قم فردا گزارش میدهد؛
جنگ و زخمهای ناپیدای روان کودکان

در میان ویرانههای به جامانده از جنگ، آسیبهای عمیق روانی بر روح و ذهن کودکان وارد میشود، ترس دائمی، کابوسهای شبانه و از دست دادن احساس امنیت، تنها بخشی از تأثیرات ماندگار جنگ بر سلامت روان نسلهایی است که قربانی منازعات بزرگسالان میشوند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» جنگ، پدیدهای ویرانگر است که نه تنها خانهها و شهرها را تخریب میکند، بلکه روان انسانها، به ویژه کودکان را نیز به نابودی میکشاند.
کودکان در جنگ، شاهد صحنههایی هستند که هیچ انسانی نباید آنها را تجربه کند: انفجارها، مرگ عزیزان، ترس دائمی از حمله و بیخانگی؛ این تجربیات تلخ، تأثیرات عمیق و ماندگاری بر سلامت روان آنها میگذارد که گاهی تا پایان عمر همراهشان خواهد بود.
بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف و سازمان جهانی بهداشت، کودکانی که در مناطق جنگی زندگی میکنند، با اختلالات روانی متعددی از جمله اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و حتی مشکلات رشد شناختی روبهرو هستند.
این کودکان نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر عاطفی و اجتماعی نیز به شدت آسیب میبینند؛ آنها اغلب قربانیانی خاموش هستند که صدایشان به گوش جهان نمیرسد.

مهدیه اصغری در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» با اشاره به مهمترین تأثیرات روانی جنگ بر کودکان اظهار داشت: جنگ، احساس امنیت کودکان را به طور کامل از بین میبرد. آنها دائماً در حالت مبارزه یا فرار قرار دارند که این مسئله باعث افزایش سطح کورتیزول یا هورمون استرس و تأثیر منفی بر رشد مغزشان میشود.
وی در ادامه افزود: شایعترین مشکلات روانی در این کودکان شامل اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب جدایی، کابوسهای مکرر و حتی بازگشت به رفتارهای دوران کودکی مثل شبادراری است.
روانشناس کودک با اشاره به اینکه این تأثیرات در بلندمدت نیز ادامه پیدا میکند، بیان داشت: اگر مداخلات روانشناختی به موقع انجام نشود، این کودکان در بزرگسالی با مشکلاتی مانند افسردگی مزمن، اعتیاد، پرخاشگری و حتی اختلالات شخصیتی روبهرو خواهند شد. جنگ، نه تنها حال آنها، بلکه آیندهشان را نیز میدزدد.
وی با اشاره به واکنش کودکان به جنگ در سنین مختلف، گفت: کودکان زیر هفت سال ممکن است نتوانند ترس خود را به زبان بیاورند، اما آن را در نقاشیها یا بازیهایشان نشان میدهند مثل کشیدن خانههای ویران یا بازیهای پر از خشونت؛ نوجوانان نیز ممکن است دچار انزوا یا رفتارهای پرخطر شوند. هر سنی، آسیب مخصوص به خود را دارد.
اصغری با اشاره به نقش حمایتی خانوادهها در شرایط جنگ ابراز داشت: اولین قدم، ایجاد احساس امنیت است. حتی در بمباران هم باید به کودک گفت: من اینجا هستم تا از تو محافظت کنم؛ همچنین، باید به آنها فرصت داد تا احساسات خود را بیان کنند، چه از طریق حرف زدن، چه نقاشی یا داستانگویی، هرگز نباید کودکان را مجبور به سکوت درباره ترسهایشان کرد.

جنگ، تنها خاک و سنگ را جابهجا نمیکند، بلکه دنیای درونی کودکان را نیز ویران میکند؛ یکی از عمیقترین تأثیرات جنگ، از دست دادن دوران کودکی است، کودکانی که باید در آرامش بازی کنند و بخندند، ناگهان با مفاهیمی مثل مرگ، ویرانی و گرسنگی آشنا میشوند، این مسئله باعث میشود آنها به سرعت وارد دنیای بزرگسالان شوند، در حالی که از نظر روانی آمادگی این بار سنگین را ندارند.
همچنین، جنگ بر عملکرد تحصیلی کودکان نیز تأثیر میگذارد. مدارس ویران میشوند، معلمان فرار میکنند و کودکانی که باید مشغول یادگیری باشند، سالها از تحصیل عقب میمانند، این مسئله نه تنها بر آینده فردی آنها، بلکه بر آینده جامعه نیز تأثیر منفی میگذارد.
از سوی دیگر، جنگ باعث عادیشدن خشونت در ذهن کودکان میشود. وقتی کودک میبیند که مشکلات تنها از طریق اسلحه و حمله حل میشوند، این الگو در ذهنش نهادینه میشود، بسیاری از کودک سربازان یا تروریستهای آینده، قربانیان همین ذهنیت هستند.

