نسلی که دود را به جای نفس میکشد؛
روایتی تکان دهنده از پشت پرده دخانیات دختران

در سکوت خانوادهها و بیتوجهی نهادهای نظارتی، موجی از مصرف دخانیات در میان دختران نوجوان در حال گسترش است؛ از قلیانهای طعمدار تا ویپهای فریبنده، اعتیادی مدرن نسل آینده را نشانه گرفته است.
در سالهای اخیر، نهتنها مصرف سیگار بلکه استفاده از قلیان، ویپ و سیگارهای الکترونیکی در میان نوجوانان دختر افزایش چشمگیری داشته است؛ آنچه زمانی یک تابوی فرهنگی تلقی میشد، امروز به رفتاری تبدیل شده که در جمعهای دوستانه، مهمانیهای خانوادگی، کافهها و حتی فضاهای آموزشی نیز دیده میشود. این روند بهقدری نگرانکننده است که کارشناسان حوزه سلامت، روانشناسی، آموزش و خانواده نسبت به پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت آن هشدار دادهاند.
هویتیابی در دودی از فریب
در شرایطی که نوجوانان، بهویژه دختران، در دورهای حساس از رشد شخصیتی، اجتماعی و عاطفی قرار دارند، هرگونه رفتار پرریسک میتواند مسیر زندگی آنها را بهطور جدی تحت تأثیر قرار دهد. یکی از انگیزههای اصلی گرایش به دخانیات در این گروه، تمایل به تجربه، دیدهشدن، تأیید اجتماعی و شکلدهی به یک هویت مستقل است. در این میان، الگوهای رسانهای مخرب، فشار همسالان و کمبود آموزشهای مؤثر، نقشی جدی ایفا میکنند.
رسانهها، بهویژه شبکههای اجتماعی، تصویری تحریفشده از جذابیت، بلوغ، جسارت و استقلال ارائه میدهند که در بسیاری موارد با مصرف دخانیات گره خورده است. نوجوانان دختر با مشاهده محتوای تصویری و ویدیویی از افراد مشهور، اینفلوئنسرها یا حتی همسالان خود، بهتدریج به این باور میرسند که استعمال دخانیات نوعی «سبک زندگی» یا نشانهای از «بلوغ اجتماعی» است؛ در حالی که واقعیت، چیز دیگری است: وابستگی، آسیب به مغز در حال رشد، کاهش تمرکز، اختلال در تصمیمگیری و احتمال آغاز زنجیرهای از رفتارهای پرخطر.
تغییر ذائقه، افزایش خطر
محصولات نوظهور مانند ویپها و سیگارهای الکترونیکی با طعمهای میوهای، طراحیهای جذاب و تبلیغات فریبنده، بیشترین اثر را بر نوجوانان گذاشتهاند؛ این محصولات که اغلب با شعارهایی مانند «کمضرر بودن»، «فاقد دود» یا «قابلقبولتر از سیگار» معرفی میشوند، در عمل دارای نیکوتینی بالا و اعتیادآورند. بررسیهای علمی متعدد نشان دادهاند که وابستگی به نیکوتین در سنین پایین، اثرات مخربی بر حافظه، تمرکز، خلقوخو و حتی ساختار مغز نوجوانان دارد.
نقش خانواده؛ خانه، اولین مدرسه سلامت
یکی از نخستین و مهمترین فضاهایی که در آن رفتارهای مرتبط با سلامت یا مصرف مواد شکل میگیرد، محیط خانه و خانواده است؛ در خانوادههایی که مصرف دخانیات توسط والدین (بهویژه مادر یا پدر) مشاهده میشود، احتمال تجربه زودهنگام فرزندان با این مواد بهمراتب بالاتر است. بیتوجهی به این رفتارها، یا بدتر، عادیسازی آن، بستری فراهم میکند که نوجوان مصرف دخانیات را نهتنها ناپسند تلقی نکند، بلکه آن را بخشی از رفتار طبیعی بزرگسالان بداند.
در همین زمینه، زهرا صدر، مدیر واحد «خانه بدون دخانیات»، در نشست خبری جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران، با اشاره به روند صعودی مصرف سیگار در میان دختران نوجوان طی سالهای اخیر، بر اهمیت نقش الگویی والدین تأکید کرد و پیشنهاد داد که خانوادهها از خرید دخانیات توسط فرزندان، یا همراهداشتن آن در برنامههای تفریحی خودداری کنند.
