سید محمود جوادی: بندگان حقیقی خدا و پرستش کنندگان واقعی همواره نیازمند ارتباط روحانی با پروردگار خویش هستند و پیوسته حوائج و نیازهای خودرا از ذات بی نیازش درخواست میکنند. این ارتباط روحانی از دیرباز تا کنون در قالب نماز، مناجات و دعا تجلی یافته و آثار شگفت انگیزی به دنبال داشته است. این عمل صمیمیترین شیوه ارتباط میان بندگان با خداوند است که از رهگذر آن هر کس به فراخور جهان و معرفت خود با ساحت قدس ربوبی راز و نیاز میکند.
از دیرباز تا کنون افراد بی شماری حاجتهای خودرا با دعا کردن و راز و نیاز با پروردگار عالم به دست آوردند و در این میان افراد دیگری نیز که با وجود متوسل شدن آنها به دعا و طلب حاجت از خدای متعال، به خواسته خود نرسیدند - که به دلیل درک ناقص خود از موضوع دعا –متاسفانه باعث مخدوش شدن ایمان و باور آنها در این خصوص گردید.
در اینجا سعی داریم از زوایای مختلف به مقوله دعا بپردازیم و با کمک گرفتن از آیات قرآن و روایات، اهمیت دعا در زندگی انسان را بررسی نمائیم.
معنای لغوی دعا
دعا در لغت به معنای دعوت کردن (فراخواندن) و کسی را صدا زدن، عملی که عکس العمل آن اجابت و یا استجابت است. این عمل میتواند برای افراد بکار برده شود، اما نوع عالی، معنوی و ارزشمند آن میان بنده و آفریدگار بکار میرود. حقیقت دعا که همان توجه ناقص به کامل مطلق برای رفع نقص و احتیاج خود است، امری فطری و جبلّی است که لازمه آن یأس از غیرحق و قطع طمع از مردم و انقطاع از غیرالله میباشد. کلمه دعا و مشتقاتش که حدوداً بیش از ۲۰۰ بار در آیات قرآن کریم بکار رفته است.۳ از ریشه «دَعَوَ» و به معنی خواندن و حاجت خواستن و استمداد است و گاهی مطلق خواندن از آن منظور است.
گاهی نیز این دعا و دعوت بجای اینکه از پایین به بالا باشد (دعوت بنده از خدا) از بالا به پایین است، برای مثال: دعوت خدا از بندگانش برای حج گذاردن. خداوند برای انجام این مناسک در میقاتها و شهر مکه مکرمه و مسجد الحرام بندگانش را دعوت میکند و بندگانی که شایسته حضور و اجابت این دعوت الهی هستند، با حضور در میقاتها لبیک گویان دعوت الهی را اجابت میکنند. واژه «لبیک» در اینجا به معنای اجابت شفاهی و پاسخ بندگان به این فراخوان الهی است. اجابت عملی به این دعوت نیز در انجام بقیه اعمال حج تجلی مییابد تا این دعا و این اجابت به منصه ظهور برسد.
دعا در قرآن و حدیث
کلمه «دعا» در قرآن و احادیث اسلامی با عنایت به مفهوم لغوی آن در معانی مختلفی استعمال شده است. به طور کلی این واژه گاه در مورد خداوند متعال به کار میرود و گاه در مورد انسان. دعای خداوند متعال دو گونه است:
الف دعای تکوینی
دعای تکوینی خداوند متعال به معنای ایجاد چیزی است برای هدفی خاص، گویا آن چه ایجاد میشود به آن چه خداوند میخواهد دعوت میگردد.
مانند این سخن خداوند متعال:
«یَوْمَ یَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ» روزی که شما را فرا میخواند و شما با حمد او، اجابت میکنید. بدین معنا که خداوند در قیامت انسانها را به زندگی اخروی تکوینا دعوت میکند و آنان با زنده شدن پس از مرگ دعوت او را اجابت مینمایند.
