بیانیه مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم درباره حجاب

مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم بیانیه ای با موضوع حجاب صادر کرده و خواستار اصل مطالبه‌گری در خصوص تحقق مناسب و کامل حجاب در جامعه و مقابله با روند فزاینده بدحجابی شدند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در بیانیه ای نکاتی را درباره موضوع حجاب متذکر شدند که متن این بیانیه به شرح زیر است :

بسم‌الله الرحمن الرحیم

قال رسول‌الله (ص) : اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فی اُمَّتی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَه

از آنجا که موضوع حجاب، در ماه‌های اخیر به یکی از مسائل اصلی کشور تبدیل، و در این زمینه سؤالات، ابهامات و شبهاتی طرح شده، و وضعیت بدحجابی در جامعة اسلامی رو به افزایش است، ما امضاکنندگان این بیانیه، به عنوان نمایندگان رسمی طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، با احساس تکلیف اخلاقی، شرعی و ملی، نکاتی را یادآور می‌شویم:

۱. حجاب از احکام اجتماعی و از ضروریات دین اسلام است و آیات قرآن کریم و روایات فراوان و نیز منابع متعدد فقهی بر رعایت آن تأکید کرده‌اند. از جمله حکمت‌های مهم تشریعِ حکم حجاب را می‌توان ایجاد امنیت روانی، حفظ و استحکام سلامت اخلاقی خانواده و جامعه، و ارزش‌نهادن به حیا و عفاف برشمرد. زیان‌های بی‌حجابی برای جامعه و به‌ویژه خانواده‌ها، امری انکارناپذیر است؛ به همین سبب، صرف‌نظر از دیدگاه اسلام، حجاب، در دیگر ادیان الهی و نیز تاریخ ایران موضوعی ریشه‌دار بوده است و معمول جوامع نیز ـ البته با تفاوت‌هایی‌ در نحوه و میزان ـ به آن اهتمام داشتند. اما مع‌الأسف از یکی دو سده قبل به این سو، سیر بدحجابی و بی‌حجابی در جوامع غربی شکل گرفت، و آثار و تبعات تنزل فرهنگی در جوامع مزبور، امروزه به وضعیت ناخوشایند، غیراخلاقی و بلکه غیرانسانی منجر شده است؛

۲. اجرای احکام اجتماعی اسلام، از وظایف ذاتی و اصلی حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی در کنار تعلیم و تربیت و ترویج ارزش‌های دینی، که وظیفة دیگر او به‌شمار می‌رود، موظف به اجرای قوانین اجتماعی اسلام از جمله حکم حجاب است. در همین راستا، به رغم آنکه برخی اختلاف نظرها در میان فقها دربارة اِعمال مراتب بالای امر به معروف و نهی از منکر ازجانب افراد جامعه بدون اذن حاکم شرع وجود دارد، اما مشروعیتِ الزام مردم به عمل طبق قوانین اجتماعی اسلام از جمله حجاب از سوی حکومت اسلامی، امری اجماعی و غیرقابل تردید است. وجود الزام در موضوع پوشش، البته منحصر به حکومت اسلامی نیست و معمول حکومت‌ها حتی دولت‌های غربی نیز دربارة نوع لباس و پوشش در جامعة خود قوانینی دارند؛ هرچند در محدودة آن تفاوت وجود دارد. نبود الزام در حجاب و پوشش، درواقع به معنای جواز برهنگی کامل در اجتماع خواهد بود؛