مینا قربانی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» با اشاره به نحوه بهبودی کودکان از اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ اظهار داشت: به شرط مداخله سریع و مناسب کودکان از اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بهبودی مییابند؛ مغز کودکان انعطافپذیر است و با درمانهایی مثل بازیدرمانی، هنردرمانی و مشاوره تخصصی میتوان تا حد زیادی اثرات شوک را کاهش داد؛ اما اگر این آسیبها درمان نشوند، تا بزرگسالی باقی میمانند.
وی با اشاره به نقش جامعه بینالمللی در حمایت از این کودکان ابراز داشت: متأسفانه جامعه جهانی اغلب تنها به کمکهای غذایی و پناهگاهی بسنده میکند، در حالی که این کودکان به روانشناس، مدرسه امن و فضایی برای بازی نیاز دارند، باید برنامههای مدون روانی - اجتماعی برای آنها طراحی شود.
روانشناس کودک با اشاره به کودکانی که مستقیماً در جنگ حضور ندارند، اما اخبار آن را میبینند نیز آسیب میبینند، بیان داشت: حتی تماشای تصاویر جنگ از طریق تلویزیون یا شبکههای اجتماعی میتواند باعث اضطراب در کودکان شود، والدین باید اخبار را با زبان ساده برای آنها توضیح دهند و حس امنیت را تقویت کنند.
وی با اشاره به بهترین روش برای بازگرداندن امید به این کودکان گفت: دادن فرصت به آنها برای ساختن یک هویت جدید مثلاً از طریق آموزش، ورزش یا هنر وقتی کودک ببیند که میتواند چیزی خلق کند، امید به زندگی در او زنده میماند.

جنگ ممکن است روزی به پایان برسد، اما زخمهای روانی کودکان سالها باقی میماند. برای ترمیم این زخمها، تنها غذا و سرپناه کافی نیست. این کودکان به عشق، آموزش و حمایت روانی نیاز دارند تا بتوانند دوباره به زندگی امیدوار شوند.
ما به عنوان یک جامعه جهانی، مسئولیت داریم که صدای این کودکان باشیم.
باید از برنامههای روانی - اجتماعی در مناطق جنگی حمایت کنیم، برای آموزش آنها سرمایهگذاری کنیم و مهمتر از همه، جلوی جنگهایی را بگیریم که آینده کودکان را میدزدند.
کودکان امروز، سازندگان فردا هستند. اگر میخواهیم آیندهای روشن داشته باشیم، باید از ذهن و قلب آنها محافظت کنیم.
خبرنگار: محمدعلی رجبی
انتهای خبر/150
کودکان در جنگ، شاهد صحنههایی هستند که هیچ انسانی نباید آنها را تجربه کند: انفجارها، مرگ عزیزان، ترس دائمی از حمله و بیخانگی؛ این تجربیات تلخ، تأثیرات عمیق و ماندگاری بر سلامت روان آنها میگذارد که گاهی تا پایان عمر همراهشان خواهد بود.
بر اساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف و سازمان جهانی بهداشت، کودکانی که در مناطق جنگی زندگی میکنند، با اختلالات روانی متعددی از جمله اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و حتی مشکلات رشد شناختی روبهرو هستند.
این کودکان نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر عاطفی و اجتماعی نیز به شدت آسیب میبینند؛ آنها اغلب قربانیانی خاموش هستند که صدایشان به گوش جهان نمیرسد.

مهدیه اصغری در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» با اشاره به مهمترین تأثیرات روانی جنگ بر کودکان اظهار داشت: جنگ، احساس امنیت کودکان را به طور کامل از بین میبرد. آنها دائماً در حالت مبارزه یا فرار قرار دارند که این مسئله باعث افزایش سطح کورتیزول یا هورمون استرس و تأثیر منفی بر رشد مغزشان میشود.
وی در ادامه افزود: شایعترین مشکلات روانی در این کودکان شامل اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب جدایی، کابوسهای مکرر و حتی بازگشت به رفتارهای دوران کودکی مثل شبادراری است.
روانشناس کودک با اشاره به اینکه این تأثیرات در بلندمدت نیز ادامه پیدا میکند، بیان داشت: اگر مداخلات روانشناختی به موقع انجام نشود، این کودکان در بزرگسالی با مشکلاتی مانند افسردگی مزمن، اعتیاد، پرخاشگری و حتی اختلالات شخصیتی روبهرو خواهند شد. جنگ، نه تنها حال آنها، بلکه آیندهشان را نیز میدزدد.
وی با اشاره به واکنش کودکان به جنگ در سنین مختلف، گفت: کودکان زیر هفت سال ممکن است نتوانند ترس خود را به زبان بیاورند، اما آن را در نقاشیها یا بازیهایشان نشان میدهند مثل کشیدن خانههای ویران یا بازیهای پر از خشونت؛ نوجوانان نیز ممکن است دچار انزوا یا رفتارهای پرخطر شوند. هر سنی، آسیب مخصوص به خود را دارد.
اصغری با اشاره به نقش حمایتی خانوادهها در شرایط جنگ ابراز داشت: اولین قدم، ایجاد احساس امنیت است. حتی در بمباران هم باید به کودک گفت: من اینجا هستم تا از تو محافظت کنم؛ همچنین، باید به آنها فرصت داد تا احساسات خود را بیان کنند، چه از طریق حرف زدن، چه نقاشی یا داستانگویی، هرگز نباید کودکان را مجبور به سکوت درباره ترسهایشان کرد.

