ماجرای حضور سرزده حاج قاسم در منطقه سیل زده و ۱۰ دقیقه‌ای که همه چیز را متحول کرد!

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، اردیبهشت سال ۱۳۷۹ بود که نام بسیج سازندگی بر سر زبان‌ها افتاد. تشکیلات منعطفی که ذات آن با حضور در بحران و تبدیل تهدید به فرصت‌ها گره خورده بود. داوطلبانی که حاضری زدن در ویرانه‌ها و از نو ساختن امید‌ها کار ۲۰ ساله شان شده، این بار هم نوک پیکان مقابله با بحران شیوع کرونا قرار گرفتند. سرهنگ زهرایی رییس بسیج سازندگی کشور رو در روی مان قرار گرفت تا از به میدان خطر رفتن این رزمندگان مدافع سلامت برای مان بگوید. با هر متر و معیاری که به این کارنامه نگاه کنیم جز تحسین این سربازان گمنام بی ادعا راه دیگری برای مان نمی‌ماند.

می‌خواهیم در همین ابتدای گفتگو از لزوم و ضرورت‌های ورود سازمان بسیج سازندگی به عرصه مقابله با بیماری کرونا برای مان بگویید. به نظر می‌رسد خیلی‌ها از به کار آمدن نیرو‌های بسیجی در بحرانی که حوزه تخصصی وزارت بهداشت و درمان بود نا امید بودند. با این حال شاهد بودیم که در روز‌های نخست شیوع این بیماری تفاهم نامه‌ای میان این سازمان و وزارت بهداشت منعقد شد تا همه چیز شکل و شمایلی رسمی و تعریف شده پیدا کند.

در این که ما متولی ورود به چنین بحران‌هایی نیستیم شکی نیست. به طور کلی حتی در عرصه خدمات رسانی و محرومیت زدایی نیز ماموریت قانونی محول شده‌ای متوجه این سازمان نیست. اما هدف تشکیل از این نهاد به حضور در بحران‌ها تعریف شده است. حضرت آقا تبیین درستی درباره ماهیت بسیج داشتند که فرمودند منطق بسیج تبدیل تهدید‌ها به فرصت هاست. شیوع این بیماری یک تهدید برای سلامت همه افراد جامعه به حساب می‌آمد و ضرورت حضور این بسیجی‌ها از همین نقطه آغاز می‌شود.

منابع مالی بسیج بسیار کم است. اما روح حاکم در بسیج به سادگی این خلاءها را پر می‌کند. در واقع تفکر بسیجی جانشین تمام نداشته هاست و به سادگی آن‌ها را تامین می‌‍کند.

ببینید در طول ۸ سال دفاع مقدس این درس‌ها پس داده شده اند. ما در مقابل عراق نمی‌جنگیدیم. طرف حساب ما ۶۰ کشور پیشرفته تا بن دندان مسلح بودند و عراق را در مقابل ما مجهز می‌کردند؛ اما نیرو‌های ما با همان ایمان و استقامتی که داشتند به خط مقدم‌ها می‌رفتند آن هم بدون تجهیزات و مهمات آن ها. فرماندهان جوانی داشتیم که با قدرت نبوغ و ایمان شان همان تانک و تجهیزات را از دشمن به غنیمت می‌گرفتند و علیه خودشان به کار می‌بستند و جنگ به این شکل پیش رفت و ما سربلند از آن بیرون آمدیم.  

ماجرای حضور سرزده حاج قاسم در منطقه سیل زده و ۱۰ دقیقه‌ای که همه چیز را متحول کرد!

امروز هم باورمان همین است که منشاء تحول باید انسان محور باشد. وابسته به تجهیزات و حتی برنامه هم نباشد. ما ملتی استکبار ستیز هستیم که علیه ظلم ابرقدرت ها قیام کردیم. علیه سرمایه داری انقلاب کردیم. آن ها از هر فرصتی برای تهدید کشورمان استفاده می‌کنند. پس این تفکر همچنان باید در مقابل شان حضور داشته باشد. ما برای امسال برنامه دیگری طراحی کرده بودیم اما حالا آن را لب طاقچه گذاشته‌ایم و به دنبال رفع بحران کرونا در کشور پهناورمان هستیم. وقتی این بحران تا این اندازه گسترده است بهترین راه، متوسل شدن به نیروهای مردمی است و اینجا  بسیج کارساز می شود چرا که مدل آن برمبنای مشارکت های مردمی شکل گرفته است. ما در جنگ هستیم. در جنگ نمی توانیم تنها با افزار پیش برویم. در کنار آن و حتی مهم تر از آن به اعتقاد نیاز داریم.