۳. زیر سؤال بردن الزام حاکمیتی در باب اجرای حکم حجاب با تمسک به اصل «اختیار انسان و عدم اجبار در دین» یا استناد به «عدم نقل تاریخی از الزام به حجاب در حکومت پیامبر۹ و امیرمؤمنان۷» یا ادعای «لزوم اکتفا به تعلیم و تربیت و فرهنگ‌سازی»، ناشی از جهل به اصول اولیة اسلام، ضعف آگاهی درباره وضعیت تاریخی حجاب در صدر اسلام، و نیز غفلت از روندهای جاری عقلایی در جوامع است. نبود اجبار و اکراه در دین، ناظر به بُعد فردی و اصل پذیرش اسلام است که باید با اعتقاد همراه باشد؛ در حالی که الزام به حجاب، حکمی اجتماعی و قانونی است که تمام شهروندان جامعة اسلامی را دربرمی‌گیرد؛ در صدر اسلام نیز پس از نزول آیات ملزمة حجاب و در سایة حاکمیت پیامبر۹، حجاب تثبیت شد و زنانِ جامعة اسلامی خود را موظف به اجرای حکم می‌دانستند و در مقام عمل تبعیت می‌کردند؛ به همین سبب، بدحجابی تبدیل به معضل نشد تا حاکمان اسلامی با آن برخورد کنند و در تاریخ ثبت شود. از سوی دیگر، به‌رغم آنکه آگاهی دادن و انگیزه‌بخشیدن به افراد جامعه دربارة تعالیم اسلام و عمل به آنها از تکالیف مهم حکومت اسلامی است، اما این امر نه‌تنها نافی الزام دولت به اجرای احکام اجتماعی نیست، بلکه اجبارِ حاکمیت، تکمیل‌کنندة آگاهی و انگیزه‌بخشی مردم است. غالبا، بدون این الزام‌ها، فرهنگ شکل نمی‌گیرد و بخشی از فرهنگ‌سازی، با انجام امور سلبی و اجرای قانون محقق می‌شود؛ چنان‌که دربارة موضوعات دیگر از قبیل مبارزه با توزیع و مصرف مواد مخدر و مقابله با بیماری‌های اپیدمیک، همین رویکرد جاری است؛

۴. دربارة اقدامات صورت‌گرفته در جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با بدحجابی، و در جهت پاسخ به برخی شبهات در زمینة الزام به حجاب، نکاتی درخور ذکر است:

الف) از میان هزاران مورد برخورد با بدحجابی، برجسته‌کردن چند برخوردِ احتمالاً نادرست مأموران نیروی انتظامی با بدحجابان در طول سالیان گذشته، و صدور حکم کلی بر اساس آن موارد جزئی، امری غیرعقلایی است و ریشه در غرض‌ورزی یا أثرپذیری از احساسات دارد؛

ب) مأموریت نیروی انتظامی در زمینة حجاب، عمدتاً اجرای مقررات است نه اقناع متخلف؛ چنان‌که درباره مقرراتِ دیگر مانند راهنمایی و رانندگی چنین است؛

ج) کوتاهی دیگر نهادهای مسئول در حوزة حجاب و عفاف از جمله نهادهای فرهنگی، نباید دستمایة حکم به تعلیق قوانین و تعطیل اقدامات نیروی انتظامی شود؛ بلکه باید سبب بازخواست و فشار به نهادهای دیگر برای عمل به وظایفشان گردد؛

د) اگر مشکلات اقتصادی و در اولویت بودن حل آنها و نیز وجود پاره‌ای بی‌عدالتی‌ها و امور غیرشرعی در جامعه، مجوز چشم‌پوشی از اجرای قوانین مربوط به حجاب یا کوتاه آمدن در این زمینه باشد، لازم می‌آید به توقف اجرای قوانین متعدد و تعطیلی نهادهای پرشمار غیراقتصادی حکم شود! در حالی که بر اساس حکم بدیهی عقل و شرع، اولویت داشتن یک امر، مجوز یا مصحح واگذاشتن امور دیگر نیست. باید قوانین و احکام حوزة اجتماعی اسلام در همة زمینه‌ها اجرایی شود، و حکومت اسلامی موظف به پی‌گیری تمام آنهاست؛

