هر روز با یک شهید؛

لحظه‌­ای از کمک کردن به حق، غافل نشوید

از ملت گرامی ایرن می‌­خواهم که معلولین و مجروحین را فراموش نکنند. لحظه‌­ای از کمک کردن به حق غافل نشوید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، شهید علی سعیدی ملکی در تاریخ یکم شهریورماه 1347 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. وی پس از چندی مجاهدت، در تاریخ دوازدهم اسفندماه 1364 در حین درگیری مسلحانه با اشرار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید.

با سلام بر مهدی منجی عالم بشری و نایب برحقش امام خمینی و سلام بر شهیدان گلگون کفن انقلاب و جنگ تحمیلی و درود بر پدران و مادران قهرمان و شهیدپرور.

ضمن این که موفق شده­‌ام به جبهه بروم و چنین سعادتی نصیبم گشته، احساس غرور می‌­کنم و از خداوند متعال سپاسگزارم و او را شکر می‌­کنم که مرا یاری کرد، تا بتوانم به جبهه حق علیه باطل بروم و اینک وصیتی که برای برادران و ملت مبارز ایران دارم چنین است:

بنده علی سعیدی فرزند غلام از ابتدای زندگانی‌ام در خانواده‌ه­ای خودمانی بسر می­‌بردم، تا این که 17 ساله شدم و فعلا این کار را پیش گرفته­‌ام، خدمت در راه خدا و همین که عازم جبهه هستم، برای نوشتن چند کلمه به عنوان تذکر و اظهار تشکر از پدر و مادرم، شروع به نوشتن این وصیت‌نامه کردم و همین که تذکراتم را شروع می­‌گویم در اول عرایضم باید خطاب به جوانان محل بگویم که برادران عزیزم، وقت خود را در بی­کاری نگذرانید؛

قدم در راه خدا گذارید تا خداوند متعال شماها را یاری کند و بعد وصیتی که برای ملت مبارز ایران دارم چنین است:

برادران عزیز و امت شهیدپرور اسلام، بعد از 1300 سال جور و ستم اسلامیان به نظر می‌رسید، کم‌­کم سست شود، اما ملت ایران چون وضع را چنین دیدند، آمدند و با ایثار جان و تن خودشان اسلام و انقلاب اسلامی را نیرویی دوباره بخشیدند و با راه­پیمایی و گفتن شعارهایی بر علیه رژیم شاه، اسلام را گسترش دادند؛ کفار چون وضع را چنین دیند، بیکار ننشسته و حیله و نیرنگ‌­های گوناگون زدند و می‌­خواستند اسلام راستین را درگلو خفه کنند.

اما زمانی که دست به هر کاری می­‌زدند، تمام نقشه‌­هایشان بر آب می‌­شد. به یاری خداوند و کمک­‌های غیبی که به وسیله خداوند، به ما می‌­شد، اما باز هم دشمن دست از حیله بر نداشت و با نقشه‌­ها و حیله‌­های دیگر در صحنه، حاضر می‌­شد و دست را از آستین صدام بعثی درآورد و آن را مانند عروسکی به جنگ با ایران فرستاد اما از آنجا که ملت قهرمان آن‌ها را شکست داده بودند، باز هم امید آنان را به یأس و ناامیدی تبدیل کرد و این ولایت فقیه بود که اسلام را پایدار نگاه داشت.

پس من از برادران و امت شهیدپرور می­‌خواهم که ولایت فقیه را از جمله امام خمینی و آیت‌­الله را فراموش نکنند و از ملت گرامی ایرن می‌­خواهم که معلولین و مجروحین را فراموش نکنند. لحظه‌­ای از کمک کردن به حق غافل نشوید.

ای جوانان پس از این که ما می­‌رویم، مسئولیت ما به گردن شماست؛ پس سرپیچی نکنید. درست این مسئولی را به پایان برسانید.

اما وصیتی که برای پدر و مادرم و برادرانم و خواهرانم دارم این است که یک ماه روزه بدهکارم و مقداری نماز قضا و از شما می­‌خواهم که این‌ها را ادا کنید و از پدرم و مادرم و برادرانم و خواهرانم می­‌خواهم که مرا حلال کنند و همچنین همسایگان و اما مادر گرامی‌ام، می‌­گویم که لیلا و زینب (ع)، صبر کن بالاخره روزی انتقام این خون‌های شهدا توسط جوانان حزب­‌الله گرفته می‌­شود.



انتهای پیام/


http://javaneparsi.ir/43874
اخبار مرتبط

نظرات شما