جنگ، تنها خاک و سنگ را جابهجا نمیکند، بلکه دنیای درونی کودکان را نیز ویران میکند؛ یکی از عمیقترین تأثیرات جنگ، از دست دادن دوران کودکی است، کودکانی که باید در آرامش بازی کنند و بخندند، ناگهان با مفاهیمی مثل مرگ، ویرانی و گرسنگی آشنا میشوند، این مسئله باعث میشود آنها به سرعت وارد دنیای بزرگسالان شوند، در حالی که از نظر روانی آمادگی این بار سنگین را ندارند.
همچنین، جنگ بر عملکرد تحصیلی کودکان نیز تأثیر میگذارد. مدارس ویران میشوند، معلمان فرار میکنند و کودکانی که باید مشغول یادگیری باشند، سالها از تحصیل عقب میمانند، این مسئله نه تنها بر آینده فردی آنها، بلکه بر آینده جامعه نیز تأثیر منفی میگذارد.
از سوی دیگر، جنگ باعث عادیشدن خشونت در ذهن کودکان میشود. وقتی کودک میبیند که مشکلات تنها از طریق اسلحه و حمله حل میشوند، این الگو در ذهنش نهادینه میشود، بسیاری از کودک سربازان یا تروریستهای آینده، قربانیان همین ذهنیت هستند.

مینا قربانی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» با اشاره به نحوه بهبودی کودکان از اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ اظهار داشت: به شرط مداخله سریع و مناسب کودکان از اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بهبودی مییابند؛ مغز کودکان انعطافپذیر است و با درمانهایی مثل بازیدرمانی، هنردرمانی و مشاوره تخصصی میتوان تا حد زیادی اثرات شوک را کاهش داد؛ اما اگر این آسیبها درمان نشوند، تا بزرگسالی باقی میمانند.
وی با اشاره به نقش جامعه بینالمللی در حمایت از این کودکان ابراز داشت: متأسفانه جامعه جهانی اغلب تنها به کمکهای غذایی و پناهگاهی بسنده میکند، در حالی که این کودکان به روانشناس، مدرسه امن و فضایی برای بازی نیاز دارند، باید برنامههای مدون روانی - اجتماعی برای آنها طراحی شود.
روانشناس کودک با اشاره به کودکانی که مستقیماً در جنگ حضور ندارند، اما اخبار آن را میبینند نیز آسیب میبینند، بیان داشت: حتی تماشای تصاویر جنگ از طریق تلویزیون یا شبکههای اجتماعی میتواند باعث اضطراب در کودکان شود، والدین باید اخبار را با زبان ساده برای آنها توضیح دهند و حس امنیت را تقویت کنند.
وی با اشاره به بهترین روش برای بازگرداندن امید به این کودکان گفت: دادن فرصت به آنها برای ساختن یک هویت جدید مثلاً از طریق آموزش، ورزش یا هنر وقتی کودک ببیند که میتواند چیزی خلق کند، امید به زندگی در او زنده میماند.

جنگ ممکن است روزی به پایان برسد، اما زخمهای روانی کودکان سالها باقی میماند. برای ترمیم این زخمها، تنها غذا و سرپناه کافی نیست. این کودکان به عشق، آموزش و حمایت روانی نیاز دارند تا بتوانند دوباره به زندگی امیدوار شوند.
ما به عنوان یک جامعه جهانی، مسئولیت داریم که صدای این کودکان باشیم.
باید از برنامههای روانی - اجتماعی در مناطق جنگی حمایت کنیم، برای آموزش آنها سرمایهگذاری کنیم و مهمتر از همه، جلوی جنگهایی را بگیریم که آینده کودکان را میدزدند.
کودکان امروز، سازندگان فردا هستند. اگر میخواهیم آیندهای روشن داشته باشیم، باید از ذهن و قلب آنها محافظت کنیم.
خبرنگار: محمدعلی رجبی
انتهای خبر/150
نظرات شما