هـ) با توجه به کوتاهی‌های صورت‌گرفته در سالیان گذشته در مقابله با پدیدة بدحجابی و درنتیجه شیوع و گسترش نسبی آن، طبعاً در مقام اجرا باید به صورت تدریجی با این منکر اجتماعی برخورد کرد و ابتدا با مظاهر شدیدتر (مانند برداشتن روسری) برخورد شود. بر این اساس، نادرستی این سخن که «به‌دلیل گسترش بدحجابی و عدم امکان اجرای قوانین مربوطه به‌صورت کامل، باید آن را کنار گذاشت» روشن می‌شود؛

و) اینکه با استناد به حقوق شهروندی، «برخورد با افراد بدحجابِ ساختار شکن و ایجاد محرومیت برای آنان ظلم دانسته شود»، کاملاً مخدوش است؛ زیرا تنبیه متخلفان از قانون، لازمه اجرای قانون است و محرومیت از برخی حقوق شهروندی با تشخیص و حکم قانون‌گذار، می‌تواند از جمله موارد تنبیه و مجازات درنظر گرفته شود؛ بنابراین نه‌تنها چنین محرومیتی ظلم نیست، بلکه مقتضای عدالت است و نبود چنین محرومیتی، بی‌عدالتی در حق دیگر افراد جامعه خواهد بود؛

ز) شیوة مواجهه با خلاف شرع در جامعة دارای حاکمیت اسلامی، متفاوت با جوامع دیگر است. جامعة محروم از حاکمیت اسلام، ظرفیت کمتری برای اِعمال و تحقق تعالیم اجتماعی شرع دارد؛ به همین سبب، در چنین جامعه‌ای، غالب تشکّل‌ها و مجامع سیاسی اسلامی از اقتدار کافی برای «الزام افراد جامعه به عمل طبق احکام اجتماعی اسلام» برخوردار نیستند و به «حداقل‌ها» و «قدر مقدورها» بسنده ‌می‌کنند. از آنچه ذکر شد، روشن می‌شود مقایسة میان نظام جمهوری اسلامی ایران با برخی تشکّل‌های سیاسی اسلامی (مانند حزب‌الله لبنان) در نحوة مواجهه با بدحجابی، و ترجیحِ دادن الگوی عملی و قدر مقدور تشکّل‌ها بر قوانین و مقررات نظام جمهوری اسلامی در موضوع حجاب، تا چه میزان با واقعیت و موازین شرعی فاصله دارد؛ ‌

ح) نسبت‌دادن «گسترش بدحجابی» به «عکس‌العمل منفی در قبال اقدامات نیروی انتظامی در الزام به حجاب» و برجسته‌کردن این عامل، بیش از آن‌که برخاسته از تحلیل علمی و بررسی جامعه‌شناختی باشد، نشأت‌گرفته از غرض‌ورزی یا برخورد احساسی و سطحی است؛ چرا که با وجود عوامل متعدد زمینه‌ساز گسترش بدحجابی (از قبیل هجمة فرهنگی دشمنان، برخورد انفعالی برخی مسئولان، فضای مجازی رهاشده و عدم مدیریت تولید و فروش پوشاک)، انتظار کاهش وضعیت بدحجابی، منطقی نخواهد بود. به همین سبب، به‌جد معتقدیم اگر همین میزان اقدامات بازدارندة نیروهای انتظامی نمی‌بود، وضعیت حجاب در جامعه قطعا بدتر از وضع موجود ‌بود؛

