رهبر انقلاب: فتنه ۸۸ یک زنگ بیدارباش بود

فتنه‌ى سال 88 براى ما یک بیدارباش بود. ما را بیدار میکند؛ می‌گوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهائى در مقابل شما وجود دارد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،  فتنه‌ پس از انتخابات ریاست‌‌جمهوری دهم که برای مدتی فضای کشور و خصوصاً پایتخت را آبستن بحران و ناامنی ساخت، پس از چند ماه فرونشست و امنیت و آرامش پیشین دوباره حکم‌‌فرما گردید. این غائله قطع نظر از همه‌ی تلخی‌‌هایش، پیام‌‌ها و نکات درس‌آموزِ بسیار مهمی‌ داشت که تحلیل موشکافانه و درک عمیق آن می‌‌تواند ضامن تداوم حرکت بالنده‌ی انقلاب در دهه‌ی چهارم حیات آن باشد.

از رهگذر تأمل در بحران پس از انتخابات، این حقیقت بر همه‌ی ناظران آگاه مکشوف می‌‌گردد که جنس و ماهیت تهدیدات فراروی نظام از سخت‌افزاری به نرم‌افزاری تغییر یافته است.

بی‌شک جمهوری اسلامی‌ ایران نیز از تبعات این چرخشِ جهانی به جانب مظاهر قدرت نرم مصون نبوده است. به همین خاطر از ماه‌ها پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، هم‌‌گرایی و تشریک مساعیِ کم‌نظیری میان معاندان داخلی و خارجی نظام صورت پذیرفت و حجم عظیمی‌ از ظرفیت‌های قدرت نرم بسیج گردید تا پروژه‌ی نافرمانی مدنی و ایجاد اغتشاش با یک سازمان‌دهی دقیق و حساب‌‌شده و با هدف براندازی جمهوری اسلامی‌ آغاز گردد. الگوبرداری بی‌کم و کاستِ این تحرکات از مدل‌های شناخته شده‌ی انقلاب‌‌های رنگی و به‌ویژه دستاویز قراردادن بهانه‌ نخ‌نمای تقلب در انتخابات، جای هیچ شک و شبهه ای را در خصوص ماهیتِ از پیش طراحی شده‌ی این فتنه باقی نمی‌گذارد.

هنگام تحلیل حوادث پس از انتخابات و در مقام واکاوی دلایل مهار بحران، هرگز نمی‌توان نقش محوری ولایت فقیه را نادیده انگاشت. رهبری معظم انقلاب اسلامی به‌عنوان سکان‌دار نظام جمهوری اسلامی‌، چنان جلوه‌ی بی‌نظیری از مدیریت هوشمندانه‌ی بحران را به نمایش گذارد و برای فرونشاندن تلاطم شدید سیاسی و اعاده‌ آرامش و ثبات چنان کوشید که حتی اعجاب تحلیلگران خارجی را برانگیخت و آنان را به اذعان واداشت که جمهوری اسلامی‌ به واسطه‌ وجود یک رهبر مقتدرِ و برخوردار از پشتیبانی عظیم توده‌های مردمی‌ در رأس هرم قدرت سیاسی خود، پتانسیل بسیار بالایی برای از سرگذراندن تهدیدات براندازانه دارد.

مطرح کردن ادبیات فتنه و جنگ نرم در سطح جامعه، ارائه‌ی شاخص‌هایی برای تمییز جریان اصیل انقلاب از جریان‌‌های بدعت‌گذار و منحرف و نیز تلاش مجدانه برای ترویج فضای هم‌دلی و وفاق میان سیاسیون، می‌‌تواند موضوع یک پژوهش مبسوط باشد، اما چیزی که برای ما موضوعیت دارد، این است که حوادث اخیر ظرفیت‌‌های عظیم ولایت فقیه را در امر ثبات‌آفرینی و مهار بحران‌های سیاسی، بیش از پیش نمایان ساخت که بی‌شک در تحلیل شرایط دهه‌ی چهارم کشور نیز جایگاهی بسیار رفیع خواهد داشت.

