هر روز با یک شهید؛
در زندگینامه شهید «حسن احمدی تیره» آمده است: وقتی که فرزندانم شهید شدند، بعضی از همسایگان به ما گفتند: مگر شما این فرزند را داشتید؟ ازبسکه سربهزیر و بیآزار بود. در ادامه برگی از زندگینامه و خاطراتی از زبان پدر و مادر این شهید والامقام را میخوانید.
هر روز با یک شهید؛
در وصیتنامه شهید حسین کرمانی میخوانید: حسین حتی برای یکبار نیز به مرخصی نیامد و وقتی خانواده از او این تقاضا را میکردند ایشان موضوع نیاز و حساسیت منطقه را گوش زد و مرخصی را به آینده موکول میکرد.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از خاطرات همسر شهید «یارحسین بیات» آمده است: برپایی نماز اول وقت یکی دیگر از خصوصیات ایشان بود و ارادتش به ائمه اطهار (ع) برای ما الگو بود.
هر روز با یک شهید؛
در بخشی از زندگینامه شهید رفیعی میخوانید: شهید ناراضی نبود؛ همیشه میگفت: مادر برایم دعا کن که شهید شوم و دوست دارم که گمنام بمانم و جنازهام برنگردد.
هر روز با یک شهید؛
در خاطراتی از شهیده نسرین استوان از زبان خواهرش میخوانید: هرگاه مادر بچههای آقای گلشنپور به دیدار آنها میآمد، با روی باز از او استقبال میکرد، این در حالی بود که این آقا به او گفته بود که نباید مادر بچهها را به خانه راه دهی. اما ایشان میگفت: «مادر است. دلم میسوزد.»
هر روز با یک شهید؛
در زندگینامه شهید محمدمراد عبدالملکی میخوانید: پدرش با آشفتگی از خواب بیدار شد و گفت: خواب دیدم اسیر شدم و هرچه کردم نتوانستم خودم را نجات دهم؛ خیلی نگران بود. فردای همان روز به ما خبر دادند که محمدمراد به اسارت کوملهها درآمده است.
هر روز با یک شهید؛
در وصیتنامه دانشآموز شهید «اصغر ساقی» آمده است: بهخاطر احترام به انسانها و حریت انسانها، آن چیز ناقابل را هدیه میکنم. در ادامه وصیتنامه این شهید والامقام را میخوانید.
هر روز با یک شهید؛
در وصیتنامه شهید «محمدرضا افشار» میخوانید: اگر میخواهید خدا و بعد من، از شما راضی باشم از خرجهای بیهوده خودداری کنید.
هر روز با یک شهید؛
من بهعنوان یک رزمنده و سرباز اسلام از ملت ایران میخواهم که بههیچوجه جبهههای جنگ را خالی نگذارند.
هر روز با یک شهید؛
در وصیتنامه شهید محمدتقی عبدی قویدل میخوانید: جوانها، نوجوانان و پیرمردان ندای هل من ناصر ینصرنی تو را لبیک گفته و سرگردان صحراها گشتهاند. اینها آمادهاند که راه کربلایت را با خون خود شستوشو دهند تا به حرم دل ربای تو برسند و با اشک چشم ضریح غبارآلود تو را بشویند.
هر روز با یک شهید؛
وصیت اول من به شما این است که هر قدمی که بر میدارید در راه خدا و برای رضای خدا باشد.
هر روز با یک شهید؛
در وصیتنامه شهید عباس جوشقانی میخوانید: خداوند، امروز ما بندههای روسیاه و گناهکار را امتحان میکند.
هر روز با یک شهید؛
در وصیتنامه شهید رضا قاسمی بنابری و درخواستی که از پدرش داشته است، آمده است: سلام مرا، این سرباز جانباز خمینی را به امام برسان و بگو تا جایی که توانستم در راه پیروزی انقلاب و هر چه بیشتر برملاکردن جنایتهای خاندان کثیف پهلوی تلاش کردم.
هر روز با یک شهید؛
از خواهرانم میخواهم که حجاب اسلامی را حفظ کنند که به فرموده امام: خواهرانم حجاب شما سنگر شماست.
هر روز با یک شهید؛
وظیفه خودم دیدم که بهعنوان یک سرباز مسلمان برای دفاع از اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران که خوندهها هزار شهید در پای درخت تنومند آن ریخته شده است در این جنگ شرکت کنم و از امت شهیدپرور میخواهم خون این شهیدان را نگذارند به هدر برود.
هر روز با یک شهید؛
خواهرم حجاب تو کوبندهتر از خون من است و این را بدانید که به گفته استاد شهید مرتضی مطهری اگر بیحجابی تمدن است پس حیوانات از همه متمدنترند.
هر روز با یک شهید؛
با داشتن ایمان و اعتقاد به الله میتوان کشتى طوفانزده این ملت را به ساحل نجات رساند.
هر روز با یک شهید؛
از پدر و مادر عزیزم معذرت میخواهم که آن طوری که میبایست برای آنها فرزندی نکردم.
هر روز با یک شهید؛
خط زندگی را همانا خط سرخ ولایتفقیه بدانید چرا که ولایتفقیه همان خط رسول خدا است
هر روز با یک شهید؛
اى خداى مهربان همچنان که مرا آفریدى با همان حال مرا بهسوی خودت باز گردان که از این دنیاى فاسد هر چه زودتر رهایى یابم.