ط) استدلال به «مخالفت عده‌ای از مردم با مقررات مربوط به حجاب و ایجاد تفرقه و اختلاف میان افراد جامعه» برای «چشم‌پوشی از اجرای قوانین مرتبط با حجاب یا کوتاه آمدن در این زمینه»، مخدوش است؛ زیرا صرف‌نظر از ناسازگاری این گزاره با تعالیم اسلامی، لازمة پذیرش آن، تعطیلی و کنار گذاشتن قوانین متعددی است که عده‌ای از افراد جامعه با آن مخالف‌اند. در همین زمینه به دو نکته باید توجه کرد: ۱. مقام «جلوگیری از تخلف از قانون و هنجارهای جاری»، با مقام «احیای ارزش‌های متروک و ممانعت از بدعت‌های رایج» متفاوت است؛ چرا که درمقام اول، ناهنجاری تثبیت نشده است و با قدرت محدود می‌توان از تخلف افراد از قانون ممانعت کرد؛ برخلاف مقام دوم که حاکمیت برای جلوگیری از بدعت‌های تثبیت‌شده، نیازمند تولید اقتدار بالایی است. بر این اساس، استناد به «برخی رفتارها و فرمایشات امیرمؤمنان۷در باب جلوگیری نکردن از برخی بدعت‌های رایج آن عصر»، برای «حکم به لزوم دست کشیدن از اجرای قوانین مربوط به حجاب در ایران امروز» نادرست خواهد بود؛ ۲. القای فراگیر بودن نارضایتی‌ مردم از الزام به حجاب، و متقابلاً القای ناتوانی حکومت از اجرای قوانین و مقررات مرتبط با آن، خود عامل گسترش بدحجابی و درنهایت تحمیلِ تعطیلی قوانین بر جامعه است. چنین القائاتی، نشان‌دهندة وجود اختلال در محاسبات برخی مسئولان و نخبگان در نتیجة فضاسازی رسانه‌ای مخالفان و دشمنان، و بالا بردن پرچم تسلیم در حین کارزار است؛ کارزاری که در صورت مقاومت و تقویت امید و رفع نواقص، موفقیت و پیروزی را در پی خواهد داشت؛

۵. هر قانونی در مقام اجرا ممکن است با ضعف‌ها، ایرادها، آسیب‌ها و پیامدهایی سوء همراه باشد. این ضعف‌ها و ایرادها باید شناسایی و برطرف شوند. اما زیر سؤال بردن قانون ارزشمند و نفی آن به بهانة برخی ضعف‌ها و پیامدهای سوء، خلاف عقل و شرع است. نیروی انتظامی نیز به عنوان مسئول تأمین امنیت اجتماعی و اخلاقی جامعه، از برخی ضعف‌ها و ایرادها همچون ضعف در رعایت همة ضوابط و مراتب برخورد با منکر و قانون‌شکنی، عدم اجرای قوانین و مقررات عفاف و حجاب در برخی مناطق از جمله سواحل، و تسامح در مواجهه با پاره‌ای از ناهنجاری‌ها مانند بدحجابی سلبریتی‌ها، به‌دور نبوده است. همچنین، چنان‌که اشاره شد، غیر از نیروی انتظامی، نهادهای متعدد دیگری در امر حجاب مسئولیت دارند که اغلب آنها، در انجام‌دادن وظایف و تکالیف خود قصور یا تقصیر داشته‌اند. از مهم‌ترین کوتاهی‌ها در این زمینه، عدم اجرای قوانین و مقررات حجاب در مورد کارمندان دولت است. بر این اساس، قاطعانه از نیروی انتظامی و دیگر مسئولان و متولیان امر به‌ویژه رؤسای سه قوه خواستاریم که حکم ضروری حجاب را با شیوه‌های مناسب‌تر و به‌صورت کامل و جدی‌تر اجرا کنند؛

