آداب پیشواز رمضان در خراسان شمالی
درمنطقه خراسان شمالی از دیرباز با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان جنب و جوشهای مردم آغاز میشد و مردمان پاک و بی آلایش خالصانه خود را آماده میهمانی خدا میکنند.
با نزدیک شدن این ماه مردم استان برای نظافت خانه و کاشانه و مسجد محل خود اقدام میکنند و در واقع با نظافت و خانه تکانی به پیشواز بهار قرآن میروند تا بتوانند با فراغت و آسودگی خیال به انجام تکالیف دینی خویش بپردازند.
دراین نظافت عمومی پیر و جوان، زن و مرد برای پاکیزگی خانه، محله و مسجد و تکایای خود دخیل می شوند، فرشهای خانه و مساجد را میتکانند و وسایل آشپزخانه مساجد را شست و شو میدهند.پس از اتمام نظافت منازل و مساجد نوبت به نظافت شخصی میرسد، در گذشته نه چندان دور در شش یا هفت حمام موجود در بجنورد قدیم جای سوزن انداختن نبود، حمامهایی چون حمام سراب، حمام جاجرمی ها، کوثر، حمام نور، حمام رجاییان و حمام ملاک که دو شیفته میشدند و آتش آنها نیزلحظهای خاموش نمیشد.
بیدارباش سحری با چاوش خوان ها و طبل زنی
درزمانهای گذشته تشخیص زمان دقیق سحری به دلیل نبود امکانات مشکل بود بنابراین افراد از طریق حرکت ستارهها زمان سحر را تشخیص میدادند.
عشایرو کوچ نشینان و چوپانهای خراسان شمالی چون بیشتر وقت خود را در بیابان سپری میکردند از این روش برای تشخیص سحری استفاده میکردند و در هنگام سحرنیز افراد خوش الحان با چاوش خوانی مردم منطقه را برای خوردن سحری بیدار میکردند.
در مناطقی که چاوش خوان وجود نداشت افراد با کوبیدن بر تشتهای مسی که به اعتقاد آنان موجب ایجاد فضایی معنوی شده و آرامشی خاص به فضا میبخشید مردم را به عبادت کردن و خوردن سحری دعوت میکردند.
در بجنورد در زمان سحری دو طبل نواخته میشد، طبلهایی آهنگین که هر کدام دارای معانی خاصی بودند.شنیدن صدای طبل از پشت بام حمام سراب در همسایگی مسجد حاج شیخ احمد، از شیرین ترین خاطرات بسیاری از شهروندان بجنوردی است که هیچ گاه از ذهن آنان زدوده نخواهد شد.آن هم نواختن طبلی بود که قبل از اذان صبح برای بیداری مردم و صرف سحری، در پشت بام نواخته میشد.
شکل طبل از ساج چدنی بود که پوست گوسفند بر روی آن کشیده شده بود. آخرین فردی که سالها آن رامینوا خت، پیر مردی بود کوتاه قد به نام حسین که با نام نیای مادریاش شناخته می شد.« حسین خاور» نیمه شبان با تمام قدرت، طبلش را با نوایی آهنگین می کوفت تا در خلوت صبحگاهان آن روزگار که سراسر شهرمان بجنورد، درسکوتی عمیق فرو رفته بود، مومنین برای صرف سحری بیدار شوند.
در فصل زمستان که امکان بردن طبل به پشت بام حمام وجود نداشت آن را بر روی چارپایهای چوبی در وسط خیابان می گذاشتند که قبل از آن در شبهای یخبندان با ریختن بنزین و آتش زدن کف خیابان، مقداری از برف و یخ را کنار می زدند تا نواختن را شروع کنند . با کمی فاصله، تلی از هیزم را هم آتش میزدند تا به محض سرد شدن پوست آن را دوباره گرم کنند که در مجموع شش بار طبل گرم می شد.
زمان نواختن 2 بار قبل از اذان صبح بود. باراول 2.5 ساعت مانده به اذان و بار دوم 1.5 ساعت تا مومنین برای صرف سحری فرصت داشته باشند. نواخت طبل توسط 2عدد چوب نازک اجرا میشد که مضمون آهنگ در طبل اول پیامی فارسی را بازگو می کرد «پیرزن پیرزن پاشو پلو دم کن » و در طبل دوم با گویش ترکی بدین مضمون که «تو پلو بیشِر غازانِه دیشِر» به معنای « پاشو پلو بپز، دیگ را پایین بگذار».
