای، آداب و سنت خاص خودشان را دارند. در هر نقطه از این سرزمین هرفرد یک لباس خاص میپوشند و زبان خاص خود را دارندو یک موسیقی خاص دارند. هرکدام یک فرهنگ متفاوت دارند. صحبت بد یا خوب بودن نیست، صحبت این است که افراد با این فرهنگ بزرگ شدند. وقتی دو نفر باهم ازدواج میکنند و وارد زندگی زناشویی خودشان خانواده میشوند. مردها به زبان خودشان صحبت میکنند و خانواده زن هم همین طور و در این جا مشکلاتی به وجود میآید. چون زن زبان خانواده مرد را متوجه نمیشود سکوت میکند و چیزی نمیگوید و خانواده همسر گمان میکنند، که عروس گوشه نشینی میکند و عروس هم فکر میکند که آنها بهش احترام نمیگذراند و محل نمیدهند و از همین جا اختلافات و دعوا شروع میشود یا در مراسم خواستگاری و مهریه اختلافات و نزاع اتفاق می افتد.
شاید دختر و پسر از لحاظ شخصیتی خیلی مشکلی نداشته باشند، ولی واقعیت این است که آدمها با آداب و رسومشان بزرگ شده اند و ما نمیتوانیم این آداب و رسوم که سالها با آن زندگی کرده است را یک شبه کنار بگذراند. مشکلی که جوانان دارند این است که فکر میکنند قرار است با همسرشان ازدواج کنند، نه این باور غلط است! شما قرار هست که با خانواده همسر ازدواج کنید. شاید با خاله و عمه همسرتان ارتباط نداشته باشید، ولی با پدر و مادر و خواهر و برادر همسرتان در ارتباط هستید و نمیتوانید قیدشان را بزنید. دو خانواده باید فرهنگ هایشان به یکدیگر نزدیک باشد و هرچی نزدیکتر باشد احتمال این که زندگی آرام تری داشته باشند زیاد است.
دو نفر گاهی هیچ مشکلی باهم ندارند، ولی به عنوان مثال میگویند: بابات اینو گفت، خواهرت اونو گفت و ... همه این رفتارها باعث نابودی زندگیشان میشود.
در بعضی از این اختلافات میتوان به اعتقادات مذهبی اشاره کرد؛ و ما ایده آلترین را بیان کردیم. خیلی از افراد را هم دیدیم که در شرق و غرب هستند یا در جنوب وشمال هستند و باهم ازدواج کردند و هیچ مشکلی برایشان به وجود نیامده است و زندگی آرامی هم دارند.
اختلافات فرهنگی عمدتا با مشاوره حل نمیشود، مگر اینکه یک نفر بخواهد خودش را سانسور کند یا دو طرف خودشان را سانسور کنند و باید از خواستههای خود گاهی اوقات چشم پوشی کنند و اگر این کار را انجام دهند شاید بتوانند در کنارهم زندگی خوبی داشته باشند.
اگر فرد بگوید براساس سنتهای خانواده من عمل کن و طرف مقابل بگوید براساس سنت خانواده من، اینجا ممکن است شاهد جنگ و دعوا باشیم.
ممکن است خانواده دختر یا پسر بگویند ما رسم داریم فلان لباس را تن بچه کنیم یا بچه باید زبان و گویش ما را یاد بگیرد و ...
کودک بین دو فرهنگ و سنت گیر میکند و گیج میشود. در اینجا یکی باید غالب بر دیگری باشد و بچه با یک فرهنگ یکدست بزرگ شود، اگر اینطور نباشد روی کودک فشار وارد میشود. ابعاد و پیامدهایی که میتوان اشاره کرد، عبارت است از:
۱- اختلاف والدین
۲- اختلاف نظر بین خود دو نفر
۳- اختلاف در تربیت فرزند و روابط اجتماعی
دختر و پسرهایی هم هستند که با فرهنگهای مختلف ازدواج میکنند و دو طرف میزان سازگاریشان بالا است و به قومیت همدیگر احترام میگذراند و زندگی قشنگی را دارند. این نکته مستلزم این است که دو طرف به بلوغ فکری و شخصیتی برسند. وقتی به این مرحله رسیدند، حتی یک ایرانی با یک خارجی میتواند ازدواج کنند، با اینکه فرهنگشان خیلی متفاوت است. پایه این ازدواج براساس بلوغ فکری و شخصیتی است.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/23151 |