۶. لازم می‌دانیم دولتمردان در کنار برنامه‌ریزی و اقدمات فرهنگی اثرگذار و مقابله با مظاهر بدحجابی، با ریشه‌های این پدیده از جمله عدم نظارت بر تولید و فروش پوشاک، و به‌ویژه فضای مجازی لجام‌گسیخته مقابله کنند. مرزهای حیا، غیرت و حجاب که نه تنها اقتضای فطرت‌ پاک انسانی است، بلکه ریشه‌هایی هزاران‌ساله در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما دارد، در سال‌های اخیر در نتیجة فضای مجازی رهاشده و تحت مدیریت دشمنان چنان جابه‌جا شده است که گروهی علناً‌ میل به بی‌حیایی پیدا کرده‌ا ند و بعضاً با افتخار از خود و نزدیکان بدحجاب و نیمه برهنه‌شان عکس و فیلم تهیه و در گستره‌ای جهانی منتشر می‌کنند! راه درست مواجهه با چنین فضایی و احیای فطرت پاک الهی، صرفاً تبلیغ و ترویج عفت، حیا، غیرت و حجاب نیست؛ بلکه عوامل مخرب و انحرافی نیز باید مهار و ریشه‌کن شوند؛ حتی می‌توان گفت کنترل و از بین بردن عوامل انحراف، بر تبلیغ و ترویج و ارشاد اولویت دارد. بر این اساس، از مسؤلان امر مجدانه خواستاریم سکوهای خارجی فاقد مجوز که به قوانین کشور پایبند نیستند را مسدود، و با حمایت از سکوهای داخلی، بر عملکرد آنها نظارت نمایند. اگر به جوانان انقلابی و مراکز دانش‌بنیان میدان داده شود، پلتفرم‌ها و سکوهایی به مراتب بهتر و کارآمدتر از موارد مشابه خارجی تولید خواهند کرد و در سایة نظارت بر عملکرد آنها، مردم جامعة ما، بلکه خارج از مرزهای ایران، از مزایای این ابزارها بدون مبتلا شدن به انواع آسیب‌ها، بهره‌مند خواهند شد؛

۷. امروز تردیدی باقی نمانده است که پدیدة بدحجابی از خارج مرزها مدیریت می‌شود و مقابله با حجاب در ابعاد یک پروژه پیچیده و چندوجهی اجتماعی و هویتی دنبال می‌گردد. با کوتاه آمدن مسئولان در این زمینه، قطعا دشمنان گستاخ‌تر می‌شوند و مسائل دیگری را برجسته‌ خواهند کرد. حجاب البته از نخستین سنگرهاست و جنبش‌های اجتماعی و انقلاب ‌زنانه، طراحی پسینی دشمن است و این وضعیت تا استحالة نظام اسلامی و از بین رفتن ارزش‌های اسلامی و اخلاقی ادامه خواهد یافت. بنابراین مقابله با پدیدة بدحجابی نه‌فقط به‌عنوان یکی از مظاهر فساد و بی‌دینی، بلکه به عنوان یک پروژة ضدامنیتی و ضدهویتی باید در دستور کار قرار گیرد. مع‌الاسف برخی مسئولان و نخبگان اجتماعی، مسئله‌ای با این درجه از اهمیت را بسیار ساده و سطحی تحلیل می‌کنند. به هر حال، راهبرد اصلی نظام اسلامی را رهبر حکیم آن تعیین ‌می‌کنند، و در موضوع حجاب نیز تکلیف از جانب ایشان مشخص شده است. نمونه‌ای از بیانات ایشان چنین است‌:

