از “قاباخلاما” تا پخت “نزیه” و “ختایی”
ماه مهمانی خدا در بین ملتها و اقوام مختلف علاوه بر توصیههای دینی به اقتضای فرهنگ هر منطقه برای خود آداب و رسوم مخصوص خود را دارد.
در این میان مردم دیندار آذربایجانشرقی نیز رسوم خاصی را دارند که برخی از آنها با دیگر اقوام کشور مشترک بوده و برخی دیگر نیز مختص اهالی این استان است.
یکی از این رسومات “قاباخلاما” است که روزهداران چند روز مانده به ماه رمضان اقدام به نظافت خانه و مساجد میکردند تا برای مهمانیها و مراسمات قرآنخوانی آماده باشند و یک روز مانده به ماه را با روزه گرفتن به پیشواز میروند.
پیشترها که رادیو و تلوزیون نبود و یا چندان رواج پیدا نکرده بود اهالی شهر و مخصوصا روستاها به پشت بام ها و کوه های کنار محل زندگی خود میرفتند و سعی در استهلال ماه رمضان داشتند.
اگر کسانی در فامیل و اطرافیان خود خانواده ای داشتند که داغدار عزیز تازه از دست رفته خود است، در اولین روز ماه مبارک رمضان به منزل آن ها می رفتند و در این مراسم افطاری مهمانان تحفهای نیز به عزادیده مثل لباس و… میدهند.
همچنین برای زوجهای تازه ازدواج کرده و اولین ماه رمضان را در زندگی مشترکشان تجربه میکنند هدایایی مانند شال و روسری و پارچه با عنوان “طاباغ اوروجی” میفرستادند.
پخت “نزیه” و “ختایی” از دیگر رسوم این دیار ماه مبارک رمضان است، “نزیه” نوعی شیرنی مغزدار است که چند روز مانده به ماه رمضان این شیرینی را جهت مصرف در افطار می پزند، “ختایی” هم نوعی شیرینی خانگی مخصوص رمضان است که مواد اولیه این نوع شیرینی نوعی خمیر حصیری شکل است که با ترکیب پودر گردو و دارچین تهیه میشود.
ایام قدیم نیز افرادی نزدیک زمان اذان صبح در محلات و کوچهها با مناجاتخوانی و اذانگویی سعی در بیدار نمودن روزهداران جهت صرف سحری و ادای نماز صبح داشتند، در بعضی از روستاها نیز رسم بر این بود که نزدیک سحری همسایه ها با مشت به دیوار همسایه بغلی می کوفتند و یا از پشت بام خانه بانگ زده و همه را برای صرف سحری بیدار می کردند.
در برخی شهرستانهای آذربایجانشرقی رسمی به نام “برکت کیسهسی” وجود داشت که اهالی در روز ۲۷ام ماه کیسههایی را میدوختند و مقداری پول را در آن قرار داده و تا سال بعد به جهت برکت یافتن و رزق و روزی آنرا نگهداری میکردند.
البته در بعضی روستاها نیز در ۲۷رمضان با کاه شمایلی مجسمهمانند درست کرده و آنرا که نماد بن ملجم است را به آتش میکشیدند یا زنان با دوخت کیسههایی و هربار زدن سوزن بر آن لعنتی بر بن ملجم میفرستادند.
رسمی نیز در بعضی روستاها وجود داشته است که زنان نازا در عصر آخرین جمعه ماه رمضان در یکی از مساجد دو رکعت نماز خوانده و به درب خانه ۷ نفر از زنان روستان که نام آنان فاطمه است مراجعه میکردند و از هرکدام تکه پارچهای جهت دوخت پیراهن بچهگانهای میگرفتند بلکه تا رمضان بعدی صاحب اولاد شوند.
با فرارسیدن عید فطر نیز درب خانوادههای داغدار به روی مهمانان باز بود و آشنایان به جهت اینکه برای خانواده داغدار “اول بایرامی” است با صرف چای و خرما از مهمانان پذیرایی میشد، همچنین به عیادت بزرگان نیز میرفتند.
انتهای پیام/
نظرات شما