ب دعای تشریعی
دعای تشریعی، عبارت است از مکلف کردن مردم به انجام آن چه خداوند واجب کرده و ترک آن چه تحریم نموده است، در حقیقت تکلیف، فرا خواندن مکلف به انجام اوامر و ترک نواهی الهی است، مانند این سخن خداوند عزّوجلّ:
«أَفِی اللَّهِ شَکٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَ الاْءَرْضِ یَدْعُوکُمْ لِیَغْفِرَ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیُؤَخِّرَکُمْ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی» مگر درباره خدا پدیدآورنده آسمانها و زمین تردیدی هست؟ او شما را دعوت میکند تا پارهای از گناهانتان را بر شما ببخشاید و تا زمان معینی شما را مهلت دهد. به سخن دیگر، دین پیام تکامل انسان است که خداوند متعال انسان را بدان دعوت میکند تا از طریق پیاده کردن آن در زندگی به فلسفه آفرینش خود دست یابد.
دعای انبیا در قرآن
قرآن کریم مشحون از دعاهای پیامبران و اولیای الهی است که در شرایط دشوار، خالق خویش را به مدد طلبیدند و خداوند متعال با پاسخ و عطای کریمانه خود، درخواست آنان را اجابت نموده است، چنان که این دعاها تبدیل به کدهای کلیدی و روشهای کاربردی - برای بندگان الهی در قضای حوائج خود - تبدیل شده است.
در اینجا چند مثال مطرح میکنیم تا این نکته برای ما روشن شود و آن اینکه اگر کسی حتی در مقام نبوّت و رسالت هم قرار داشته باشد باید برای برآورده شدن حاجتش دست به دعا شود و از خدای خویش درخواست یاری نماید.
- دعای حضرت نوح علیه السلام
حضرت نوح علیه السلام وقتی از دست قوم خود طاقتش طاق شد از خداوند کمک خواست و قرآن درباره آن حضرت چنین فرمود: «وَنُوحًا إِذْ نَادَی مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِوَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ»، نوح را [یاد کن]آنگاه که پیش از [سایر پیامبران]ندا کرد پس ما او را اجابت کردیم و وی را با خانواده اش از بلای بزرگ رهانیدیم و او را در برابر مردمی که نشانههای ما را به دروغ گرفته بودند پیروزی بخشیدیم چرا که آنان مردم بدی بودند پس همه ایشان را غرق کردیم؛ و در جای دیگر درباره درخواست حضرت نوح علیه السلام چنین فرمود: «فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ»، تا آنکه به درگاه خدایش دعا کرد که من سخت مغلوب قوم شدهام تو مرا یاری فرما. با این دعای سه حرفی «أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» خداوند تمام زمین را به زیر آب برد و دشمنان حضرت نوح را غرق کرد و اورا یاری نمود.
اکنون نیز دعای «أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ» به دعایی کلیدی تبدیل شده است برای کسانی که در زندگی خود دچار استیصال شده اند و هیچ کسی را برای یاری شأن جز خدا ندارند.
- دعای حضرت یونس علیه السلام
حضرت یونس علیه السلام وقتی در شکم ماهی گرفتار شد پی به اشتباه خود برد و به یاد خدا افتاد، قرآن درباره او چنین میفرماید: «وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ»، و ذوالنون را [یاد کن]آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما هرگز بر او قدرتی نداریم تا در [دل]تاریکیها ندا درداد که معبودی جز تو نیست منزهی تو راستی که من از ستمکاران بودم. پس [دعای]او را برآورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را [نیز]چنین نجات میدهیم. همچنین خداوند در وصف این ماجرا چنین فرمود: «وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ إِذْ أَبَقَ إِلَی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ فَساهَمَ فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضِینَ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِیمٌ فَلَوْلا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ»، و همانا یونس از فرستادگان است. آن گاه که (از قوم خود) فرار کرد (و) به سوی کشتی پر (از بار و مسافر شتافت. کشتی به خطر افتاد و بنا شد بر اساس قرعه، افرادی به دریا افکنده شوند). پس یونس با مسافران کشتی قرعه انداخت و از بازندگان شد. پس (او را به دریا افکندند و) ماهی بزرگی او را بلعید. او خود را سرزنش میکرد (و در شکم ماهی به تسبیح خداوند پرداخت).
پس اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهی میماند. پس از این ماجرا ذکر حضرت یونس علیه السلام به «ذکر یونسیه» معروف شد و عرفا و اهل ذکر از دیرباز تا کنون برای گشودن گرههای مختلف در زندگی خود این ذکر را بکار میبردند.