«من می‌خواهم مسئلة حجاب را ذکر کنم و اشاره کنم: پول‌های زیادی خرج می‌کنند، فعالیت زیادی می‌کنند، صدها رسانه را ـ‌ از انواع و اقسام رسانه‌هاـ به کار می‌گیرند برای این‌که بتوانند روی این نقطة حساس، [یعنی] نقطة هویت مستقل فرهنگیِ زنِ مسلمان، اثرگذاری کنند؛ دشمنان ما واقعاً خودشان را در خارج از کشور [برای این‌کار] می‌کُشند؛ از طُرق مختلف؛ حالا چقدر پول خرج می‌شود برای اینکه بتوانند این تلویزیون‌ها و این رادیوها و این فضای مجازی و این سایت‌های اینترنتی را به کار بیندازند ـ‌ مدام تبلیغ بکن، بگو، بگو، صد بارـ که چه بشود؟ که نتیجه‌اش بالاخره این بشود که مثلاً فرض کنید چهار دختر فریب بخورند و در خیابان جابشان را بردارند. این‌همه خرج، این‌همه زحمت، این‌همه فکر، پشت‌ سر این کار است، دارند تلاش می‌کنند، [امّا] تلاششان عقیم است؛ نتیجه‌اش این است که چهار نفر ـ‌ حالا چهار دختر در گوشه کناری‌ـ فریب بخورند یا انگیزه‌های گوناگونی پیدا کنند؛ بعضی‌شان هم ممکن است پول بگیرند ـ‌حالا من نمی‌دانم، نمی‌توانم قطعاً بگویم‌ـ و این روسری را از سرشان بردارند یعنی مثلاً ما چه شدیم! نتیجة همة آن تلاش، خلاصه می‌شود در این نتیجة کوچکِ حقیر.

خب، تا اینجا مسئله‌ای نیست؛ [امّا] آنچه بنده را حسّاس می‌کند، این است که ناگهان شما می‌بینید از دهان یک گروهی از افرادی که جزو خواص محسوب می‌شوند، مسئلة‌ «حجاب اجباری» مطرح می‌شود؛ معنایش این است که یک عدّه‌ای نادانسته ـ‌حالا من می‌گویم نادانسته؛ ان‌شاءالله نادانسته است‌ـ همان خطّی را دنبال می‌کنند که دشمن با آن‌همه خرج نتوانسته است آن خط را در کشور به نتیجه برساند؛ همان خط را دارند دنبال می‌کنند؛ در بین اینها روزنامه‌نگار هست، در بین اینها روشنفکرنما هست، در بین اینها آخوند و معمّم هست. [می‌گویند] «امام که فرمودند باید زن‌ها باحجاب باشند، همة زن‌ها را نگفتند»! حرف بی‌خود! ما بودیم آن‌وقت، ما خبر داریم؛ چطور این‌جور است؟ امام در مقابل یک منکر واضحی که به‌وسیلة‌ پهلوی و دنباله‌های پهلوی در کشور به‌وجود آمده بود، مثل کوه ایستاد، گفت باید حجاب وجود داشته باشد... د.

ما که نگفتیم اگر کسی در خانة خودش در مقابل نامحرم روسری‌اش را برداشت، ما او را تعقیب می‌کنیم؛ [خیر.] ما او را تعقیب نمی‌کنیم؛ در خانة‌ خودش است، کار شخصی می‌کند. آن کاری که در ملأ انجام می‌گیرد، در خیابان انجام می‌گیرد، یک کار عمومی است؛ یک کار اجتماعی است؛ یک تعلیم عمومی است. این [خطا]، برای حکومتی که به نام اسلام بر سرِ کار آمده است تکلیف ایجاد می‌کند. حرام، کوچک و بزرگ ندارد؛ آنچه حرام شرعی است، نبایستی به‌صورت آشکار در کشور انجام بگیرد. حالا یک نفر یک غلطی برای خودش می‌کند، [به] کنار. آن، بین خودش و خداست؛ اما آنچه در مقابل چشم مردم است، در محیط جامعه است، حکومت اسلامی ـ مثل حکومت امیرالمؤمنین۷، مثل حکومت پیغمبر۹ـ وظیفه دارد در مقابل آن بایستد. این منطقی که می‌گوید «آقا شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند»، خب در مورد شراب‌فروشی هم هست. شراب را هم آزاد کنیم در کشور! هر کسی خودش دلش می‌خواهد بخورد، هرکس نمی‌خواهد نخورد! این حرف شد!؟ در مورد همة گناهان بزرگ اجتماعی، این حرف وجود دارد؛ این حرف شد!؟ شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود. حکومت اسلامی موظف است در مقابل حرام بایستد؛ در مقابل گناه بایستد.