در فاصله ی گرم کردن طبل به وسیله ی آتش، شیپوری را هم می نواختند تا صدای موسیقی قطع نشود. این کار با راه رفتن از مقابل گرمابه تا دروازه قبله انجام میشد. روز عید فطر و گهگاه یکی دو روز مانده به آن، نوازنده ی طبل با گرفتن سینی گرد کوچکی در دست و گذاشتن شیپور در داخل آن، از مقابل مغازههای محل میگذشت تا هزینه ی تعویض پوستهای پاره شده و زحمتی که در ماه رمضان برای آن ها کشیده را باز ستاند. اما هنگامی که صاحب مغازه حضورش رامتوجه نمیشد با دمیدن لحظهای کوتاه در شیپور، خنده وشادمانی را به همه ارزانی می داشت ودوباره به راه میافتاد.
اواخر دهه ی چهل و اولین سالهای دهه ی پنجاه، آخرین روزهای عمر حسین خاور بود که با مرگ او، نواختن طبل وشیپور در ماه رمضان در پشتبام حمام سراب هیچگاه تکرارنشد وافسانه ی این نوازنده ی تهیدست هم به بایگانی تاریخ پیوست.
درطول روز نیز هر کدام از افراد سراغ کار و بار خود میرفتند و لحظهای از تلاش برای معاش دست نمیکشیدند، کشاورزان خراسان شمالی در مواردی که ماه مبارک رمضان با فصل تابستان قرین میشد در هوای بسیار گرم در مزارع خود مشغول دروی محصول بودند و در برابر گرسنگی و تشنگی طاقت فرسا تحمل میکردند.
اما در روزهای گرم ماه رمضان که تابش آفتاب تحمل ناپذیر بود، عده ای برای خنک شدن از آب چشمه ها و قنات استفاده می کردند.از جمله مقابل شهرداری مرکزی فعلی که آب پر حجمی ازچشمه ی چرمغان به آن جا می رسید، با توجه به سرد بودن آن افراد بسیاری از جمله کسبه ی محل و خیابان های اطراف به آن جا می رفتند و با نشستن در حوضچه ی کوچک چشمه، از خنکی آن استفاده می کردند. برخی افراد هم به چشمه ی صدرآباد در خیابان منبع آب و کاریزها وقنات ها تا مسیر روستای حمزا نلو می رفتند تا لحظاتی از گرمای سوزنده ی خورشید در امان باشند.
افطاری های ساده و سنتی
درگذشته های نه چندان دور نوع غذاها در افطار مردم خراسان شمالی متناسب با فصلهای سال تغییر میکرد به گونهای که در فصل بهار غذاهایی هم چون «فتیر مسکه » متشکل از فتیر محلی و کره حیوانی و «یارمه» که از گندم نیم دانه، گوشت قورمه، روغن زرد و ادویه جات، استفاده می شد.
پخت فتیر (نان شیرین) نیز در این ماه بیش از سایر ماهها رونق دارد و بر روی سفرهای افطاری همواره این نان سنتی وجود دارد.
دادن افطاری توسط بزرگترهای فامیل و دعوت از کوچکترها از دیگر رسوم رایج در میان مردم این منطقه بود و پخت حلیم در ایام ماه رمضان در قهوه خانه و کافهها و توزیع آن و پخت زولبیا و بامیه و پشمک توسط قنادیها از دیگر غذاها و شیرینیهای ویژه این ایام بود که هنوز نیز رواج دارد.
آداب ویژه ماه رمضان در میان ترکمن های خراسان شمالی
ترکمنان اهل سنت خراسان شمالی در ماه مبارک رمضان همانند سایر مسلمانان ایران و جهان آداب و رسوم و آیینهای مذهبی خاصی برگزار میکنند با این تفاوت که این قوم بیش از سایر اقوام خراسان شمالی آداب و سنن خاص خود در ماه رمضان را حفظ کرده و مراسم ویژه ترکمن ها در این ماه به معنای واقعی خاص و دیدنی است.
«آی گورمک» یا دیدن هلال ماه رمضان
از دیگر آیین هایی که در بین اهالی جرگلان اهمیت بسزایی دارد، رؤیت هلال ماه رمضان است به گونه ای که آنها در غروب بیست و نهم ماه شعبان در یک مکان مشخصی مثل مسجد جمع می شوند و رو به مغرب ایستاده و به آسمان نگاه می کنند زیراکه بر این باورند، دیدن هلال ماه جدای از ثواب موجب بینایی بهترها چشم ها نیز می شود.
رسم بر این است که هر فرد ترکمن، چه آنها که در همان شب ماه را می بینند و چه آنها که در شب های دیگر آن را رویت می کنند، به محض دیدن ماه، دست خود را به سمت آن دراز می کنند و به پیشانی می سایند و این کار را سه بار تکرار می کنند و می گویند: «گلجک ئیال خدای یتیرسین» یعنی خداوند دیدن این ماه را در سال آینده نیز نصیب ما گرداند.
بعد از رویت هلال، بلافاصله در مسجد محله این خبر خوش را به هم کیشان خود می دهند که اول ماه رمضان رسیده و باید برای سحر بیدار شوند.