- دعای حضرت زکریا علیه السلام
همچنین درخواست حضرت زکریا از خدا برای پدر شدن، خداوند درباره این پیامبر الهی چنین فرموده است: «وَزَکَرِیَّا إِذْ نَادَی رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ یَحْیَی وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَیَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَکَانُوا لَنَا خَاشِعِینَ»، و زکریا را [یاد کن]هنگامی که پروردگار خود را خواند پروردگارا مرا تنها مگذار و تو بهترین ارث برندگانی، پس [دعای]او را اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته [و آماده حمل]کردیم، زیرا آنان در کارهای نیک شتاب مینمودند و ما را از روی رغبت و بیم میخواندند و در برابر ما فروتن بودند.
اکنون دعای «رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْدًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ» به دعایی کلیدی برای کسانی که از خداوند طلب فرزند میکنند تبدیل شده است.
- دعای حضرت ایوب علیه السلام
حضرت ایوب علیه السلام نیز وقتی مصیبتها بر ایشان به آخر رسید از خداوند خواست که اورا از این وضع نجات دهد. خداوند در این باره میفرماید: «وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَکَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَیْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِکْرَی لِلْعَابِدِینَ»، و ایوب را [یاد کن]هنگامی که پروردگارش را ندا داد که به من آسیب رسیده است و تویی مهربانترین مهربانان، پس [دعای]او را اجابت نمودیم و آسیب وارده بر او را برطرف کردیم و کسان او و نظیرشان را همراه با آنان [مجدداً]به وی عطا کردیم [تا]رحمتی از جانب ما و عبرتی برای عبادت کنندگان [باشد].
اکنون دعای «أنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» به دعایی کلیدی برای کسانی که مبتلا به انواع بلاها هستند شده است و از خداوند درخواست برطرف کردن این بلاها را دارند.
دعا از ما اجابت از خدا
خدواند متعال در آیه شماره ۶۰ سوره غافر میفرماید: «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» پروردگارتان فرمود مرا بخوانید اجابت میکنم شما را. نکته جالب در این آیه استجابت بی درنگ از سوی پروردگار است، در اینجا باید گفت بر خلاف ترجمههای مرسوم در خصوص این آیه که میگوید «مرا بخوانید تا اجابت کنم شمارا»، قید «تا» فاصله زمانی را از «بخوانید» تا «اجابت» را زیاد میکند در حالی که ترجمه صحیح آن «دعا کنید تا بی درنگ اجابت کنم شمارا» صحیحتر است، بنابر این وقتی خدای متعال میفرماید: «أدعونی» بلا فاصله میفرماید: «أستجب»، یعنی به محض دعای شما استجابت میکنم، اما باید شرایط کلی این استجابت فراهم شود تا عینیت یابد.
برای مثال یکی از خداوند میخواهد اورا صاحب همسر، فرزند و یا خانه کند، طبق سنت الهی و همانگونه که در بالا به آن اشاره شد، استجابت حاصل میشود، اما باید اسباب مادی و زمان آن فراهم شود. مگر میشود در همان لحظه یک فرد مجرّد به صرف اینکه دعا میکند در همان لحظه صاحب همسر و فرزند و خانه شود؟! بنابراین همه ما باید درک صحیحی از دعا و استجابت داشته باشیم تا دچار اشتباه در فهم این آیه نشویم.
حکمت دیر برآورده شدن دعا و یا عدم استجابت آن چیست؟
یکی از حکمتهای عدم استجابت دعا این است که اگر اجابت شود به دین ما لطمه میزند. ما چیزی را از خدا طلب میکنیم، اما بهدلیل عدم تسلط و نبود آگاهی به نفع دین ما نیست، شاید دنیای ما را آباد کند، ولی آخرت که دنیای جاودانه و حقیقی است با آن، ویران شود. چه بسا مصلحت – که همان استجابت واقعی دعا به شمار میرود - در این باشد که خواستهی دعا کننده از سوی پروردگار محقق نشود.
خدای متعال در آیه ۲۱۶ سوره بقره در این رابطه فرموده است: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ؛ بر شما کارزار واجب شده است در حالیکه برای شما ناگوار است و بسا چیزی را خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست میدارید و آن برای شما بد است و خدا میداند و شما نمیدانید».
مهمترین سرمایه هر مؤمنی، دین اوست، حال اگر خواستهای داشته باشد و برای برآورده شدن ان دعا کند و اجابت نشود باید احتمال دهد که اجابت آن شاید برای دین او ضرر داشته باشد. خدای متعال گاهی اجابت دعای انسان را به تأخیر میاندازد و گاهی دعای انسان را رد میکند، چون اصلاً به مصلحت انسان نیست، زیرا بینش و آگاهی انسان محدود است، از همینرو نمیتواند خیر و شر خود را در همه ابعاد درک کند کمااینکه تأخیر در اجابت دعا، ارتقای معنوی و برخورداری از پاداش بیشتر است.