امروز ما در داخل کشور، مفتخریم به حجاب زنانمان؛ زنان ما با چادر ـ‌که یک حجاب ایرانی است؛ چادر، حجاب ایرانی است‌ـ و با حجاب اسلامی، به بالاترین رتبه‌های علمی رسیده‌اند، به بالاترین رتبه‌های هنری و فرهنگی رسیده‌اند، جزو برجسته‌ترین‌ها شدند، در مسائل اجتماعی اثرگذاری کردند؛ درعین‌حال خانه‌داری‌شان را هم کردند، بچّه‌شان را هم تربیت کردند، شوهرداری هم کردند. اینکه ما بیاییم قوانین را همین‌طور دائم دُور بزنیم برای اینکه یک جوری میل غلط انحرافی فرهنگ غربی را در کشورمان ایجاد کنیم، خطای بزرگی است. یک عده‌ای این خطا را می‌کنند» (بیانات در تاریخ ۱۷/۱۲/۱۳۹۶)؛

۸. برخورد با بدحجابی و بی‌حجابی، چه از سوی آحاد جامعه و چه از سوی حاکمیت، به معنای رفتارهای بی‌ضابطه و اتهام‌زنی‌های نابجا نیست؛ بلکه مواجهه باید دلسوزانه و همراه با رعایت اصول و نکات شرعی و قانونی باشد. وظیفة افراد در باب امر به معروف و نهی از منکر، عمدتاً تذکر زبانی است، و در همین راستا، شایسته است افراد متدین و انقلابی با برقراری ارتباط سازنده با کسانی که حجابی ضعیف دارند، آنها را راهنمایی و ارشاد کنند. اما در صورت عدم تأثیر، نمی‌توانند برخورد قهری داشته باشند، بلکه در موارد حادّ بدحجابی، باید از طریق مسئولان ذی‌ربط پی‌گیری کنند. حاکمیت نیز به‌رغم ‌برخورداری از اقتدار، مکلف به عمل طبق ضوابط و رعایت مراتب طولی در برخورد با موارد تخلف است. در همین زمینه، چنان‌که در بخشی از بند چهارم گذشت، با توجه به کوتاهی‌های صورت‌گرفته در سال‌های گذشته در مقابله با پدیدة بدحجابی و درنتیجه شیوع و گسترش نسبی آن، طبعاً متولیان امر ابتدا لازم است با افراد دارای مظاهر شدید بدحجابی ـ ‌ به‌طور مشخص زنانی که حجاب از سر برداشته‌اند و اصطلاحاً بی‌حجاب خوانده می‌شوند ـ برخورد بازدارنده داشته باشند. بر اساس توضیحات یادشده، فرمایش‌ اخیر مقام معظم رهبری در جمع بانوان درباره حجاب به‌درستی فهم می‌شود که فرمودند:‌

«حجاب یک ضرورت شریعتی است؛ شریعت است؛ ضرورت شرعی است؛ یعنی هیچ تردیدی در وجوب حجاب وجود ندارد. این را همه باید بدانند. اینکه حالا خدشه کنند، شبهه کنند که آیا حجاب هست، لازم است، ضروری است، نه؛ جای خدشه و شبهه ندارد؛ یک واجب شرعی است که باید رعایت بشود؛ منتها آن کسانی که حجاب را به‌طور کامل رعایت نمی‌کنند، اینها را نباید متهم کرد به بی‌دینی و ضدانقلابی؛ بدحجابی یا ضعف حجاب درست نیست، اما این موجب نمی‌شود که ما این [افراد] را از حوزة دین و انقلاب و مانند اینها خارج بکنیم و خارج بدانیم. چرا؟ البته همة ماها یک نقص‌هایی داریم. باید نقص‌ها را برطرف کنیم؛ هرچه بتوانیم برطرف کنیم، بهتر است... ت. در این قضایای اخیر، خب دیدید دیگر، علیه حجاب خیلی کار شد؛ چه کسی ایستادگی کرد در مقابل این تلاش‌ها و فراخوان‌ها؟ خود زن‌ها؛ زن‌ها ایستادگی کردند. آنها امیدشان به همین زن‌هایی بود که شما به آنها می‌گویید بدحجاب؛ امیدشان به اینها بود. اینها امیدشان این بود که همین‌هایی که حجاب نیمه‌کاره دارند، بکلی کشف حجاب کنند [و روسری بردارند، ولی] نکردند؛ یعنی زدند تو دهن آن تبلیغ‌کننده و فراخوان‌فرستنده» (بیانات در تاریخ ۱۴/۱۰/۱۴۰۱)؛