مقام معظم رهبری 73 بار کلمه «فتنه» را در 23 سخنرانی (از تیر ماه سال 1388 تا آذر سال جاری) در جمع اقشار و گروههای مختلف کشور  در تحلیل حوادث بعد از انتخابات به کار برده اند. این مجموعه با محوریت بیانات معظم له در این خصوص تنظیم شده  که در آن سخنان، مواضع، تحلیل‌ها، آسیب‌شناسی، توصیه‌ها و هشدارهای ایشان در ماجرای فتنه و جوانب آن و همچنین راهکارهایی رهبری برای برون رفت از فضای فتنه، آمده است.

برکسی پوشیده نیست که ولایت فقیه یکی از مهم‌‌ترین دلایل ثبات وامنیت مثال‌زدنیِ جمهوری اسلامی‌ ایران آن هم در دل یکی از بی‌ثبات‌ترین مناطق جهان است. حراست از این رکن رکین نظام، همان گونه که آن یار سفر کرده ،یعنی حضرت امام (ره) فرمودند که: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به این مملکت آسیبی نرسد»،  ضامن تداوم ، ثبات و امنیت کشور در دهه‌ی چهارم و دهه‌های آینده خواهد بود.                   

در سالروز ولادت امام علی (ع) ۱۵ تیر ۱۳۸۸

این فتنه‌هایی که دشمن بر پا کرده بود ، امید بسته بود که شاید بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد . بحمدا... این فتنه‌ها تمام شد . هر فتنه‌ای در مقابل حق ، در مقابل ملت هوشیار از بین خواهد رفت ، گرد و غبار فرو خواهد نشست .

حواشی ایجاد شده به وسیله یک عده دشمن ، یک عده غافل از بین می‌رود ، متن قضیه باقی می‌ماند ... حواشی ، گرد و غبارها ، پیرایه‌ها ، کارها وحرف‌های دشمن شاد کن مقام خواهد شد ، اما این حقیقت می‌ماند . « فاماالزید فیذهب حفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی‌الارض»(سوره‌رعدآیه17).

مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهورى ۲۱ مرداد ۱۳۸۸

امتحانهائى هم در این انتخابات پیش آمد. یک امتحان، امتحان آحاد مردم بود. به نظر من مردم در این امتحان برنده شدند؛ نمره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ قبولى گرفتند. حضور عظیم مردم، یک امتحان عظیمى بود که آنها را سرافراز کرد. بسیارى از آحاد مردم، از جریانهاى سیاسى، طبق وظیفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شان عمل کردند. بعضى از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را مردود کرد. برخى از جوانان ما که با صداقت، با سلامت وارد میدان وظیفه میشوند، به رغم هوشیارى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایشان، در مواردى اشتباه کردند. بسیارى از جوانان این کشور هم با همان ایمان، با همان صداقت، حرکت درستى کردند. به کسى اعتقاد پیدا کردند، به او رأى دادند؛ یا آن کس رأى آورد یا نیاورد. ملاک این نیست. ملاک این است که انسان عقیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اى پیدا کند، هوشیارانه، از روى احساس وظیفه، احساس تکلیف، وارد میدان این عمل سیاسى و حرکت سیاسى بشود. بعد هم همه تسلیم قانون باشند. اکثر قاطع ملت ما - از جوانها، از نخبگان، از توده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ى عظیم مردم - در این ردیف قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و در این امتحان مقبول شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. یک عده هم البته فریب خوردند.

در دیدار با جمعی از شعراء ۱۴ شهریور ۱۳۸۸

در حوادث فتنه‌گون ، شناخت عرصه دشوار است . شناخت اطراف قصه دشوار است. شناخت مدافع و مهاجم دشوار است . شناخت ظالم و مظلوم دشوار است . شناخت دوست‌و‌دشمن‌دشواراست.

