پدر معنوی حزب‌الله؛

خاطرات سیدحسن نصرالله از آیت‌الله بهجت به چاپ پنجم رسید

کتاب «پدر معنوی حزب‌الله» با گردآوری و ترجمه وحید خضاب، هم‌زمان با سالروز پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه علیه رژیم صهیونیستی به چاپ پنجم رسید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «قم فردا» به نقل از خبرگزاری رسا،  کتاب «پدر معنوی حزب‌الله» با گردآوری و ترجمه وحید خضاب به‌تازگی، هم‌زمان با سالروز پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه علیه رژیم صهیونیستی به چاپ پنجم رسیده است. این کتاب دربرگیرنده خاطرات و تحلیل‌های سید حسن نصرالله درباره آیت‌الله بهجت است.
انقلاب اسلامی، اوج تلاقی عرفان و حماسه است. مبارزات و مقاومت در برابر طاغوت، دلاورمردی‌های دفاع مقدس و دست آخر جان‌فشانی‌های دفاع از حرم، همگی جلوه‌هایی است از این تلاقی که در تمام صحنه‌های آن می‌توان ترکیب حماسه و عرفان را به نظاره نشست و  چنان‌که آرمان‌های حماسی انقلاب محدود به مرزهای جغرافیایی نبود، اثرگذاری‌های عرفانی‌اش نیز در مرزهای جغرافیایی محدود نماند و به‌سرعت به چهارگوشه جهان رسید. کیست که بتواند منکر موج معنویت و عشق به خدا در بین دلدادگان انقلاب در داخل و خارج از کشور شود؟
دراین‌بین خاطرات و تحلیل‌های جناب سید حسن نصرالله (یکی از قله‌های حماسه در جهان امروز و از پرورش‌یافتگان نور انقلاب) درباره حضرت آیت‌الله بهجت (یکی از قله‌های عرفان در جهان امروز و از پرتو آفرینان انقلاب) برای دلدادگان عرفان و حماسه و در یک‌کلام برای عاشقان انقلاب اسلامی، هم جذاب است و هم خواندنی. کتاب «پدر معنوی حزب‌الله» همین خاطرات و تحلیل‌ها را در دل خود دارد.
مدتی بعد از رحلت مصیبت‌بار حضرت آیت‌الله بهجت، سید حسن نصرالله در گفت‌وگوی اختصاصی با شبکه المنار لبنان، تفصیلاً به بازگویی خاطرات و تحلیل‌های خود درباره ایشان پرداخت. گذشته از آن، سید حسن نصرالله در مراسم یادبودی که در لبنان برگزار شده بود، به‌صورت غیرحضوری ولی مستقیم سخنرانی کرد. متن کامل این سخنرانی هم به‌عنوان پیوست در این کتاب قرار گرفته است.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
در روزهای جنگ ۳۳ روزه، شرایط بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود. خاطرتان هست که در آن جنگ تقریباً همه دنیای استکبار علیه ما دست‌به‌دست هم داده و نیروهایشان را علیه ما جمع کرده بودند و بسیاری از حکومت‌های منطقه هم از این جنگ حمایت می‌کردند. حتی داخل جامعه لبنان هم اختلاف بود. واقعاً احساس غربت می‌کردیم و خودمان را در یک حصار شدید می‌دیدیم. حتی به‌حسب ظاهر هم وقتی به عوامل مادی و سیاسی و نظامی و میدانی نگاه می‌کردیم، آسان نبود که انسان بخواهد از پیروزی صحبت کند؛ بلکه شاید برداشت غالب در بین بسیاری از برادرها و مسئولین حزب‌الله در لبنان این بود که آنچه این جنگ به آن منتهی خواهد شد، «کربلا» است نه مثل «بدر» یا «خیبر».
اما حضرت آیت‌الله بهجت در همان روزهای اول جنگ برای من پیغام فرستادند و راستش الان یادم نیست پیغام را چه کسی برایم آورد؛ چون در روزهای جنگ شدیداً سرمان شلوغ بود. انتقال پیام هم به‌صورت غیرمستقیم صورت گرفت؛ یعنی آن برادری که از قم آمده بود با یکی از برادرانمان تماس گرفت و آن برادر هم به یکی از برادرها که پیش من بودند خبر داده بود و این برادر برای من نقل کرد که حضرت آیت‌الله بهجت برایتان پیغام فرستاده که «خیالتان راحت باشد. شما ان‌شاءالله در این جنگ پیروز خواهید شد.» طبعاً این حرف خیلی به ما روحیه داد؛ چون به حضرت آیت‌الله بهجت اعتماد و ایمان داشتیم. آن هم در وقتی که حسب ظاهر هیچ افقی از احتمال پیروزی به چشم نمی‌خورد.
این قضیه تقریباً مربوط به هفته اول جنگ است؛ یعنی روزهایی که شرایط ازهرجهت بسیار سخت و سنگین بود.
چاپ پنجم این کتاب با ۸۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۵۵ هزار تومان عرضه شده است.




انتهای خبر /

 
http://javaneparsi.ir/50135
اخبار مرتبط

نظرات شما