التماس دعا چیست؟
در کتاب الجواهرالسنیه که کلیات حدیث قدسی است در باب هفتم ص ۱۴۶ آمده خداوند به موسی (ع) وحی کرد: «ای موسی، مرا با زبانی بخوان که گناه نکرده است.»
موسی عرض کرد: «خداوندا! آن زبان را از کجا بیاورم؟ خطاب آمد: با زبان دیگری مرا دعا کن.»
در تفسیر این حدیث قدسی دوگونه برداشت بیان شده است:
نخست آنکه در هنگام دعا از واژگان جمع استفاده کند و دیگری را نیز با خود همراه سازد و بگوید که خداوندا ما را ببخش یا به ما فرزندان نیکو ده یا عاقبت همه ما را ختم به خیر گردان.
دوم آنکه از دیگران التماس دعا داشته باشد و از آنان بخواهد که در حق شما دعا کنند چنان که دستور داده شده است که مؤمنان از پیامبر (ص) بخواهند تا در حق ایشان استغفار کند؛ بنابراین شخصی که از دیگری میخواهد که برای وی دعا کند از زبانی استفاده میکند که با آن گناهی نکرده است. اگر به کسی گفته شود که با زبانی که گناه نکردهای دعا کن آن زبان تنها زبان دیگری است؛ زیرا شخص با زبان دیگری دعا نکرده یا آنکه شخص با اعضا و جوارح دیگری هرگز گناهی مرتکب نشده است از این رو زبان دیگری زبانی است که شخص با آن هیچ گناهی انجام نداده است؛ بنابراین میتوان گفت که حقیقت التماس دعا این است که شخص میخواهد از زبانی استفاده کند که با آن خودش هرگز گناهی نکرده است و در پیشگاه الهی پاک و مبرا از گناه است. از این رو میتوان گفت که دعای دیگری در حق هر کسی مستجاب است و شخص با این روش میتواند به خواستههای خویش برسد و دعایش برآورده گردد.
خلاصه مطلب
ما در هر مقام و جایگاهی و حتی تحت هرگونه شرایط مادی نیازمند پروردگار خویش هستیم. خداوند متعال در این باره میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَی اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ»؛ای مردم شما به خدا نیازمندید، و خداست که بی نیاز ستوده است، لذا باید همواره خواستههای خودرا تنها از او بخواهیم و بر این باور باشیم که طبق این آیه شریفه که فرمود: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ»؛ هر وقت بندگانم از من سوال کنند همانا من نزدیک آنها هستم، او در کنار ماست و چنان به ما نزدیک است که فرمود: «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ»، و ما به او (انسان) از رگ گردنش نزدیکتر هستیم، پس تنها او را صدا بزنیم و اجابت دعا را با مصلحت الهی گره بزنیم که کسی جز خالق، مصلحت مخلوقش را نمیخواهد.
در پایان، به آخرین وصیت امیر المومنین حضرت علی علیه السلام به امام حسن مجتبی علیه السلام در باره اهمیت دعا و توفیقات آن اشاره میکنیم که فرمود: «وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَةِ وَ أَمَرَکَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِیُعْطِیَکَ وَ تَسْتَرْحِمَهُ لِیَرْحَمَک»؛ فرزندم، بدان آن کس که گنجهای آسمان و زمین در دست اوست به تو اجازهی دعا و درخواست را داده و اجابت آن را تضمین نموده است، به تو امر کرده که از او بخواهی تا عطایت کند و از او درخواست رحمت کنی تا رحمتش را شامل حال تو گرداند.
آن حضرت در بخشی دیگر از سخنان گهربار خویش محبوبترین کارها نزد خداوند را دعا میداند: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَی اللَّهِعَزَّ وَ جَلَّ فِی الْأَرْضِ الدُّعَاءُ»، پس قدر خودرا هنگام دعا کردن بدانیم و دریابیم از چه کسی حاجت خودرا طلب میکنیم که اگر بدهد یا ندهد طبق این آیه شریفه: «وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»، خیر و صلاح ما در آن است.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/7696 |