خطبه‌های نماز جمعه‌ی‌ تهران ۲۰ شهریور ۱۳۸۸

یکى از خصوصیات امیرالمؤمنین در مشى سیاسى‏ی‌اش این بود که با دشمنان خود و مخالفان خود با استدلال حرف میزد و استدلال می‌کرد. در نامه‏‌هایى که حتّى به معاویه نوشته است  استدلال میکرد بر اینکه روش تو غلط است. با طلحه و زبیر که آمدند با امیرالمؤمنین بیعت کردند حضرت اینجور میفرماید: «لقد نقمتما یسیرا و ارجأتما کثیرا»؛ شما یک چیز کوچک را وسیله و مایه‏ى اختلاف قرار دادید، این همه نقاط مثبت را ندیده گرفتید؛ دم از دشمنى میزنید، دم از مخالفت میزنید. با اینها متواضعانه امیرالمؤمنین حرف میزند، توضیح میدهد؛ میگوید: من دنبال دشمن نمیگردم. این مدارا را دارد. اما آن وقتى که این مدارا اثر نکند، آن وقت جاى قاطعیت علوى است؛ آن جائى است که امیرالمؤمنین نشان میدهد که با کسانى مثل خوارج، آنجور رفتار میکند که خودش فرمود: «انا فقأت عین الفتنة»؛(8) چشم فتنه را من در آوردم. و کسى دیگر غیر از على نمیتوانست این کار را بکند.

دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند ، در جامعه فتنه ایجاد می‌کنند ، جنگ‌ها تبلیغات دروغین ، سیاست بازی‌های ناجوانمردانه ، اینها ناشی از همین دنیاطلبی‌هاست . در محیط فتنه ،‌ محیط فتنه به معنای محیط غبار آلود است و وقتی فتنه در جامعه‌ای به وجود آمد ، فضای ذهنی مردم مثل محیط غبار آلود و مه‌آلود است که گاهی انسان نمی‌تواند دومتری خودش را هم ببیند . یک چنین وضعی به وجود می‌آید . در یک چنین وضعیتی است که خیلی‌ها اشتباه می‌کنند ، بصیرت شان را از دست می‌دهند . تعصب های بیخود عصبیت‌های جاهلی در چنین فضایی رشد پیدا می‌کند .

در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری دوم مهر ۱۳۸۸

اهل فتنه مایلند که خشیت خودشان را، خوف از خودشان را در دل نخبگان و خواص، به جای خشیت از خدا بنشانند؛ یعنی مایلند که از آنها ترسیده بشود؛  بعضی‌ها در فضای فتنه، این جمله‌ی «کن فی الفتنه کبن اللبون لا ظهر فیرکب و لا ذرع فیحلب» را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچوجه فتنه‌گر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه.

در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروه‌های مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود دیگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه‌ی عظیمی بود که عده‌ای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری بود؛ این طرف می‌رفت، آن طرف میرفت، برای گروه‌های مختلف سخنرانی میکرد از آن طرف هم آن عده‌ای آمدند خدمت حضرت و گفتند: «یا امیرالمؤمنین انّا قد شککنا فی هذا القتال»؛ ما شک کردیم. ما را به مرزها بفرست که در این قتال داخل نباشیم! خوب، این کنار کشیدن، خودش همان ذرعی است که یحلب؛ همان ظهری است که یُرکب! گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.

در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر ۱۵ مهر ۱۳۸۸

بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه‌ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانى بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مى‌بینید در محاصره‌ دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضى آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطب‌نما همان بصیرت است.

در دیدار جمع کثیرى از بسیجیان کشور چهارم آذر ۱۳۸۸

دیدید شما در اوائل همین حوادث بعد از انتخابات - این فتنه‌ى بعد از انتخابات - اولین کارى که شد، تردیدافکنى در کار مسئولین رسمى کشور بود؛ در کار شوراى نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنى‌ها خیلى مضر است؛ دشمن این را میخواهد. جوانان بسیجى باید ایمان را، بصیرت را، انگیزه را، رعایت موازین و معیارها را، اینها همه را با هم ملاحظه کنند.

