شهید ۸ساله بود که از اراک به قم آمدند؛ پدر شهید کشاورز بود؛ ولی ایشان بیشتر اوقات خود را در روستا صرف دوختن لحاف میکرد. از اوایل انقلاب شهید فردی فعال و باخدا بود و در همه تظاهرات و راهپیماییها شرکت فعال داشت.
وی پس از آموزش، عازم جبهه شد. سه بار به جبهه اعزام و هر بار سه ماه طول کشید؛ در عملیات محرم و عملیات بیتالمقدس شرکت کرد و برای آخرین بار در عملیات والفجر در تاریخ بیستم بهمنماه ۱۳۶۱، به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
در زندگینامه شهید تلخابی آمده است:
شهید احمد تلخابی به نمازهای مستحبی اعتقاد داشت.
وی بسیار خوشرو و خندان بود و همیشه لبخندی بر لب داشت.
در ادامه نامه این شهید والامقام را به خانواده خویش میخوانید.
بنام الله یاریدهنده قلبها
بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام بر امام عصر و با سلام بر تمامی رزمندگان با استکبار جهانی که در حال مبارزه هستند و با سلام بر شهیدان راه الله این نامه را آغاز میکنم.
با درود و سلام به خدمت دایی عزیزم رسیده ملاحظه فرمایید. پس از عرض سلام گرم و صمیمانه سلامتی شما را از خدای بزرگ خواستارم و امیدوارم که انشاءالله در سایه خداوند متعال همیشه شاد و خندان در زندگی و در کارهای خود پیروز و موفق بوده باشید.
اگر احوال اینجانب را خواسته باشی الحمدلله صحیحوسالم هستم و به دعاگویی شما مشغول هستم و هیچگونه ناراحتی ندارم جز ناراحتی دور بودن از شما.
امیدوارم که آن هم بهزودیزود دیدارها تازه گردد آمین یارب العالمین.
خدمت خواهر مهربانم امکلثوم و حمیدرضا و معصومه و اکرم و همچنین اعظم کوچولو که خیلی دلم برایش تنگ شده است خیلیخیلی دعا سلام مخصوص میرسانم.
خدمت مادر مهربانم و خواهر عزیزم فاطمه خیلیخیلی دعا و سلام میرسانم.
خدمت کلیه دوستان و همسایگان یکبهیک دعا و سلام میرسانم؛ به کلیه دوستان خدمت شما دعا سلام مخصوص میرسانم.
درضمن در نامه دیگر هم نوشتم که فعلاً" در باختران هستیم؛ ولی ما را در باختران نگه نمیدارند، هر وقت شده ما را میبرند به منطقه؛ درضمن ما سه نفر هستیم، حسن شیرینآبادی و احمد شاهسون که ما همه با هم تیربارچی و کمک تیربارچی هستیم.
دیگر وقت عزیزتان را نمیگیرم. خداحافظ احمد تلخابی
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/51726 |