با شکایت این دختر و استعلام شماره پلاک، مأموران صاحب آن را که جوانی به نام آرش بود، شناسایی و بازداشت کردند. در ادامه رسیدگی به این پرونده دختر جوان به پزشکی قانونی معرفی شد. بعد از بررسی این دختر در پزشکی قانونی تجاوز به او تأیید نشد، اما آثاری روی بدن او پیدا شد. با ارسال پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران متهم و شاکی یکبار دیگر بازجویی شدند.
دختر دانشجو یکبار دیگر ادعایش را مطرح کرد و گفت: من در خوابگاه دانشجویی امیرآباد زندگی میکردم. یک سال است که از شهرستان به تهران آمدهام و درس میخوانم. من همه تلاشم را میکنم که بتوانم پیشرفت کنم، اما این اتفاق زندگیام را تحت تأثیر قرار داد.
در ادامه، متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را رد کرد و گفت: من چنین کاری نکردم و دختر جوان دروغ میگوید. او ماشین را به صورت دربستی گرفت وقتی که به محل خوابگاه رسیدیم از من درخواست پول کرد من هم قبول نکردم. او خیلی عصبانی شد و حتی من را کتک زد.
این مرد گفت: من مشکل دیگری هم دارم. بهتازگی یک عمل سنگین قلب داشتم و اصلا توان برقراری رابطه با کسی را ندارم و جسمم هم تحمل فشار سنگین ندارد. دختر جوان وقتی که دید من به او پول نمیدهم و به خواستهاش تن نمیدهم، به من لگد زد و چون جراحی کرده بودم، مقاومت نکردم و رفتم این دختر هم شماره ماشین را برداشته تا اینطور از من انتقام بگیرد.
با اینکه مرد جوان ادعای دختر را انکار کرد، اما تحقیقات مأموران باعث شد تا مدارکی به دست آورند که نشان میداد این مرد قصد تعرض به دختر جوان را داشته و او را ربوده است.
با تکمیل تحقیقات متهم پای میز محاکمه رفت؛ او یکبار دیگر گفت قصد تعرض نداشته و دختر جوان انتقامجویی کرده است.
بعد از پایان محاکمه، قضات وارد شور شدند و مرد جوان را بهدلیل آدمربایی به 15 سال حبس و بهخاطر اقدام به تعرض، به شلاق محکوم کردند. متهم به رأی صادره اعتراض کرد، اما دیوان عالی کشور این اعتراض را قبول نکرد و دلایل متهم برای رد اتهام را نپذیرفت و آن را تأیید نکرد.
پرونده برای اجرای حکم به دادسرای جنایی تهران ارسال شد تا مقدمات اداری آن انجام شود.
لینک مطلب: | http://javaneparsi.ir/News/item/9928 |