آرزویش باز کردن راه کربلا بود

 او در تاریخ ۱۹/۲/۶۱ در عملیات بیت‌المقدس در خونین‌شهر ندای حق را لبیک گفته و به وصال حق شتافت.

 در ادامه زندگی‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید.

 بسمه‌تعالی

 قال الله تبارک‌وتعالی و لا تَقُولُوا لِمَن یَقتَلُ فی سبیل اللهِ اَمواتاَ بَل احیاءِ عِندَ ربِّهِم یَرزِقون.

 به کسانی که در راه خدا کشته شوند مرده نگویید که آن‌ها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند

 شهید سید رحیم احمدی رهقی فرزند آقا رضا احمدی رهقی در تاریخ ششم فروردین ۱۳۳۲، در قریه رهق کاشان به دنیا آمد و در تحت تکفل پدر و مادر دوران کودکی را سپری کرده و سپس پا به صحنه دبستان نهاد.

 شهید احمدی تا سن ۲۴ سالگی در قریه رهق ماند و به کشاورزی اشتغال داشت و در سال ۱۳۵۶ به شهرستان قم مهاجرت کرد.

 وی دوران ابتدایی را در دبستان رهق به اتمام رسانید و بعد از اتمام دبستان به کمک پدر خود مبادرت ورزید و کارهای کشاورزی او را اداره می‌نمود تا در سال ۱۳۵۲ ازدواج کرد و از حاصل ازدواج آن شهید، سه دختر به نام‌های لیلا و مریم و زینب به ترتیب هشت‌ساله و هفت‌ساله و دوساله باقی‌مانده است.

 شهید احمدی تا سن ۲۴ سالگی در قریه رهق ماند و به کشاورزی اشتغال داشت و در سال ۱۳۵۶ به شهرستان قم مهاجرت کرد.

 شهید احمدی در دوران انقلاب از مبارزین و فعالان بود و از مسلمانان صدیق و پیروان راستین رهبر کبیر انقلاب امام خمینی بود و بعد از پیروزی انقلاب باز مشغول خدمت به انقلاب بود و سخن همیشگی او این بود که هر کس بر علیه انقلاب و امام امت حرفی بزند دهنش را باید خورد کرد و این سفارش او بود.

 به همه اقوام و دوستان و در نامه ه­ایی که از او به‌جای‌مانده به‌عنوان پیام به ملت مبارز ایران می‌نویسد: ملت قهرمان ایران، برادران و خواهران این چند جمله را از این حقیر آویزه گوش قرار دهید: اولاًَ امام را تنها نگذارید و این حسین زمان را یاری کنید که یاری او یاری اسلام است.

 ثانیاًَ چنانچه امام بزرگوارمان فرمودند هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید و چه زیبا فرمودند که تنها آمریکاست که جهان را به بند کشیده و زنجیر اسارت را بر دست‌وپای ملت مستضعف جهان نهاده و چه زیبا امام خمینی نام شیطان بزرگ را بر او نهاده و بالاخره او که همیشه به فکر انقلاب بود.

 در زمانی که دید صدام دست‌نشانده آمریکا با پشتیبانی شرق و غرب به مملکت اسلامی ما هجوم آورده، بعد از گذراندن دوره آموزش رزمی در بسیج سپاه پاسداران قم در فروردین ۱۳۶۱ عازم جبهه نبرد حق علیه باطل شد و در حین رفتن به جبهه، سخن شهید احمدی این بود که من می‌روم به جبهه تا راه کربلا را باز کنیم و بعد با هم دسته‌جمعی به کربلا برویم.

 ولی تقدیر الهی این بود که بزرگ‌ترین افتخار از آن او شود و عمر چندروزه دنیا را با زندگی جاودانه مبادله کند و دنیا و زندگی دنیا را در مقابل بهشت به خدایش بفروشد چه خدا در قرآن فرموده است:

 اِنَّ اللهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ انفُسَهُم وَ اَموالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّه.

 یعنی خداوند جان و مال مؤمنین را به قیمت بهشت خریدار است.

 ما این معامله را که دادن جان در راه خدا در برابر بهشت است به شهید احمدی تبریک می‌گوییم و بر او حسرت می‌بریم

 عاقبت، شهید احمدی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ در عملیات بیت‌المقدس در سرزمین خونبار کربلا ایران خوزستان در حین درگیری با مزدوران بعثی درحالی‌که به عشق آزادی کربلا ایران خونین‌شهر کلید فتح کربلا و بیت‌المقدس می رزمید به دست مزدوران بعثی به شهادت رسید.

 پیکر مطهر و خون‌آلودش در تاریخ ۲ تیر ۱۳۶۱ درحالی‌که روی دست دوستان و آشنایان و مردم شهیدپرور قم قرار داشت با شعار شهیدان زنده‌اند الله‌اکبر، برادر شهید راهت ادامه دارد، به‌طرف گلزار شهیدان انقلاب اسلامی قم، شیخان تشییع شد و بنا بر وصیت خودش در آن جا دفن گردید.