۹. با وجود اهتمام مراجع معظم تقلید به مسائل فرهنگی از جمله مسئلة حجاب، متأسفانه برخی نخبگان و مجامع حوزوی، فاقد موضع آشکار در نقد وضعیت نامطلوب جامعه درباره حجاب بوده، اقدام جدی و درخوری در جهت پاسخ‌گویی به سؤالات و شبهات در این زمینه انجام نداده‌اند. ضمن گلایه از این امر، متذکر می‌شویم که حاشیه‌گزینی و عدم ورود جدی به مسائل و رخدادهای فرهنگی روز ـ به‌ویژه در زمانه‌ای که برخی روحانیان کم‌سواد و غرب‌گرا اظهارنظرهای مخالف با شریعت می‌کنند و پاپه‌گذار یا مروّج بدعتِ نفی مشروعیتِ الزام به حجاب از سوی حکومت اسلامی هستند ـ نه‌تنها موجب کسب اعتبار و آبرو نمی‌شود، بلکه می‌تواند خروج تدریجی از صحنة تأثیرگذاری اجتماعی را در پی داشته باشد؛

۱۰. آنچه در بیانیة پیش‌رو مورد تأکید است، اصل مطالبه‌گری در خصوص تحقق مناسب و کامل حجاب در جامعه و مقابله با روند فزایندة بدحجابی است. طبیعتاً در صورت ایجاد دغدغه و اهتمام جدی در میان دولتمردان برای تحقق این فریضة مهم، طراحی دقیقِ جزئیات و راهکارهای اجرایی در دستور کار مسئولان امر قرار خواهد گرفت؛ چنان‌که خوشبختانه، طبق برخی گزارش‌ها، فعالیت‌هایی در این خصوص شکل گرفته است. در همین زمینه، خاطرنشان می‌سازیم برخی تشکّل‌ها و نهادها، به صورت خاصْ ستاد امر به معروف و نهی از منکر، افزون بر داشتن تجربیات ارزشمند در ترویج حجاب و مقابله با بدحجابی، به نگارش و ارائة راهکارهایی پرداخته‌اند که لازم است از آنها استفاده شود تا طرحی جامع، دقیق، مؤثر و کم‌هزینه تدوین و اجرایی گردد؛ طرحی که علاوه بر اجرای بهتر و گسترده‌تر حجاب، زمینة سوءاستفادة دشمنان، خدشه‌دار شدن کرامت انسانی افراد و درگیری میان مردم بامردم را از بین ببرد یا کاهش دهد.

در پایان، به مسئولان یادآور می‌شویم که تحت تأثیر فشارهای دشمنان، غرب‌گرایان و هجمه‌های رسانه‌ای آنان قرار نگیرند. عدم اهتمام و اقدام جدی در جهت اجرای حکم حجاب در جامعه، خیانت به اسلام، نظام اسلامی، خون شهیدان و ملیت ایرانی خواهد بود. و السلام علی عبادالله الصالحین.



انتهای پیام/


http://javaneparsi.ir/41221
اخبار مرتبط

نظرات شما