در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون ۲۲ آذر ۱۳۸۸

حقیقت قضیه این است؛ اما زبانى که به کار میبرند، آن چیزى است که گفتم: ما با قانون‌شکنى مخالفیم! دولتهاى قانون‌شکن باید پاسخگو باشند! ببینید، فتنه یعنى این. چه چیزى میتواند این توطئه‌ها را، این جریان گندابِ فاسد را از مجموعه‌ى افکار عمومى عالم جمع بکند جز روشنگرى؛ و این ظلمات را بشکند. چه میتواند بشکند، جز چراغ و مشعل بیان حقیقت؟ ببینید چقدر وظیفه، سنگین است.

در زمینه‌هاى مسائل دینى هم همین جور است. یکى از کارهائى که امروز دستهاى فتنه‌انگیز در دنیا بجد دنبالش هستند، اختلافات مذهبى در بین مسلمانهاست. چون منطقه‌اى که مسلمانها در آن زندگى میکنند، منطقه‌ى حساسى است، منطقه‌ى پر فایده‌اى است، منطقه‌ى راهبردى است، منطقه‌ى نفت است و آنها به اینجا احتیاج دارند؛ اسلام هم مزاحم است. پس بایستى یک جورى مشکل اسلام را براى خودشان حل کنند. یکى از راه‌هاى خوبى که پیدا کرده‌اند، ایجاد اختلاف بین مسلمانهاست؛ وسیله‌ى اختلاف هم تعصبات مذهبى. چه چیزى میتواند در مقابل این، ایستادگى بکند؟ بصیرت، روشنگرى، تبلیغ صحیح، در دام دشمن نیفتادن. این، عرصه‌ى بین‌المللى است.

دنیائى که اساس کار دشمنان حقیقت بر فتنه‌سازى است، اساس کار طرفداران حقیقت بایست بر این باشد که بصیرت را، راهنمائى را، هرچه میتوانند، برجسته‌تر کنند و این شاخصها را، این مایزها را، این معالم‌الطریق را بیشتر، واضح‌تر، روشن‌تر در مقابل چشم مردم قرار بدهند، که مردم بفهمند، تشخیص بدهند و گمراه نشوند.   مهمترین برهه‌اى و زمان و مکانى که تبلیغ، آنجا معنا میدهد، جائى است که فتنه وجود داشته باشد.

در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى ۱۳۸۸

در شرائطى که دشمن با همه‌‌‌ وجود، با همه‌‌‌‌ى امکاناتِ خود درصدد طراحى یک فتنه است و میخواهد یک بازى خطرناکى را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازى کمک نکرد. خیلى باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌هاى مسئولى وجود دارند، قانون وجود دارد.

دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى‌ ۲۹ دی ۱۳۸۸

دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاى شفاف را برنمیتابند؛ فضاى غبارآلود را میخواهند. در فضاى غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عده‌اى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضاى غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهره‌ى خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند.

وقتى در داخل محیط فتنه، کسانى با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهاى نظام جمهورى اسلامى را نفى میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتى این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگى فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفاف‌سازى نیست. شفاف‌سازى، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگى، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کى به شفاف‌سازى کمک میکند و کى به غبارآلودگى کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند.

در دیدار جمعی از مردم آذربایجان ۲۸ بهمن ۱۳۸۸

امام بزرگوار ما با اینکه با تبریز آشنائى نزدیکى نداشتند، اما مردم تبریز را خوب شناخته بودند. در آن قضایاى فتنه‌ى اول انقلاب که در جاهاى مختلف فتنه‌انگیزى شد، از جمله در تبریز، امام فرمودند که خود مردم تبریز جواب فتنه‌گران را خواهند داد، و دادند؛ همین‌جور شد. جز نیروى ایمان و غیرت و همت و آگاهى و بصیرت، چیز دیگرى نمیتوانست آن فتنه‌ها و آن آتشها را خاموش کند.

