«برنده باش» مسابقه جذابی است، آن هم در تلویزیون ما که ردپای چهرههای محبوب در آن کم پیدا میشود و سریال و برنامهها رنگ و بوی تکرار به خود گرفته اند.
برنده باش جذاب است، چون مجری جذابی دارد و فاصله بین موفقیت و شکست در آن خیلی کم است، گاهی مقداری ریسک پذیری میتواند میلیونها تومان سود نصیب افراد کند و گاهی اعتماد به نفس زیاد و انصراف ندادن میتواند کلی ضرر در پی داشته باشد؛ اما «برنده باش» با همه جذابیتها واقعاً یک مسابقه اطلاعات عمومی از جنس «مسابقه هفته» نیست که بتواند باعث رشد اطلاعات جامعه شود و بیشتر یک فعالیت تجاری است که گاهی تلاش فرد تناسبی با نتیجه اش ندارد و همین موضوع باعث ولع زیاد افراد برای شرکت چند باره در این برنامه میشود. در برنامه پنج شنبه شب وقتی گلزار از شرکت کننده مسن پرسید: با پولش چه خواهد کرد؟ او جواب داد:، چون دخترش روزی حدود ۱۶ ساعت روی اپ وقت گذاشته بخشی از پول را به او میدهد. جالبتر این که تلاش آن فرد برای شرکت چندباره در مسابقه به روزی ۱۶ ساعت کار دخترش محدود نشده و خود آن فرد هم روزی حدود ۸ ساعت وقت گذاشته و جمعا ۱۶۸ ساعت در هفته (یعنی ۷ تا ۲۴ ساعت) وقت گذاشته اند تا به مسابقه بیایند و شانس برنده شدن ۲۰۰ میلیون را پیدا کنند.
(ایشان درنهایت ۵ میلیون برنده شد.) در این بین چقدر هزینه کرده اند بماند و بماند که هزاران نفر دیگر هر کدام میلیونها تومان هزینه کرده و به جمع هشت نفر هم نرسیده اند. سوالهای اپلیکیشن به مراتب از سوالهای برنامه سختتر است و در خود برنامه هم سوالات عجیبی مطرح میشود، اما با این همه هنوز کسی از ۱۰۰ میلیون تومان فراتر نرفته است و بیشتر افراد در نهایت بین پنج تا ۱۵ میلیون تومان برنده میشوند که در برابر تلاش شبانه روزی و هزینهای که کرده اند عدد قابل توجهی نیست. با این همه چرا هنوز هزاران نفر دنبال شرکت در این مسابقه هستند؟ در پرونده امروز به ابعاد مختلف این برنامه میپردازیم.
محاسبه سر انگشتی هزینه لازم برای راهیابی به قسمت تلویزیونی برنامه «برنده باش»
۳ تا ۵ میلیون هزینه شرکت در مسابقه
کمتر فردی است که دوست نداشته باشد با پاسخ دادن به ۱۵ سوال، هم اطلاعات عمومی اش را در یک برنامه پربیننده تلویزیونی محک بزند و هم برنده ۲۰۰ میلیون تومان شود. آن چه در این بین کمتر به آن توجه میشود، تلاشهای مادی و صرف زمان زیاد شرکت کنندگان برای حضور در این برنامه است. همان طور که میدانید، شروع این مسابقه از نصب اپلیکیشن این برنامه روی تلفن همراه شروع میشود. بعد از نصب اپلیکیشن شما میتوانید مسابقه را شروع کنید و به سوالات پاسخ دهید و امتیاز بگیرید.
قیمت هر سوال بیش از ۸۰ تومان!
بازی موبایلی «برنده باش» با پرداخت درون برنامهای به این صورت است که به ازای پاسخ درست، ۱۰۰ امتیاز
میگیرید و در صورتی که پاسخ اشتباه بدهید یا سوالی را رد کنید، برای به دست آوردن سوال جدید و کسب امتیاز
میتوانید از بستههای تشویقی و پولی استفاده کنید. به طور مثال با خرید بسته ۲۵۰۰ تومانی تعداد ۳۰ سوال به شما تعلق میگیرد. طبق این تعرفه، قیمت هر سوال ۸۰ تومان است. همچنین شما میتوانید با بسته ۵ هزار تومانی تعداد ۷۵ سوال، ۱۰ هزار تومانی ۲۰۰ سوال و ۲۰ هزارتومانی ۵۰۰ سوال بخرید.
امتیاز لازم برای قرار گرفتن بین ۸ نفر برتر
همان طور که گفته شد به ازای هر سوال صحیح ۱۰۰ امتیاز به کاربر اپلیکیشن برنده باش اعطا میشود. در هر هفته هشت نفر اول که بیشترین امتیاز را کسب کرده باشند، یعنی به تعداد بیشتری سوال پاسخ داده باشند در دو شب به مسابقه اصلی دعوت خواهند شد. طبق آمار برخی هفته ها، یک شرکت کننده برای قرار گرفتن بین هشت نفر برتر باید حداقل سه و نیم میلیون امتیاز کسب کند. البته بعضی هفتهها این عدد به چهار میلیون و بیشتر هم میرسد. همان طور که میدانید امتیازات تمامی کاربران به صورت هفتگی صفر میشود تا امکان رقابت به صورت یکسان بین تمامی کاربران فراهم شود و صد البته همه مجبور باشند دوباره سوال بخرند.
