قیامت، بنابر آموزههای اسلامی نام روزی است که تمام انسانها به خواست الهی برای محاسبه اعمالی که در دنیا انجام دادهاند در پیشگاه الهی جمع میشوند.
در قرآن، حدود ۷۰ نام و وصف درباره قیامت آمده است که معروفترین آنها عبارتاند از:
به علاوه اینکه به قیامت، «قیامت کبری» نیز گفته میشود، در برابر قیامت صغری یا همان برزخ که بلافاصله پس از مرگ انسان آغاز میشود و تا زمان قیامت کبری ادامه دارد.
بر اساس آیات قرآن، در روز قیامت، همه مردگان، به طور ناگهانی و به یکباره، با قدرت پروردگار دوباره زنده میشوند، از قبرها بیرون آمده، در صحرای محشر جمع میشوند و به حساب آنان رسیدگی میشود.
مکان حضور و حسابرسی آنان در فضایی است که واقعیت آن چندان برای ما روشن نیست. اما بر اساس آیات قرآن کریم، این نکته مشخص است که آسمان و زمین در آن زمان تغییر میکند.
فضایی دیگر (که بنابر برخی نظرات، غیر مادی است) ایجاد میشود که قیامت در آن تشکیل خواهد شد و مخلوقات در محضر الهی حاضر میشوند. قرآن کریم به این تبدیل زمین و آسمان بدین صورت اشاره کرده است:
یوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَ السَّموَاتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَ حِدِ الْقَهَّارِ
در آن روز که این زمین به زمین دیگر و آسمانها [به آسمانهای دیگر]تبدیل میشوند و آنها در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر میگردند.
فقط خداوند از زمان فرارسیدن روز قیامت اطلاع دارد؛ به همین دلیل، فرارسیدن قیامت، ناگهانی است، به گونهای که بسیاری در غفلت به سر میبرند.
یسْئَلُونَک عَنِ السَّاعَةِ أَیانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یجَلِّیها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتیکمْ إِلاَّ بَغْتَةً یسْئَلُونَک کأَنَّک حَفِی عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لا یعْلَمُونَ
درباره قیامت از تو میپرسند که در چه وقت واقع میشود؟ بگو: «واقعهای بس عظیم در آسمانها و زمین است و فقط پروردگار میداند و جز او کسی وقتش را نمیداند و به طور ناگهان میآید» چنان از تو میپرسند که گویی از وقوع آن خبر داری، بگو: «علم آن نزد خداست، ولی بیشتر مردم نمیدانند.» [ اعراف–۱۸۷.]
عدم آگاهی از زمان وقوع رستاخیز، در کنار ناگهانیبودنش، با توجه به عظمتش سبب میشود هیچگاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، به این ترتیب خود را برای نجات در آن آماده سازند، و این عدم آگاهی اثر مثبت و روشنی در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیتها و پرهیز از گناه خواهد داشت.
«یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا یَسْتَطِیعُونَ»
(به خاطر بیاورید) روزى را که ساق پاها (از وحشت) برهنه مى گردد و دعوت به سجود مى شوند، امّا نمى توانند (سجود کنند).
استعمال لفظ «ساق» در عرف عرب کنایه از شدت و وخامت امر است. چنان که گفته اند: «وقامت الحرب على ساق»، یعنى جنگ برپا ایستاد، یعنى شدت گرفت.
«کشف ساق» کنایه از آمادگى کامل براى انجام کار است؛ به معنى دامن به کمر زدن. زیرا لازمه آن کشف ساق پاست، این آیه طبق استعمال متعارف، دلالت دارد بر این که روز قیامت اوضاع شدت یافته، رو به وخامت مى گذارد و کفار در حالت سختى قرار مى گیرند.
هم چنان که در باره یک فرد خسیس فرومایه گفته میشود:" او دستش در غل و زنجیر است"، با اینکه نه دستى مطرح است، و نه بسته شدن با غل و زنجیر، و آن عبارت تنها مثلى است که در مورد بخیل مى زنند.
ولى اشاعره و اهل تجسیم آن را به ظاهر لفظ گرفته و گفته اند: مقصود ساق پاى خداست که در آن روز برهنه مى شود و کفار مأمور به سجود گردند و نتوانند.
برخی نیز آنرا کنایه از کشف اسرار و بواطن دانسته اند، یعنی مانند کشف ساق پایی که در زیر جامه پنهان است، باطن انسانها در آن روز نشان داده میشود.
اما همان تفسیر اول که دیدگاه اکثر مفسران است، صحیحتر است.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/4799 |