در مقابله با کرونا واقعا شاهد کمک های مردمی به مردم بودیم. نیروها بی مزد و منت آمدند و سخت‌ترین کارها را به عهده گرفتند و با بهترین خروجی آن را انجام دادند. از طرفی خیران با اعتمادی که به همین بسیجی ها داشتند در تهیه مواد اولیه کارگاه ها و همچنین نیاز های قشر ضعیف تر به مدد رسانی آمدند و این میان سربلندی دوباره مجال بروز پیدا کرد که نظیر آن را در دفاع مقدس دیده بودیم. امروز این افتخار ماست که بگوییم در هیچ کجای دنیا چنین ظرفیت و چنین نیروی انسانی برای مقابله با کرونا داوطلبانه پای کارهای سخت نیامد و این از برکات انقلاب اسلامی ماست.

سردار شما مسئولیت سازمانی را به عهده دارید که حاضر در متن بسیاری از بحران ها مانند سیل و زلزله بوده است. واقعا پای کار آمدن مردم و کمک گرفتن از آن ها در هر شرایطی خروجی مطلوب داشته است؟

باور من این است که خروجی مطلوب بدون حضور مردم و همکاری آن ها غیرممکن است. در بحث مقابله با بحران کرونا تعداد زیادی از بسیجیان داوطلب کارهای سخت شدند و از باقی مردم خواسته شد که در قرنطینه خانگی بمانند. این همکاری ها سبب شد که امروز شاهد کاهش شیوع این بیماری در کل کشور باشیم. پس حضور و همکاری مسبب توفیق می شود. در این بحران ها ما از بزرگان خود درس های موثری گرفتیم.

ماجرای حضور سرزده حاج قاسم در منطقه سیل زده و ۱۰ دقیقه‌ای که همه چیز را متحول کرد!

 سال گذشته سیل در حمیدیه و سوسنگرد جولان می‌داد. بارش‌ها هنوز بی‌امان بود. وسط روز بود که به سوسنگرد رسیدیم. فرمانداری کامیون‌ها را در خیابان‌ها قرار داده بود. از طرفی خودرو‌هایی به محله‌ها اعزام کرده بود. با بلندگو از مردم محله‌ها خواسته می‌شد که هر چه زودتر شهر را تخلیه کنند. هشدار می‌دادند که سیل بی‌رحم است و هر که بماند جانش پای خودش. حدود ساعت ۱۱ شب بود که جلسه گذاشتیم. به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است.

همان موقع بود که ایشان بی‌خبر به جلسه آمد. کیفیت و احوالات و تصمیم‌گیری‌های ایشان طوری بود که خیلی از میدان جنگ دیده‌ها او را نفس مقاومت می‌دانستند. یعنی همه رفتار‌های او در مسیر مقاومت شکل گرفته بود. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد. گفت این مردم بروند چه کسی در شهر بماند؟ اصلا چرا باید بروند؟ در ۸ سالی که اینجا بمباران و محاصره و اشغال شد همین مردم ماندند و مقاومت کردند و این شهر‌ها را پس گرفتند. حالا به خاطر یک سیل ناقابل بروند؟ سکوت شد. شاید باورش سخت باشد، اما ایشان ۱۰ دقیقه حرف زد و در این دقیقه‌ها ناگهان همه چیز متحول شد.  

از فردای آن روز دیگر از هیچ بلندگویی صدای هشدار برای تخلیه شهر بلند نشد. حاج قاسم مردم و جوان‌ها را به سال‌های دفاع مقدس برد. گفت یادتان هست این شهرتان را محاصره و اشغال کردند و همین خود شما بودید که سنگر ساختید و رزمنده شدید و آن را پس گرفتید. حالا هم سیل آمده. بمانید و سنگر بسازید و خانه و شهر را نجات بدهید. به یک روز نکشید که پیر و جوان این شهر‌ها شروع به پر کردن خاک در گونی‌ها کردند. دور تا دور مرز شهر سیل بند کشیده شد و این غائله با همین چند دقیقه از ظهور و بروز روح مقاومت آن شهید بزرگوار و فرمانده بی‌بدیل جمع شد. تفکر بسیجی پیوند‌های محکمی با این روح مقاومت دارد و در هر بحرانی که به کار گرفته شود شک نکنید که پیروز آن میدان خواهیم بود.




انتهای پیام/
http://javaneparsi.ir/18836
اخبار مرتبط

نظرات شما