هزینه حضور در برنامه
با توجه به این که هشت نفر برتر اپلیکیشن باید حداقل سه و نیم میلیون امتیاز کسب کنند و هر پاسخ درست ۱۰۰ امتیاز دارد، نفرات برتر باید در مدت یک هفته به ۳۵ هزار سوال پاسخ صحیح بدهند تا شانس حضور در برنامه را داشته باشند. باتوجه به این که امکان پاسخ دادن صحیح به ۳۵ هزار سوال بدون هیچ خطایی وجود ندارد، یک کاربر در خوش بینانهترین حالت به ازای هر سه سوال، موفق میشود به یک سوال، پاسخ صحیح بدهد؛ بنابراین باید حدود ۱۰۰ هزار سوال بخرد تا خیالش برای قرار گرفتن بین هشت نفر برتر اپلیکیشن و حضور در برنامه راحت شود. برای دریافت ۱۰۰ هزار سوال باید ۲۰۰ بسته ۵۰۰ تایی خرید که هر کدام ۲۰ هزار تومان قیمت دارد. با یک حساب سرانگشتی، هر شرکت کننده در مرحله تلویزیونی باید حداقل چهار میلیون تومان برای خرید سوالها هزینه کند.
هر ۶ ثانیه یک پاسخ!
نکته جالب دیگر درباره زمان پاسخ دادن به سوالات است. همان طور که میدانید، یک هفته ۶۰۴ هزار و ۸۰۰ ثانیه است؛ بنابراین کاربری که باید به ۱۰۰ هزار سوال در یک هفته پاسخ دهد، تنها شش ثانیه برای هر پاسخ فرصت دارد وگرنه از قافله نفرات برتر عقب میافتد و شانسی برای نشستن در مقابل گلزار نخواهد داشت.
نگاهی به تاثیر سوالات مسابقه «برنده باش» بر میزان مطالعه شرکت کنندگان
عروس دریایی تصمیمات عاقلانهتری میگیرد یا فیل؟
محمدعلی محمدپور| روزنامهنگار
«شرکت کننده مسابقه، در هفته گذشته چند ساعت مطالعه داشته است؟» این سوالی است که محمدرضا گلزار، مجری مسابقه «برنده باش» از خود شرکت کنندگان یا همراهان آنها میپرسد. البته اصل این سوال که درباره میزان مطالعه شرکت کنندگان مطرح میشود خیلی هم اتفاق خوبی است و میتواند آنها را به مطالعه تشویق کند، اما در همین زمینه چند پرسش تامل برانگیز پیش میآید.
سوال اول این است که: «با توجه به سازوکار موجود، آیا کسی که موفق به شرکت در مسابقه میشود اصلا فرصتی برای مطالعه به معنای واقعی پیدا میکند؟»، چون رویه این گونه است که برای رسیدن به رتبه یک تا ۸ و امکان حضور در برنامه، یک فرد به اتفاق حداقل یکی دو نفر از اطرافیانش باید یک هفته خواب و خوراک و کار خودشان را کنار بگذارند و پای اپلیکیشن برنامه بنشینند. یک هفتهای که باید مدام بسته سوال بخرند و به حدود ۱۰۰ هزار سوال داخل اپلیکیشن پاسخ بدهند. طبیعتا کسی که باید به این تعداد سوال جواب دهد اصلا امکان فکر کردن به سوالات را پیدا نمیکند و باید به صورت رویهای ماشینی فقط پشت سر هم، صفحه را لمس کند.
سوال دوم این است که: «عمده سوالاتی که در اپ برنامه یا در خود مسابقه مطرح میشود اصلا چه ربطی به مطالعه دارد؟» مثلا این که شرکت کننده بداند «رنگ مورد علاقه خانم سحر قریشی چیست؟»، «واحد پول کشور میانمار کیان است، کیار است یا کیات؟»، «روده توی شکم گراز چند تا پیچ میخورد و چند متر است؟» یا «عروس دریایی توی زندگیاش، تصمیمات عاقلانهتری میگیرد یا فیل؟» اساسا چه کمکی به کتاب خوانتر شدن شرکت کنندهها میکند و چه کاربردی در زندگی دارد؟
در این شرایط وقتی برنامهای ادعا میکند میخواهد میزان مطالعه و اطلاعات مردم را بالا ببرد آیا نباید سازوکار درستی وجود داشته باشد که بتواند افراد را به معنای واقعی به مطالعه دعوت کند؟ در این برنامه سوالات کمی درباره تاریخ ادبیات، معماری، روان شناسی، تاریخ، جغرافیا، ورزش، جامعه شناسی، سینما و... مطرح میشود و زیست شناسی و پزشکی بیشترین سهم از سوالات را دارد. در حالی که اطلاعات عمومی غیر از جنبههای کاربردی باید متنوع هم باشد. شما اگر بهترین کتابهای چندسال اخیر را هم خوانده باشید بدون محفوظات و بدون کاربرد نمیتوانید در «برنده باش» تا پنج میلیون تومان برسید.