در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى‌ ششم اسفند ۱۳۸۸

این فتنه‌هاى بعد از انتخابات، آن چیزى که اساس قضیه است، این است که رأى مردم و حضور مردم از نظر یک عده‌اى نفى شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگى که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم میشدند. بالاخره وقتى انتخابات با همین معیارهائى که در اسلام وجود دارد اتفاق افتاد، بایستى در مقابل قانون، در مقابل داورى قانون تسلیم شد؛ همچنان که باید در مقابل آن داورى که قانون او را معین میکند، تسلیم شد. اگر قانون در مسئله‌ى مهمى مثل مسئله‌ى انتخابات یک داورى را مشخص کرده است، یا یک شیوه‌ى داورى را مشخص کرده است، باید تسلیم این بشوند، ولو برخلاف میلمان باشد.

در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی اول فروردین ۱۳۸۹

حالا همت برتر و کار بیشتر، همت مضاعف و کار مضاعف بر این اساس باید انجام بگیرد. عرصه‌هاى گوناگونى وجود دارد. ما نباید بگذاریم وقت بگذرد. هر سالى از سالهائى که دوران انقلاب گذرانده است، و در هر سالى هر ماهى، و در هر ماهى هر روزى، وزن و مقدارى دارد، ارزشى دارد؛ نباید این را از دست داد. ممکن است در هشت ماه از سال 88 که اشتغالات فتنه‌انگیزان بعضى از ذهنها را به خود مشغول کرد، برخى از کارها نیمه‌کاره مانده باشد؛ باید جبران بشود.

خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى تهران در حرم امام خمینى (ره ) ۱۴ خرداد ۱۳۸۹

دیدید فتنه‌اى به وجود آمد، کارهائى شد، تلاشهائى شد، آمریکا از فتنه‌گران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهاى غربى دفاع  کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنت‌طلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همه‌ى این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دى، در روز بیست و دوى بهمن، آنچنان عظمتى از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد.

در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى‌ ۱۸ خرداد ۱۳۸۹

شما نمایندگان محترم بجز تلاشهائى که در زمینه‌ى قانونگذارى، نظارت و بقیه‌ى وظائف قانونى انجام دادید در عرصه‌هاى مهم سیاسىِ داخلى و خارجى هم نقش‌آفرینى کردید.در قضایاى فلسطین، در قضایاى هسته‌اى، در قضایاى گوناگون - هم در مسائل داخلى، همان طور که اشاره کردند؛ برخى از فتنه‌انگیزى‌ها، بعضى از بداخلاقى‌ها، مجلس نقش‌آفرین بوده است.

بیانات در دیدار اعضاى بسیجى‌ هیئت علمى دانشگاه‌ها دوم تیر ۱۳۸۹

بعد معلوم شد که نگاه سیاسى و فهم سیاسى و آن چراغ مه‌شکنِ دوران فتنه را هم دارد.فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است

در دیدارمردم بوشهر در روز میلاد امام على(ع ) پنجم تیر ۱۳۸۹

خاصیت دوران فتنه - همان طور که بارها عرض کرده‌ایم - غبارآلودگى است، مه‌آلودگى است. نخبگان گاهى دچار خطا و اشتباه میشوند. اینجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بیّنه‌اى است که در اختیار مردم قرار دارد. امیرالمؤمنین مردم را به آن ارجاع میداد. امروز ما هم محتاج همان هستیم.

در دیدار رئیس جمهور و اعضاى هیئت دولت‌ هشتم شهریور ۱۳۸۹

اما آنچه که در وهله‌ى اول باید عرض کنیم، این است که این سالى که بر دولت دهم گذشت، سال خیلى سختى بود. کسانى که فتنه‌ى سال 88 را شروع کردند - حالا یا خودشان طراحى کرده بودند، یا دیگران طراحى کرده بودند؛ نمیخواهیم نسبتى بدهیم، ولى به هر حال این فتنه طراحى شده بود - به کار کشور ضربه‌ى سختى زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهاى گوناگون کشور بهتر پیش میرفت. اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانى که علیه نظام اسلامى جبهه‌بندى کرده‌اند و یک جبهه‌اى تشکیل داده‌اند.

