بسمالله الرحمن الرحیم
در ابتداً مقدم شما علما، فرهیختگان، نخبگان علمی و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را گرامی میداریم، از تولیت آستان قدس رضوی قدردانی میکنیم که این کنگره عظیم علمی را فراهم کرده و گوشهای از حقوق علمای راستین دین را ادا میکند.
از محققان نامآور که با ارسال مقاله بر وزن علمی کنگره افزودهاند قدردانی میکنم.
محور اصلی این کنگره بزرگداشت مقام علمی و عملی سید مرتضی است، مرحوم خواجه طوسی وقتی در تدریس نام سید مرتضی را میبرد، میگفت: قال سید مرتضی صلوات علیه و برای رفع اعجاب حضار میفرمود: صلی علی مرتضی یعنی بر وجودش درود میفرستد،
راز این گفته آن است که ذات اقدس الهی در سوره احزاب نسبت به وجود مقدس پیغمبر اسلام (ص) میفرماید: نَّ اللَّهَ وَ مَلَآئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَآ أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ صَلُّواْ عَلَیْهِ وَسَلِّمُواْ تَسْلِیماً، خداوند و فرشتگان بر وجود مقدس پیامبر (ص) درود می فرستند.
در همان سوره مبارکه احزاب خداوند سبحان میفرماید:
هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۚ
خدا برای شما مؤمنین صلوات میفرستد فرشتگان خداوند بر شما صلوات می فرستند، تفاوت فراوانی در این دو آیه وجود دارد آنجا درود و صلوات بر پیغمبر است فرشتگان در جوار رحمت خداوند با هم صلوات می فرستند و در این آیه که سخن از صلوات بر مؤمنان است، فرشتگان آن جرات را ندارند که عهدهدار و حامل ارسال این صلوات باشند.
بنابراین مرحوم خواجه طوسی برای رفع اعجاز شاگردانش میفرمود چگونه من برای سید مرتضی صلوات نفرستم درحالیکه خداوند متعال بر مؤمنان اینچنین صلوات می فرستند.
سید مرتضی ازاینگونه علمای راستین بود که فخر محققان است، مرحوم صاحب جواهر که همان گونه که مستحضرید فقیه نامآوری است در این عصرهای اخیر بر عظمت فقهی صاحب جواهر نیامده است.
ایشان نام همه علما را احترام متعارف یاد میکند، وقتی نام مبارک خواجه طوسی میرسد میگوید: قال سلطان المحققین، خواجه یک فرد عادی نبود، از سرزمین خراسان فرد عادی برنخواست، این خواجه کسی است که بزرگان فقهی ما مانند صاحب جواهر از او بهعنوان سلطان محققین یاد میکند و همین خواجه طوسی در بردن نام سید مرتضی میگوید: قال سید المرتضی صلوات علیه، چنین کسی آستان قدس رضوی توفیق آن را پیدا کرد که مقامات علمی و علمی این سید بزرگوار (که فخر جهان اسلام است و در قرن ۴ و ۵ جزء نامآوران جهان اسلام بوده و هست) را جمعآوری و گرامیداشتش را محترم بشمارد.
مستحضرید که در ارث بزرگان دینی و عالمان وارثان انبیا هستند در ارث مادی که هنر نیست تا مورث نمیرد وارث چیزی از مورث به ارث نمیبرد.
در ارث علمی و معنوی که سید مرتضی از نامآوران اینگونه از ورثه انبیاء هستند همانطوری که اشاره شد در ارث مادی شرط مرگ مورث است اما در ارث علم شرط مرگ هوس، بردگی، شهوت، وهم و خیال است و تا زمانی که به وادی عقل نرسد، این انسان نمرده است تا نمیرد وارث انبیا نیست.
ارث معنوی شرط اصلیاش مرگ وارث است اما در ارث مادی شرط اولش مرگ مورث است.
سید مرتضی از نامآوران و بزرگانی بود که وارث علما و انبیا شد، این بزرگوار که در قرن چهارم و پنجم همانند مرحوم مفید جز نامآوران دینی و علمی بودند، آثار فراوانی داشت.
وجود مبارک امام رضا (ع) زمانی که خواست وارد این مرزوبوم شود و از نیشابور بگذرد از توحید سخن گفت.
از نظر ایمان، اعتقاد و اخلاق اولین وظیفه یک انسان کامل موحد بودن است یعنی شرک نورزد، اگر امام رضا (ع) فرمود: کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها.
سید مرتضی در تلاش و کوشش این است که بگوید که انبیاء و شاگردان آنها شرک نمیورزد و موحد محض هستند.
چون او شاگرد قرآن است و این خطر را قرآن گوشزد که بسیاری از مؤمنان به کفر و شرک آلودهاند، اکثر مؤمنین به شرک رقیق گرفتارند.
اگر کسی گرفتار خودبینی شد و کار را برای خدا و غیر خدا انجام داد گرفتار این آیه است: وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِکُونَ.
مقام والای اهلبیت عصمت و طهارت و اولیای خداوند اینگونه است که هیچ شرکی در عقیده و اخلاق، حقوق، اموال، رفتار، سنت، سیره، سلیقه راه ندارد و هیچ شرکی نمیورزند و جایی که گناه است به شرک میگردد.
تحلیل دقیق گناه به شرک برمیگردد زیرا اگر کسی خلافی را مرتکب شد، روی سهل بودن، اکراه، اجبار، اضطرار همه اینها قابلرفع شدن است ممکن آثاری شبیه قضا و ادا کردن دوباره را همراه داشته باشد اما جایی که گناه است، بهاجبار وجود دارد و نه اضطرار، یک کسی که نامحرم نگاه میکند یا گرفتار اختلاس میشود یعنی خدایا من هیچ عذری ندارم و حرف خودم را بر حرف تو مقدر میدارم، تحلیل دقیق گناه شرک است، در واقع هیچ گناه عمدی نیست مگر اینکه به شرک برگردد و این کارها در حرم امن اولیای الهی اصلاً راه ندارد.
سید مرتضی کتاب شریف تنزیه الانبیاء و بخشهای از علم کلام به انبیای الهی پرداخته است حتی در خصوص اولیا (ع) هم تلاش و کوشش کرد و نسبت به ائمه (ع) تا جایی که مقدور بود نزاهت آنها را بیان کرد بهطوریکه اگر کسی درباره امام رضا (ع) سؤال میپرسید که چرا ولایتعهدی را پذیرفت می فرمود همانطوری که امام علی (ع) سقیفه و شورای سقیفه را پذیرفت، به این معنا که اهلبیت (ع) اعلم و اصلح هستند و هیچ تخطی از دستور الهی در حرم امن اهلبیت (ع) وجود ندارد.
هم درباره سقیفه و همچنین در ولایتعهدی امام رضا (ع) سید مرتضی نظرات خودش را بیان کرد و در خصوص ولیعصر (ع) اظهارنظر کردند که او درعینحال که غایب است و بهتمامی وظایف خود عمل میکند.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/24378 |