چرا داوطلبهای شرکت در «برنده باش» برای ورود به این برنامه، پول و زمان زیادی صرف میکنند؟
چیزی شبیه قمار در تلویزیون
دیده شدن، ارتباط نزدیک با سلبریتی دور از دسترسی که گذشتن از سد محافظانش کار راحتی نیست و احتمالِ برنده شدن مقدار قابل توجهی پول، دلایلی است که میتوانیم به کمک آنها شرکت مردم در مسابقه «برنده باش» را توضیح بدهیم. اما سازوکار ورود به این برنامه به شکلی است که دلایل بالا را ناقص و نارسا میکند؛ قرعهکشی و سنجش اطلاعات عمومی، مسیرهای معمول شرکت در مسابقههای تلویزیونی است، اما برندهباش مسیر متفاوتی را برای خودش انتخاب کرده؛ روشی که ظاهرا اطلاعات عمومی داوطلبها را میسنجد، ولی درواقع تکیهاش روی زمان و پول است. آزمون ورودی بیشتر از آنکه دانستههای افراد را بسنجد، آنها را وارد مبارزه میکند؛ «بجنگ! سوال بخر! سریع باش! برای بردن چیزی که احتمال بهدست آوردنش زیاد نیست، ریسک کن». سازوکاری که معلومات عمومی و هوش در آن به هیچ وجه به اندازه صرف پول و وقت گذاشتن دخیل نیست. شرکتکنندههایی که دوباره و چندباره در مسابقه حاضر میشوند و کسانی که به گفته خودشان در روزهای منتهی به حضور در برنامه ساعتهای زیادی مشغول جواب دادن به سوالات بوده و پول زیادی هم خرج کردهاند، ذهن خود را به جای تلاش برای شرکت در یک مسابقه جذاب اطلاعات عمومی به سمتِ تلاشی عجیب برای یک شبه پولدارشدن میبرند. تلاشی که تقریباً برای بیشتر کسانی که حتی موفق به حضور در برنامه شده و جوایز حدود پنج تا ۴۰ میلیونی را هم برده اند نتیجه درخشانی محسوب نمیشود. حساب هزاران نفر که هنوز به برنامه راه پیدا نکرده اند نیز جای خود دارد. هر چند سازوکار اصلی این برنامه شباهتی به قمار ندارد، اما استدلالهایی که روانشناسی در توضیح اعتیاد به قمار در اختیارمان قرار میدهد، به ما کمک میکند بفهمیم چرا افراد به میل خود زمان زیاد و پولشان را روی شرکت در یک برنامه تلویزیونی سرمایهگذاری میکنند. درباره دلایل وابستگی به قمار، از چهار پاداش نام میبرند؛ «پاداش مالی»: بردهایی که شخص هرازگاهی به دست میآورد (امتیازهای بالاتر و امکان مقایسه خود با دیگران در اپلیکیشن و جایزهای که مسابقه به فرد میدهد.) «پاداش روانشناختی»: احساس لذتی که در اثر بالا رفتن آدرنالین بهدست میآید. «پاداش اجتماعی»: تحسینی که بهخاطر برد، از طرف دیگران نصیب شخص میشودو «باخت میلیمتری»: از قویترین پاداشهایی که علم روانشناسی شناسایی کردهاست. باخت میلی متری یعنی شخص در شرایطی ببازد که به برد بسیار نزدیک بودهاست. باخت میلیمتری به فرد این بازخورد را میدهد که اگر بارِ دیگر بیشتر تلاش کند، برنده خواهدشد؛ این اثر به قدری قوی است که گاهی پاداش حاصل از باخت میلیمتری از پاداش برندهشدن هم بیشتر است. چیزی که از بیرون، شکست بهنظر میرسد؛ یعنی صرف هزینه و زمان بدون رسیدن به موفقیت، برای کسی که از لحاظ روانی و فیزیولوژیک درگیر بازی شدهاست، باخت میلیمتری بهشمار میرود و امید به برنده شدن را تقویت میکند. نکته دیگری که استقبال از برنده باش و به خصوص شرکت چند باره برخی شرکت کنندگان را توجیه میکند، علاقه اجتماعی ما به پول بادآورده است؛ گواه آن هم قرعهکشیهای بینهایت و وعدههای عجیب و غریبی است که مردم را به سرمایهگذاری در بانکها و خریدن محصولاتی خاص و پیامک زدن به برنامههای تلویزیونی ترغیب میکند. رویای راحت بهدست آوردن چیزی که رسیدن به آن از مسیر طبیعی و معمول سخت یا غیرممکن است، انگیزه و محرک فوقالعادهای به افراد تزریق میکند؛ جز تعدادی اندک و قشری خاص، بقیه مردم چندسال و چقدر باید تلاش کنند که ۲۰۰ میلیون تومان پول توی حسابشان داشتهباشند؟
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/2498 |