 در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری‌ ۲۵ شهریور ۱۳۸۹

به نظر من، فتنه‌ى سال 88 هم همین بود؛ براى ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. بعد از آنى که در یک انتخاباتى، چهل میلیون شرکت میکنند و همه‌ى ما تا آخر شب، خوشحال، خرسند که پاى صندوقهاى رأى مردم جمع شدند و تا آخر شب رأى دادند - و البته هنوز عدد گفته نشده بود، همه هم لذت میبردند - ناگهان از یک گوشه‌اى، فتنه‌اى شروع میشود؛ ما را بیدار میکند؛ میگوید: به خواب نروید، غفلت نکنید، خطرهائى در مقابل شما وجود دارد و آن خطرها اینهاست. به نظر من، همه‌ى حوادث را اینجورى باید نگاه کرد.

  پارسال در همان بحبوحه‌ى جریان فتنه‌ى سال 88 شنیدید که یکى از شبکه‌هاى اجتماعى اینترنتى که در ارتباط با معارضین فعال بود: خبرهاى اینجا را ببرند، دستورهاى آنجا را برسانند، همین طور شلوغ کنند، فضا را چه کنند، میخواست موقتاً براى تعمیرات کارش را تعطیل کند، دولت آمریکا مانع شد، گفت شما اگر الان، ولو براى تعمیرات تعطیل موقت بکنید، این به معارضین داخل ایران ضرر میزند؛ جلویش را گرفتند. یعنى تعطیلى موقت را به این شبکه‌ى اجتماعى اجازه ندادند. یعنى کمکهاى اینجورى بود. و انواع و اقسام کمکها و اعانتهایى که به اینها میشود.

  البته مردم ایستادند، آخرین نمونه‌اش هم همین فتنه‌ى سال 88 بود؛ مردم ایستادند. همان کسانى که به کسان دیگرى غیر از منتخَب رأى داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ایستادند. لذا دیدید در 9 دى، در 22 بهمن، همه شرکت کردند؛ همه آمدند. این نشان‌دهنده‌ى این است که فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان یک اقلیت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند مردم را دنبال خودشان بکشانند. اولِ کار موفق هم شدند؛ بعد که چهره‌شان آشکار شد، نقابشان در خلال حرفها و کارهاى گوناگون افتاد، مردم از اینها رو برگرداندند. بنابراین، مردم ایستاده‌اند. خب، این یک نکته است در وضع کشور.

در دیدار هزاران نفر از بسیجیان استان قم ‌ دوم آبان ۱۳۸۹

قبل از شروع انتخابات و آن قضایاى فتنه، بعضى از کسانى که بعداً امتحان خودشان را در فتنه دادند، به ما مراجعه میکردند که آقا سال آینده، سال سختى است - یعنى همان سال 88 - از لحاظ اقتصادى چنین است، چنان است؛ فضا را تنگ، تاریک، مشکل، غیر قابل عبور جلوه میدادند؛ مسئولین را یک جور میخواستند دلسرد کنند، مردم را یک جور. این تبلیغات نشانه‌ى این است که آنها از این حرکت عظیم و پرشتابِ مسئولین و مردم عقب ماندند. پس اگر چنانچه این جهتگیرى دشمن دانسته شد، نگاه انسان به واقعیت، نگاه درستى خواهد شد؛ نگاه نافذى خواهد شد.

 یا در زمینه‌ى سیاست خارجى، سیاست بین‌المللى، در بعضى از همین مطبوعات خودمان هم شما دیدید؛ در اظهارات سال گذشته‌ى بعضى از اصحاب فتنه هم مشاهده کردید؛ هى تکرار میکردند که آقا ما در دنیا ذلیل شدیم، جمهورى اسلامى در دنیا بى‌آبرو شده، بى‌ارزش شده، چه شده، چه شده. امروز وقتى به واقعیت نگاه میکنیم، مى‌بینیم روزبه‌روز آبروى جمهورى اسلامى در میان ملتهاى گوناگون دنیا - مسلمان و غیر مسلمان - افزایش پیدا کرده است. دشمنان ملت ایران این را میدانند، میفهمند، احساس میکنند؛ البته کتمان میکنند.