«آغز آچ مق» یا افطاری دادن با غذاهای های سنتی
در زبان ترکمنی به افطار «آغز آچا مق» می گویند، این اهالی در ماه رمضان معمولا نمازهای پنجگانه روزانه را در مسجد می خوانند و از این رو هنگام غروب آفتاب روزه داران منتظر هستند تا صدای اذان را بشنوند تا نمازشان را به جماعت ادا کنند و سپس افطار کنند.
هر روز یکی از خانواده های مرزنشین خرما، اون آش یا همان آش رشته، قتلمه و یا بیشمه به مسجد می فرستند، تا نمازگزاران با آن افطار کنند و بعد از آن نمازگزاران برای از دست رفتگان و برآورده شدن آرزو های کسانی که این افطار را تدارک دیده اند با خواندن سوره ای از قرآن حمد و سپاس خداوند متعال را می گویند.
«تراویح نامازی» یا همان نماز تروایح
از شاخص ترین آیین های سنتی رمضان که در بین این اهالی جاری می شود، برپایی نماز تراویح است به گونه ای که در شبهای ماه مبارک رمضان، جمعیت عظیمی که اکثر آنها را جوانان و نوجوانان و حتی کودکان تشکیل می دهند با کلاه های سفید برای برپایی نماز عشا و نماز تراویح به مساجد می آیند.
تراویح نمازی ۲۰ رکعتی است که در قالب ۱۰ نماز دو رکعتی پس از اقامه نماز عشاء به جماعت خوانده می شود و در فاصله چهار رکعت دعای مخصوص آن قرائت میشود به این شکل که امام جماعت پس از خواندن حمد در هر رکعت، یک سوره از سوره های کوتاه قرآن مجید را می خواند.
در بسیاری از مساجد اهل سنت، از اول ماه مبارک رمضان، ختم قرآن مجید نیز انجام میشود که معمولا هر شب پنج جزء قرآن ختم و در طول ۶ روز ۳۰ جزء ختم میشود که این عبادت شبانه، روزه داران ترکمن هر شب ۲ الی ۳ ساعت طول میکشد.
یا رمضان یا آوای آسمانی ترکمن ها
آیین رمضان خوانی از دیگر آداب و رسوم ویژه ترکمن های مرزنشین خراسان شمالی است که در غروب روز چهاردهم از هر مسجد دو یا سه نفر از طلاب علوم دینی پس از نماز مغرب به اتفاق چند نفر از جوانان به راه میافتند و هر یک از افراد داوطلب مسیری را انتخاب می کنند و وقتی به در خانه ها می رسند شعر مخصوص یا رمضان را می خوانند.
در این آیین اشعاری را با این مضمون که ای روزهداران ماه رمضان به نیمه رسید، مقاومت کنید تا نصف دیگر را روزه بگیرید، خوانده می شود و پس از هر مصرع، همراهان ندای ” الاو” یا ” الله” و 'یا رمضان' سر می دهند.
صاحبخانه بنا به توانایی مالی نذرش را به عنوان هدایا به این افراد تقدیم می کند و در پایان این افراد هدایا را بین نیازمندان تقسیم می کنند.
رویت هلال ماه شوال و عید نمازی
در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان نیز درست همانند روزهای آغازین، این اهالی تلاش می کنند زودتر از دیگران هلال ماه شوال را رویت کنند تا از ثواب و برکات آن بهره مند شوند.
بعد از رویت هلال ماه شوال، این اهالی بویژه جوانان و نوجوانان ترکمن در صبح اول وقت روز عید فطر با پوشیدن بهترین لباس، سواره و پیاده به سمت محل برگزاری نماز عید می روند تا ضمن گوش سپردن به سخنان علما و بهره مندی از ارشادات دینی، نماز عید را برجای آورند.
پس از اقامه نماز نیز اهالی به دید و بازدید اقوام، خویشاوندان و دوستان رفته و عید را تبریک میگویند و هر یک از خانوادههای ترکمن سفرهای رنگین پهن میکنند تا از مهمانان خود پذیرایی کنند و در پایان نیز برای اموات فاتحه و دعا می خوانند.
هدیه به روزه اولیها
در میان «کرمانج» ها نیز رسم است کودکانی که تازه به سن شرعی روزه داری میرسند هنگام افطار از سوی بزرگتر خانواده هدیه و چشم روشنی دریافت کنند. کودکانی هم که به سن روزهداری نرسیده، اما به دلیل علاقه به این فریضه الهیع روزه میگیرند نیز از سوی بزرگترهای فامیل جایزه دریافت میکنند.
آداب عید فطر
مردم خراسان شمالی روز عید فطر، زکات فطریه را قبل از برآمدن خورشید به متولیان تقسیم و توزیع آن و یا به خانوادههای نیازمند میرسانند و همچنین با شرکت در نماز عید فطر به سبب بهرهمندی از نعمت روزه و توفیق در برگزاری مجالس و محافل مذهبی خدا را شکر میکنند
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/32852 |