یادداشت؛

ابرشهرها و توسعه پایدار

ابرشهر یا مگا سیتی شهرهایی هستند که جمعیت بالای ده میلیون نفر را دارند و نیاز به توسعه با برنامه ریزی و مدون شهری دارند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،   با هر نگاه و دیدی به شهر تهران هر محقق و پژوهشگری این مهم را متوجه خواهد شد که اگر فواید مگاسیتی ها را نداشته باشد اما از آفت‌های آن صدمه‌دیده و می‌بیند.

در مدیریت شهری برای شهری مانند تهران باید در صدر برنامه‌ها و یک اصل داشته باشیم که تهران یک ابرشهر است.

اگر بخواهیم به تجربیات شهرهای دنیا نگاه کنیم یک سری نکاتی است که می‌توان به‌عنوان یادگیری از آن‌ها استفاده کرد تا بتوان از بار مشکلات تهران بکاهیم.

نکته اول این است که رویکرد باید منطقه‌ای باشد به این صورت که ما در برنامه‌ریزی‌های کلان شهری بایستی در سطح و مقیاس منطقه نگاه کنیم، برنامه‌هایی که متعادل بوده و اهداف توسعه پایدار مشخصی دارند و استراتژی استفاده از فضای واضحی را تعریف کرده‌اند.

این ابرشهرها تنها شهر نیستند و منطقه هستند در ادبیات مدیریت شهری ادبیات‌هایی مانند منطقه شهری یا شهرهای منطقه‌ای را می‌شنویم و یا حتی شهر منطقه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد که ناظر بر این نکته است که در ابرشهرها بایستی برای حداکثر نفوذ شهر در همسایگی خودش برنامه‌ریزی کرد.

به‌خصوص وقتی‌که پای ابعاد زیست محیطی در میان است، بایستی برنامه ریزی‌های ما به این گونه باشد که نقاط مسکونی را که دسترسی‌های خوب را برای آن ایجاد کنیم در اطراف شهر تهران ایجاد کنیم.

در واقع از انباشت جمعیت در حوزه‌های خاص جلوگیری کنیم، نکته بعدی شکل و حیثت شهری است.

در عین حالی که بایستی جلوی گسترش بی‌رویه این شهرها باید گرفته شود در مقابل باید نقاط مرکزی مختلفی برای آن تعریف شود که در دنیا رایج است.

با کیفیتی که این ابرشهرها دارند مراکز مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... تا جلوی تجمعات در یک یا چند منطقه محدود را بگیریم.

یکی از بزرگ‌ترین آفت‌هایی که ابرشهرهایی که چند مرکزی نیستند دارند، اتلاف فراوان منابع، صدمات شدید اجتماعی و بحران‌هایی مانند ترافیک و آلودگی هوا است.

تعریف چند مرکز و چندین مرکز در قامت این ابرشهر، در محل‌هایی هستند که دسترسی‌های خوبی برای آن‌ها ایجاد شده است کمک می‌کند به توسعه متوازن شهری

در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا مانند سیدنی، پاریس، نیویورک و ... در نزدیکی خودشان بافت‌های روستایی و شهرک‌های کوچکی را دارند که این شهرک‌ها نمایندگان فرهنگی این شهرها هم هستند.

به طوری که اگر فردی بخواهد محصولات فرهنگی یک شهر را ببیند باید به این روستاها و شهرک‌ها بروید که بسیار توسعه‌یافته هستند.

دراین‌خصوص در شهر تهران روستاهای بسیاری وجود دارد اما وضعیت اسفناکی دارند که به‌جای فرصت تبدیل به تهدید شده‌اند.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد باز شکل‌دادن از درون با استفاده از همین محدوده فعلی شهری است به‌طوری‌که باید با استفاده از ایده‌های خلاقانه و اجرای آن‌ها با ابزارهای مدرن تکنولوژی از همین فضای موجود بهترین استفاده را بکنیم.

نکته بعدی تعریف پروژه‌های بزرگ است، همان‌طوری که شهر یک ابرشهر است و برای این‌که این شهر توسعه پایدار داشته باشد و آینده‌ای متصور باشیم نیاز به ابرپروژه‌ها دارد، ابرپروژه‌ها در واقع به منزله‌ای موتورهای رشد هستند که با برنامه ریزی دقیق می‌توانیم بخش بزرگی از اقتصاد شهری را پیش ببریم.

ابرپروژه‌ها صرفاً به معنی پل‌های بزرگ نیستند بلکه می‌توانند پروژه‌های فرهنگی بزرگ باشند البته کارهای در این زمینه صورت گرفته که کم بوده است.

نکته بعدی توسعه پایدار و تاب‌آوری شهری است، همه به یاد داریم که یک زمانی در شهر تهران بارش برف بسیار زیاد بود اما سال‌ها است که این را نمی‌بینیم که دلایل مختلفی دارد.

در این میان تغییرات آب و هوایی و الگوهای اقلیمی هم تأثیر دارد و بایستی در راستای محدودیت‌هایی که طبیعت برای ما تعریف می‌کند حرکت کنیم ما در مقابل طبیعت نمی‌توانیم بایستیم اما می‌توانیم خودمان را با تغییرات تطبیق بدهیم به‌خصوص زمانی که پای آلاینده‌ها به میان می‌آید.

آلاینده‌های فراوانی در شهر تهران وجود دارد که اگر به همین صورت جلو برویم در چند سال آینده این شهر قابلیت سکونت خودش را از دست خواهد داد.

باید برای توسعه زیست‌محیطی نیز فکر اساسی بکنیم که با سلامتی و زندگی شهروندان ارتباط مستقیمی دارد.

به طور کلی اثربخشی برنامه‌های شهری وابسته به این موضوع است که ما به چه میزان توانسته‌ایم برنامه‌های استفاده از زمین موجود را با برنامه‌هایی که برای حمل و نقل داریم ادغام و ترکیب کنیم.

قطعاً هماهنگی بین همه بخش‌های شهری و برنامه‌های منطقه‌ای بی‌نهایت حائز اهمیت است و به همان اندازه همکاری بخش خصوصی، بخش عمومی و سازمان‌های مردم نهاد مهم است.

این در حالی است که توجه به محیط‌زیست به طور فزاینده‌ای مورد توجه قرار گرفته است که باید در کشورمان نیز به آن بهای بیشتری بدهیم.

ابرشهرها تاکنون موتورهای تخریب شهر بودند یعنی این طور بوده است که همواره بیشترین بهره برداری را از محیط‌زیست کردند و امروز زمان آن رسیده که همه با هم به این بیندیشیم که دوران استعمار کشی تمام شده و بایستی برای حفظ آن تلاش کرد.

نکته پایانی این‌که باید از تجربیات سایر شهرهای جهان و تعامل با آن‌ها برای رشد و توسعه‌ای شهری بهره برد، تعاملی که می‌تواند با برگزاری کنفرانس‌ها و همایش‌های بین‌المللی با حضور شهرداران شهرهای بزرگ دنیا رنگ و بوی جدی‌تر و عملی‌تر بر خود بگیرد.

متأسفانه در بین‌المللی کردن شهر تهران ضعیف عمل کردیم که باید آن را جبران کنیم.

شاهین صادقی نسب استاد دانشگاه و دانش آموخته دانشگاه گریفیث استرالیا



انتهای پیام/


گالری عکس
http://javaneparsi.ir/25895
اخبار مرتبط

نظرات شما