در دیدار دانشجویان و جوانان استان قم‌، چهارم آبان ۱۳۸۹

من در همین فتنه‌ى 88 به بعضى دوستان قرائن و شواهد را نشان دادم؛ حداقل از ده سال، پانزده سال قبل از آن، برنامه‌ریزى وجود داشت. از بعد از رحلت امام برنامه‌ریزى وجود داشت؛ اثر آن برنامه‌ریزى در سال 78 ظاهر شد؛ مسائل کوى دانشگاه و آن قضایائى که اغلب یادتان هست، بعضى هم شاید درست یادشان نباشد. قضایائى که سال گذشته پیش آمد، یک تجدید حیاتى بود براى آن برنامه‌ریزى‌ها. البته سعى کردند با ملاحظه‌ى وقت و جوانب گوناگون، این کار را انجام دهند؛ که خوب، بحمدللَّه شکست خوردند، باید هم شکست میخوردند. پس جبهه‌ى دشمن برنامه‌ى بلندمدت دارد. آنها مأیوس نمیشوند که ببینند حالا امروز شکست خوردند، دست بردارند؛ نه، طراحى میکنند براى ده سال دیگر، بیست سال دیگر، چهل سال دیگر. باید آماده باشید.

همین قضایاى فتنه‌ى اخیر، یک عده‌اى اشتباه کردند؛ این بر اثر بى‌بصیرتى بود. ادعاى تقلب در یک انتخابات بزرگ و باعظمت میشود؛ خوب، این راهش واضح است. اگر چنانچه کسى معتقد به تقلب است، اولاً باید استدلال کند، دلیل بیاورد بر وجود تقلب؛ بعد هم اگر چنانچه دلیل آورد یا نیاورد، قانون راه را معین کرده است؛ میتواند شکایت کند. باید بازرسى شود، بازبینى شود؛ آدمهاى بى‌طرفى بیایند نگاه کنند تا معلوم شود تقلب شده یا نشده؛ راهش این است دیگر. اگر چنانچه کسى زیر بار این راه نرفت و قبول نکرد - با اینکه ما کمکهاى زیادى هم کردیم: مدت قانونى را بنده تمدید کردم؛ حتّى گفتیم خود افراد بیایند جلوى دوربینهاى تلویزیون شمارش کنند - دارد تمرد میکند. توجه بفرمائید. مقصود این نیست که راجع به قضایاى گذشته اظهارنظر کنیم؛ میخواهیم مثال بزنیم. پس بصیرت پیدا کردن، کار دشوارى نیست. اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونى‌اى وجود دارد و کسى از آن راه معقول قانونى سرمیپیچد و کارى میکند که براى کشور مضر است، ضربه‌ى به منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است؛ این یک چیز روشنى است، یک قضاوت واضحى است. پس ببینید مطالبه‌ى بصیرت، مطالبه‌ى یک امر دشوار و ناممکن نیست. بصیرت پیدا کردن، کار سختى نیست. بصیرت پیدا کردن همین اندازه لازم دارد که انسان اسیر دامهاى گوناگون، از دوستى‌ها، دشمنى‌ها، هواى نفس‌ها و پیشداورى‌هاى گوناگون نشود. انسان همین قدر نگاه کند و تدبر کند، میتواند واقعیت را پیدا کند. مطالبه‌ى بصیرت، مطالبه‌ى همین تدبر است؛ مطالبه‌ى همین نگاه کردن است؛ مطالبه‌ى چیز بیشترى نیست. و به این ترتیب میشود فهمید که بصیرت پیدا کردن، کار همه است؛ همه میتوانند بصیرت پیدا کنند. البته بعضى نه به خاطر عناد، نه به خاطر بدخواهى، که گاهى غفلت میکنند. اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بى‌بصیرتى است، این دیگر غیر قابل قبول است.