وی با تأکید بر ضرورت آگاهسازی عمومی گفت: رسانهها باید آگاهی مردم را نسبت به اثرات واقعی دخانیات بر مغز و بدن افزایش دهند. برخلاف باور عمومی، نیکوتین نهتنها باعث افزایش تمرکز نمیشود، بلکه در بلندمدت باعث وابستگی و کاهش کارایی ذهنی خواهد شد.
مدارس، کجای ماجرا ایستادهاند؟
متأسفانه، نظام آموزشی کشور هنوز نتوانسته بهصورت مؤثر در برابر موج مصرف دخانیات ایستادگی کند؛ آموزشهای رسمی، اغلب خشک، هشدارمحور و بیارتباط با دنیای واقعی نوجوانان هستند.
دانشآموز امروز نیازمند گفتوگو، همذاتپنداری و مشارکت در فرآیند یادگیری است؛ برگزاری جلسات تعاملی، استفاده از همسالان آموزشدیده، دعوت از مشاوران بهداشتی، ساخت فیلمهای کوتاه، تئاترهای خیابانی و محتوای چندرسانهای میتواند آموزش را جذابتر و اثرگذارتر کند.
فشار اجتماعی و شکاف عاطفی
در کنار ضعفهای آموزشی و رسانهای، فشار همسالان و خلأ عاطفی در خانواده یا مدرسه نیز از عوامل مهم شروع مصرف دخانیات در دختران نوجوان هستند؛ بسیاری از این نوجوانان صرفاً برای آنکه در جمع دوستان «طرد نشوند» یا برای اولین بار حس دیدهشدن را تجربه کنند، به سیگار یا قلیان پناه میبرند. اگر در مدرسه، خانه یا فضای عمومی کسی با آنها گفتوگوی سازنده نداشته باشد، رفتارهای پرخطر به ابزاری برای ابراز وجود تبدیل میشوند.
فروش آزادانه، نظارت غایب
یکی دیگر از عوامل تسهیلکننده، دسترسی آسان به محصولات دخانی است؛ در بسیاری از فروشگاهها، مغازههای اطراف مدارس، یا حتی فروشگاههای اینترنتی، امکان تهیه سیگار، قلیان یکبار مصرف، ویپ یا تنباکوی معطر بدون هیچ محدودیتی برای نوجوانان وجود دارد.
قانون ممنوعیت فروش به افراد زیر ۱۸ سال اگرچه روی کاغذ وجود دارد، اما در عمل تقریباً اجرا نمیشود. نظارت ضعیف، جریمههای ناچیز و بیتفاوتی برخی از فروشندگان، همه در خدمت گسترش این بحران عمل میکنند.
پیشنهادهایی برای مهار بحران
برای مقابله با این وضعیت، مجموعهای از راهکارهای هماهنگ در سطوح مختلف لازم است:
اصلاح محتوای آموزشی مدارس بر پایه گفتوگو، مشارکت و آموزش مهارتهای زندگی
افزایش آگاهی والدین از طریق کمپینهای رسانهای و جلسات مشاورهای
نظارت دقیقتر بر فروشگاهها، کافهها و پلتفرمهای اینترنتی عرضهکننده دخانیات
افزایش مالیات بر محصولات دخانی و حذف طعمدهندهها از ویپها و قلیانها
استفاده از چهرههای محبوب نوجوانان برای تولید محتوای ضد دخانیات
راهاندازی مراکز مشاوره رایگان در مدارس و فرهنگسراها برای مشاوره درباره ترک دخانیات یا پیشگیری
سکوت امروز، هزینه فردا
دختران نوجوان امروز، زنان آینده جامعهاند؛ سلامت آنان نهتنها تضمین سلامت خانوادهها بلکه آینده یک ملت است. در شرایطی که شرکتهای دخانی با تمام توان در حال هدفگیری این قشر هستند، بیعملی نهادهای فرهنگی، آموزشی و نظارتی، نوعی خیانت به نسل بعدی است.
اگرچه هشدارها بلندتر از همیشه شنیده میشوند، اما هنوز برای اقدام دیر نشده است. هفته ملی بدون دخانیات، فقط یک مناسبت نیست؛ فرصتی برای بیداری جمعی است. باید تصمیم گرفت، باید عمل کرد و باید آیندهای عاری از دود را برای دخترانمان ترسیم کرد.
انتهای خبر/
نظرات شما