در قضایاى فتنه هم همین جور. بعضى در این فتنه و در این جنجال وارد شدند، نفهمیدند اسم این براندازى است؛ نفهمیدند این همان فتنه است که امیرالمؤمنین فرمود: «فى فتن داستهم بأخفافها و وطئتهم بأظلافها و قامت على سنابکها».(6) فتنه خرد و نابود میکند کسانى را که زیر دست و پاى فتنه قرار بگیرند. آنها نفهمیدند این فتنه است. یک حرفى را یکى گفت، اینها هم تکرار کردند. پس نمیشود همه را محکوم به یک حکم دانست. حکم معاند متفاوت است با حکم غافل. البته غافل را هم باید بیدار کرد.

در دیدار دانش‌آموزان‌ در آستانه 13 آبان ۱۲ آبان ۱۳۸۹

در میدان سیاسى، فتنه‌ى سال 88 را جوانهاى ما خواباندند. بیش از عوامل گوناگون دیگر، جوانهاى ما، همین شما دانش‌آموزها، همین شما دانشجوها نقش داشتید؛ والّا فتنه، فتنه‌ى بزرگى بود. من به شما عرض کنم؛ چند سالى که بگذرد، آن وقت قلمهاى بسته شده‌ى آگاهان بین‌المللى روان خواهد شد، باز خواهد شد، خواهند نوشت. ممکن است من آن روز نباشم، اما شماها هستید؛ خواهید شنید، خواهید خواند که چه توطئه‌ى بزرگى پشت فتنه‌ى سال 88 بود. این فتنه خیلى چیز مهمى بود، قصدشان خیلى قصد عجیب و غریبى بود؛ در واقع میخواستند ایران را تسخیر کنند. اینهائى که عامل فتنه بودند - توى خیابان، یا بعضى از سخنگویانشان  اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائى اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. حالا این که چطور بعضى‌ها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهاى دقیق روانشناختى دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این مسئله خیلى کار بزرگى بود.

در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان ۲۶ آبان ۱۳۸۹

در سال گذشته ملت ایران از یک امتحان عبور کرد، از یک فتنه عبور کرد. این معنایش فقط این نیست که حالا همه فهمیدند ملت ایران قوى است؛ بلکه معناى مهمتر آن این است که با این حرکت، با این قدرت بر عبور از فتنه و محنت، این ملت یک وضع جدیدى پیدا کرد؛ یک توانائى تازه‌اى در او به وجود آمد. تمام طول عمر انسان، قدم به قدم امتحانهاست. اگر ما بتوانیم بر هواى نفس خود غالب بیائیم، بتوانیم بصیرت خود را به کار بگیریم، بتوانیم موقع را بشناسیم، بدانیم کار لازم چیست و آن را انجام دهیم، این در ما یک مرتبه‌ى جدیدى از حیات به وجود مى‌آورد؛ این یک تعالى است، یک ترقى است.

در جمع 110 هزار بسیجی‌ در روز عید غدیر چهارم آبان ۱۳۸۹

دیدید بعضى‌ها نتوانستند واقعیاتِ جلوى چشم را ببینند، نتوانستند تشخیص بدهند. در فتنه‌ى طراحى‌شده‌ى پیچیده‌ى سال 88 حقایقى جلوى چشم مردم بود؛ نگذاشتند یک عده‌اى این حقایق را ببینند، بفهمند؛ ندیدند، نفهمیدند. وقتى در یک کشور فتنه‌گرانى پیدا میشوند که براى جاه‌طلبى خودشان، براى دست یافتن به قدرت، براى رسیدن به اهدافى که به صورت آرزو در وجود خودشان متراکم و انباشته کردند، حاضر میشوند به مصلحت یک کشور، به حقانیت یک راه پشت کنند و لگد بزنند؛ کارى میکنند که سردمداران غربى و دشمنان درجه‌ى یک ملت ایران به هیجان مى‌آیند و سر شوق مى‌آیند و از آنها حمایت میکنند، این یک حقیقت روشن است.




انتهای پیام/
http://javaneparsi.ir/1719
اخبار مرتبط

نظرات شما